از این پس میتوانید با استفاده از بیت کوین به فالور اینستاگرام بپردازید!
شما میتوانید به راحتی اقدام به فالور اینستا نموده و هزینه آن را به وسیله پول مجازی پراخت کنید،آن هم به قیمت روز.
به دلیل این که قیمت ها مدام درحال تغییر هستند، تنها راه برای اطلاع از قیمت در آن لحضه، ارتباط با ما توسط تلگرام است.توجه داشته باشید ارزش ریالی هر هزار فالور کمتر از ۲۰۰۰۰ ریال است،یعنی یک پنجم قیمت بازار.
تمامی فالور ها با برنامه "فالور بگیر اینستاگرام" به حساب شما افزوده میشوند و هیچ نگرانی ای درباره مسدود شدن حساب شما وجود ندارد.
پس در صورت تمایل به فالور اینستاگرام با آیدی iranlarkp@ در تماس باشید.
ساختار زندگی روزانه (و حتی سالیانه) بسیاری از حیوانات وابسته به چرخهی شب و روز است. این چرخهی منظم و موزون در طول شبانهروز به حیوانات میگوید که چه زمانی باید بهدنبال غذا باشند، بخوابند یا اینکه مهاجرت یا تولیدمثل کنند. حیوانات با گذر تعداد ساعات روز میتوانند بفهمند که کدامیک از امور روزمرهی خود را باید انجام دهند؛ با این حال، چرخههای قمری نیز تأثیر قدرتمندی روی رفتار این موجودات دارد.
دورههای قمری چرخهای 28 روزه هستند که طی آن یک ماه کامل با گذر از مراحل مختلف هلالی دوباره بهشکل ماه کامل در میآید. این چرخه اثرات درخورتوجهی روی میدان مغناطیسی زمین، جاذبهی میان ماه و زمین و البته میزان نور دریافتی طی ساعات شب دارد. بسیاری از موجودات متوجه تغییرات این چرخه هستند و زمان جفتگیری خود را مطابق آن تنظیم میکنند.
تخمریزی بزرگ مرجانهای دریایی که طی آن میلیونها تخم این موجودات در پهنهی صخرهها پراکنده میشود، همزمان با وقوع ماه کامل روی میدهد. اما بروز برخی از وقایع غیرمعمول نظیر خورشیدگرفتگی و ماهگرفتگی چه تأثیری روی رفتار جانوران خواهد داشت؟ در میان تمامی پدیدههای کیهانی، خورشیدگرفتگی یا کسوف بیشترین تأثیر را روی رفتار حیوانات دارد.
طی کسوف، حیواناتی که مشغول امور روزمرهی خود هستند، به اقامتگاه شبانگاهی خود بازمیگردند و جالبتر آنکه حیوانات شبگرد خیال میکنند که احتمالا شب شده است و آنها خواب ماندهاند. همانطور که میدانید، خورشیدگرفتگی زمانی رخ میدهد که خورشید، ماه و زمین بهترتیب در یک راستا قرار میگیرند و بدینترتیب ماه کاملا مسیر رسیدن نور خورشید به زمین را مسدود میکند.
از آنجا که احتمالا طی این لحظات، همهی ما محو تماشای منظرهی خورشیدگرفتگی هستیم، این رفتارهای عجیب حیوانات معمولا از دیدمان پنهان میمانند. طی کسوف، برخی از گونههای عنکبوت شروع به پارهکردن تارهای خود میکنند؛ درحالی که این رفتار بهطور معمول در ساعات انتهایی روز از آنها دیده میشود. جالبتر اینکه با پایان کسوف، عنکبوت بختبرگشته دوباره شروع به تنیدن تارهای خود میکند (و احتمالا از کمبود زمان استراحت غرولند میکند!).
بهطور مشابه، ماهیها و پرندگانی که مشغول امور روزمرهی خود هستند، با بروز تاریکی ناگهانی، به پناهگاههای شبانهی خود میروند و در همین حال، خفاشهای شبگرد نیز از مخفیگاههای خود بیرون میآیند و شروع به پرسهزدن میکنند. همچنین دیده شده است که طی خورشیدگرفتگی، کرگدنها در زیمباوه از آب بیرون میآیند و بهسمت مراتع خود روی خشکی به راه میافتند. در میانهی مسیر، که خورشیدگرفتگی به پایان میرسد و دوباره روشنایی روز پدیدار میشود، کرگدنها نیز به ناچار تصمیم خود را عوض میکنند.
ماهگرفتگی یا خسوف زمانی رخ میدهد که ماه، زمین و خورشید بهترتیب در یک امتداد واقع شده و قرار گرفتن زمین میان این دو، مانع از رسیدن نور خورشید به ماه میشود. این پدیده معمولا موجب میشود ماه یک درخشش سرخفام از دید ساکنان سطح زمین داشته باشد. این نوع ماه خونین تنها زمانی رخ میدهد که ماه در وضعیت کامل خود باشد. بنابراین بسیار دشوار است که اثرات یک ماهگرفتگی را از یک ماه کامل معمولی تشخیص دهیم.
طی مطالعهای که در سال 2010 روی میمونهای شب آزارا در آرژانتین انجام شد، پژوهشگران مشاهده کردند اینگونه از حیوانات که معمولا طی ساعات شب فعال هستند، در مواجهه با تاریکی عمیقتر شب طی لحظات خسوف، دست از جستوجو برای غذا میکشند. تصور میشود این رفتار میمونها بهخاطر ضعف بینایی یا وحشت از جستوخیز میان شاخههای درختان باشد.
«اَبَرماه» پدیدهی دیگری است که معمولا سه بار در سال رخ میدهد و طی آن، یک ماه کامل در نزدیکترین فاصلهی خود نسبتبه زمین قرار میگیرد. طی بازههای زمانی 28 روزهی چرخهی قمری، فاصلهی ماه از زمین نیز مرتب تغییر میکند. علت این تغییر فاصله آن است که مدار گردش ماه بهدور زمین یک دایرهی کامل نیست و بیشتر به بیضی شباهت دارد.
به نقاط با بیشترین فاصلهی ماه از زمین، «اوج» و به نقاط با کمترین فاصله، «حضیض» گفته میشود. در دورهی رسیدن ماه از وضعیت اوج تا حضیض، فاصلهی آن تا زمین حدود 46 هزار کیلومتر تغییر میکند. هنگام وقوع یک ابرماه، میزان نور دریافتی از ماه حدود 30 درصد بیشتر از هر زمان دیگری است و ماه نیز در آسمان شب بزرگتر از هر وقت دیگری بهنظر میرسد.
طی یک مطالعه مشخص شد که غازهای سفیدچهرهی وحشی که زمستان را در جنوبغربی اسکاتلند سپری میکنند، نسبتبه بروز این ابرماهها واکنش نشان میدهند. پژوهشگران طی این مطالعه، تجهیزات کوچکی را با این پرندگان متصل کردند تا رفتار آنها را تحت نظر قرار دهند. آنها دریافتند که ضربان قلب و دمای بدن غازها طی شبهایی که ابرماه رخ میدهد، افزایش مییابد؛ درحالی که در شرایط عادی مقادیر آنها بسیار کمتر بود.
همچنین پژوهشگران دریافتند که وقتی ابرماه در شبهای بسیار تاریک و پشت لایههای ضخیم ابر رخ میدهد، هیچگونه افزایشی در نرخ ضربان قلب و دمای بدن این حیوانات مشاهده نمیشود. بنابراین بهنظر میرسد غازها نیز مانند انسانها در مواجهه با نور درخشان ابرماه برانگیخته شده و این رخداد باعث افزایش ضربان قلب و دمای بدن حیوانات میشود. برای قرنها، موضوع ارتباط میان رفتار انسانها و چرخههای قمری مورد توجه بشر بوده است.
بسیاری از داستانها و افسانهها با تعاملات میان ما و چرخههای قمری در ارتباط هستند که شاید معروفترین مثال آن افسانههای مربوطبه گرگینهها یا انسانهای گرگنما باشد. این ارتباط بهحدی قوی است که از گذشتههای دور، در فرهنگ لاتین برای افرادی با مشکلات روانی یا رفتار پیشبینیناپذیر، اصطلاح «lunatic» بهمعنای «ماهزده» بهکار برده میشد. این روال تا دههی 1930 ادامه داشت تا اینکه واژههای مناسبتر و دقیقتری برای توصیف این حالات روانی ابداع شد.
زمانی این باور وجود داشت که چرخههای قمری موجب ایجاد تغییرات عجیبی در روان فرد و در ابعاد بزرگتر، رفتارهای جامعه میشود. حوزهی این تغییرات بازهی گستردهای از نرخ زادوولد و باروری گرفته تا حملات عصبی و قوهی استدلال را پوشش میداد. هنوز هم برخی بر این باور هستند که وقوع جرائم خشن و ناهنجاریهای عمومی طی دورههای زمانی ماه کامل شدت بیشتری به خود میگیرد.
با این حال، مجموعهای از مطالعات که در اواخر دههی 80 میلادی منتشر شد، وجود هرگونه شواهدی مبنی بر وجود ارتباط میان چرخههای قمری و رفتارهای انسانی را رد کرد. صرفنظر از ریشهی حقیقی چنین افسانههایی، شاید موضوع تأثیرات ماه روی رفتار بشر واقعا قصهای بیش نباشد، با این حال، نمیتوان ارتباط رفتار حاکی از سردرگمی حیوانات حیات وحش را با این پدیدههای آسمانی بهسادگی نادیده گرفت.
برای مهار میزان کربن منتشرشده در انمسفر نیاز به سبدی متنوع از فناوریهای انرژی سبز و پاک خواهیم داشت. یکی از این فناوریها راکتورهای شکافت هستهای هستند که با اینکه هیچگونه کربنی در فضا منتشر نمیکنند، اما وقوع چندین سانحه و فاجعهی هستهای باعث شد که این روزها در فهرست فناوریهای پرریسک جای گیرند. اما شاید این ریسک قابلکاهش باشد.
راکتورهای تجاری ما برای دههها از یک نوع سوخت استفاده میکردهاند: های کوچکی از دیاکسید اورانیوم که درون میلههای استوانهای از جنس آلیاژ زیریوم قرار میگیرند. نوترونهای تولیدشده درنتیجهی شکافت هستهای درون ها بهآسانی از درون میلههای زیریومی قرارگرفته زیر آب عبور میکنند و بدینترتیب انرژی حرارتی لازم برای تولید الکتریسته ازطریق یک واکنش پایدار هستهای فراهم میشود.
مشکل اینجا است که چنانچه دمای زیریوم بیش از اندازه بالا برود، میتواند منجربه واکنش آن با آب و تولید هیدروژن شود. هیدروژن گازی اشتعالپذیر با خطر ایجاد انفجار است. این همان عاملی است که گمان میرود منجربه بروز انفجار و ذوب بخشی از راکتور تری مایل آیلند (Three Mile Island) در ایالات متحده در سال 1979 و نیز انفجار راکتور و نشت مواد رادیواکتیو در فوکوشیمای ژاپن در سال 2011 شده باشد.
گفتنی است که انفجار راکتور چرنوبیل در سال 1986 برخلاف موارد یادشده، به ضعف طراحی و عملکرد معیوب راکتور نسبت داده میشود. سازندگانی نظیر وستینگهاوس الکتریک (Westinghouse Electric) و فارماتوم (Framatome) درحال توسعهی انواع جدیدی از سوختهای هستهای مقاومبه انفجار هستند که احتمال افزایش بیش از حد دما یا تولید گاز هیدروژن در آنها نزدیک به صفر است. در برخی موارد، میلههای زیریوم با لایهای از این نوع مواد پوشش داده میشود تا میزان واکنشپذیری به حداقل برسد.
در موارد دیگر نیز، زیریوم و حتی دیاکسید اورانیوم توسط مواد دیگری جایگزین میشود. این پیکربندی جدید قابلیت آن را دارد که با کمترین میزان تغییرات حتی درمورد راکتورهای فعلی پیادهسازی شود. البته رسیدن به چنین چشماندازی در دههی بعدی قابلتصور است. طی آزمایشهای واقعی این مواد درون راکتورهای در حال کار میتوان نسبتبه موفقیتآمیز بودن این روشها و رضایت اپراتورها اطمینان حاصل کرد.
همچنین این سوختهای جدید میتوانند در افزایش توجیهپذیری اقتصادی نیروگاههای هستهای مؤثر باشند. چنین موضوعی باتوجه به روند نزولی هزینههای انواع دیگر از انرژیهای پاک نظیر بادی و خورشیدی میتواند خبری مسرتبخش برای سرمایهگذاران انرژی هستهای باشد. گرچه روند توسعهی نیروگاههای هستهای در کشورهایی نظیر ایالات متحده و آلمان تقریبا متوقف شده است؛ اما کشورهایی نظیر چین و روسیه همچنان باجدیت در این صنعت فعال هستند.
چنین بازارهایی میتواند هدف مناسبی برای سازندگان این سوختهای جدید باشند. روسیه از روشهای دیگری نیز برای افزایش ایمنی تجهیزات خود بهره میبرد. شرکت دولتی «رستم» نیروگاههای تازهای در خاک این کشور و خارج از آن بهرهبرداری کرده است که به سیستمهای ایمنی پسیو جدیدتری مجهز شدهاند. این سیستمها میتوانند درصورت قطع برق سراسری یا نقص در سیستم سیرکولاسیون خنککننده، مانع از بروز هرگونه مازاد حرارتی در راکتور شوند.
وستیگهاوس و شرکتهای دیگر نیز از این سازوکارهای ایمنی انفعالی در طراحیهای تازهی خود نیز بهره بردهاند. سازندگان همچنین درحال کار با مدلهای نسل چهارمی دیگری هستند که از سدیم مایع و نمک مذاب بهجای آب استفاده میکنند. این مواد جدید درکنار قابلیت هدایت حرارتی مناسب میتوانند ریسک تولید هیدروژن را در هسته نیز به صفر برسانند. پیشتر نیز چین طی گزارشی از تصمیم خود مبنیبر وارد مدارکردن یک نیروگاه هستهای با خنککنندهی هلیومی طی سال جاری میلادی خبر داد.
نبود یک منبع زمینشناسی دائمی برای سوختهای هستهای در ایالات متحده باعث شده که رشد صنعت هستهای در این کشور با یک مانع مهم مواجه شود. اما رویکردهای ی در حال تغییر است. در بهار گذشته، 12 تن از نمایندگان پارلمان ایالات متحده تدابیر جدیدی برای صدور مجدد مجوز سایت ضایعات هستهای کوه یوکا در نوادا پیشنهاد دادند. این سایت از سال 1897 تاکنون بهعنوان انبار اصلی زبالههای هستهای کشور شناخته میشود.
در همین حال، سناتور لیزا مورکوفسکی از آلاسکا از طرح راکتورهای ماژولار و بسیار کوچکی که در آزمایشگاه ملی آیداهو در حال توسعه هستند، حمایت کرده است. همچنین گروهی از ایالتهای نواحی غربی آمریکا از توافق اولیه برای چندین دستگاه از راکتورهای ماژولار شرکت NuScale Power در ایالت اورگن خبر دادهاند. با این تفاصیل، بهنظر میرسد سوختهای بهینهشده و توسعهی راکتورهای کوچک میتوانند نمایانگر چشمانداز مناسبی جهت تولد دوبارهی صنایع هستهای جهان باشند.
توماس آلوا ادیسون متولد 11 فوریه 1847 میلادی در شهر میلان واقع در ایالت اهایو، آمریکا است.پدر توماس ادیسون فردی بااستعداد و همه فن حریف و مادرش معلم بود. زمانی که ادیسون 4 ساله بود او و خانواده اش به ایالت میشیگان نقل مکان کردند. هنگامی که توماس ادیسون در دوره ابتدایی درس می خواند مدیر مدرسه وی اعتقاد داشت که ادیسون شاگرد کودنی است و عذر او را از مدرسه خواست و به همین دلیل توماس ادیسون در خانه مشغول آموزش شد.
توماس ادیسون در سن حساس 12 سالگی، یک ندهی میوه، رومه و دیگر اجناس در راهآهن گرند ترانک شد. با کمک یک ابزار چاپ کوچک، توماس ادیسون کتاب " قاصد گراند ترانک" را در یک ماشین زباله نوشت و در سال 1862 به چاپ رساند. این کتاب برای 400 نفر از کارکنان راهآهن فرستاده شد. در همان سال ادیسون به عنوان اپراتور تلگراف مشغول به کار شد. توماس ادیسون این کار را از پدر کودکی که جانش را نجات داده بود آموخت.
توماس ادیسون هنگامیکه فقط 21 سال داشت اولین اختراع خود را که یک دستگاه الکتریکی شمارش آرا بود عرضه کرد. در سال 1869 ادیسون که اداره راه آهن را ترک کرده بود، به عنوان سرپرست فنی به استخدام یک مؤسسه صرافی بزرگ در نیویورک درآمد. در این مقام توماس ادیسون توانست نخستین اختراع موفقش را که نوعی تلگراف چاپی بود، به نام خود ثبت کند. تلگراف ادیسون برخلاف انواع رایج که علائم مورس را به صورت صداهای کوتاه و کشیده به گوش اپراتور می رسانیدند، آنها را به شکل خط و نقطه بر روی نوار کاغذی چاپ می کرد.
توماس ادیسون حق امتیاز اختراعش را در مقابل 4000 دلار به مدیر صرافخانه واگذار کرد و با پول آن در نیوآرک، نیوجرسی یک کارگاه تحقیقاتی برای خود برپا نمود. در محل جدید ادیسون علاوه بر تکمیل لوازم جانبی تلگراف، یک سامانه پیشرفته نمایشگر اطلاعات بورس را طراحی کرد که سود هنگفتی از آن حاصل آمد.
توماس ادیسون در قسمت اعظم عمر خود از ناشنوایی شدیدی رنج می برد ولی این معلولیت و ناراحتی با توان بالای او در انجام کارهای سخت و زیاد جبران می شد. ادیسون دوبار ازدواج کرد (همسر اول او در جوانی از دنیا رفت) و از هر ازدواج خود سه فرزند داشت.
در 6 ژانویه 1931 ادیسون درخواستنامهٔ ثبت آخرین اختراع خود «وسیلهی نگهدارندهی اشیاء هنگام آبکاری الکتریکی» را به ادارهی ثبت اختراعات فرستاد اما پیش از دریافت پاسخ، اَجل به او مهلت نداد و این مخترع بزرگ در 18 اکتبر 1931 در سن 84 سالگی به علت بیماری دیابت چشم از جهان فروبست.
علت اینکه چرا پوست گورخرها دارای خطوط راهراه متمایز است، همیشه موضوع بحث و جدلهای علمی بوده و یکی از اصلیترین فرضیهها میگوید که آنها مکانیسمی برای کنترل دما هستند. پژوهشی سال گذشته انجام شد که خط بطلانی روی این فرضیه کشید، اما اکنون شواهد جدیدی بهدست آمده است که آن را تأیید میکند. پژوهشگران در جدیدترین مطالعهی خود و در آزمایشی که تا پیش از این انجام نشده بود، تفاوت دمایی بین خطوط سیاه و سفید دو گورخر ساکن آفریقا را در زیستگاه طبیعی آنها بررسی کردند.
آنها دریافتند که خطوط سیاه و سفید در طول گرمای روز پهن میشوند و بین آنها تفاوت دمایی وجود دارد، بهطوریکه دمای خطوط سیاه 15 درجه گرمتر از خطوط سفید است. این اختلاف دمایی بهحدی است که میتواند جریانهای همرفتی کوچکی را روی پوست گورخر ایجاد کند و او را خنک نگهدارد؛ اما رنگ این خطوط تنها عامل این فرایند نیست. بالاخص، زمانیکه پژوهشگران دمای پوست گورخر غیرزندهای را اندازه گرفتند که بهعنوان آزمایش روی رختآویز انداخته شده بود، تأثیر مشابهی را مشاهده نکردند.
درواقع این پوستهای متعلق به گورخرهای بیجان ممکن بود تا 15 درجه گرمتر از دمای پوشش جانور زنده شود. بهعبارتی بهنظر میرسد که گورخر زنده از سازوکار خنککنندگی مضاعفی فراتر از خطوط سیاه و سفید استفاده میکند و پژوهشگران فکر میکنند که علت این موضوع را میدانند؛ آنها مشاهده کردند که گورخرهای زنده طبق نیازشان، موهای خطوط سیاه را برای بهدام انداختن یا رهاکردن گرما سیخ میکنند. استفاده از حیوان زنده برای انجام پژوهش اخیر، تفاوت مهم آن با پژوهش سال گذشته است که در آن بهجای گورخر زنده، پوست حیوان را روی بشکههای آب قرار دادند.
پژوهش جدید بههمت متخصص زیستشناسی سابق و طبیعتشناس آماتور آلیسون کاب و همسرش استفان کاب، جانورشناس، انجام شده است. آلیسون کاب میگوید: در طول سالهای زیادی که در آفریقا زندگی میکنیم، همیشه از اینکه گورخرها زمان زیادی را زیر گرمای سوزان روز به چرا مشغول میشوند، متعجب میشدیم و فکر میکردیم که شاید خطوط راهراه پوستشان بهنوعی به کنترل دمای بدن آنها کمک میکند. 40 سال قبل در اولین تلاشهایم برای آزمایش این فرضیه، دمای آب در بشکههای نفت را با پوششهای نمدی در رنگهای مختلف مقایسه کردم، اما فکر کردم که این روش خوبی برای آزمایش نیست و دوست داشتم نحوهی رفتار این خطوط را روی گورخرهای زنده ببینم.
این دو نفر دیدند که در طول هفت ساعت از گرمترین ساعات روز در آفریقا، خطوط سیاه روی دو گورخر مورد مشاهده بین 12 تا 15 درجه ثابت میماند و گرمتر از خطوط سفید آنها میشود و همین موضوع جریان همرفتی کوچکی را بهوجود میآورد. تفاوت دمایی خطوط سیاه و سفید پوستی که روی رختآویز قرار داشت، مشابه بود و دمای خطوط سیاه تا 16 درجه گرمتر از خطوط سفید میشد؛ اما برخلاف پوست حیوان زنده، دمای کلی این پوشش در طول روز ثابت نمیماند. درواقع، دمای خطوط سیاه گورخر زنده تا 56 درجه بالا میرفت، اما خطوط سیاه پوشش غیرزندهی روی رختآویز به حرارت سوزان 71 درجه میرسید.
پس ظاهراً اتفاق دیگری نیز در گورخر زنده رخ میدهد که در آزمایشهای پیشین نظیر بشکههای آب یا قراردادن پوست گورخر روی رختآویز اتفاق نمیافتاد. پژوهشگران ایدههایی را برای علت این موضوع مطرح میکنند. اول، عرق کفمانندی که از گورخر (و اسبها) ترشح میشود، به جریان همرفتی روی سطح پوست کمک کرده و علاوهبر افزایش مساحت سطح این مایع روی پوست، فرایند تبخیر را تسریع میکند. دوم، پژوهشگران شاهد سیخشدن موهای خطوط سیاه بودند، این موضوع شاید به آنها کمک میکند تا در ساعات خنک صبح، هوا را در خود نگهدارند و در هنگام گرمای روز، این هوا را آزاد کرده و آبی که روی سطح بدنشان قرار دارد را سریعتر تبخیر کنند.
بااینکه تفاوت دمایی بین خطوط راهراه پوست گورخر از دههی 1970 مورد توجه پژوهشگران بوده است، اما پژوهش اخیر ارزیابیهای گستردهتر و جزئیات بیشتری را به دانستههای پیشین اضافه میکند که مشاهدهی گورخرها در زیستگاه طبیعیشان را نیز دربر میگیرد.
پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که خطوط سیاه و سفید، عرقکردن و سیخشدن موها همگی به خنکشدن گورخر در گرمای سوزان روزهای آفریقا کمک میکنند. آنها همچنین معتقدند که جریان چرخشی هوا روی پوست گورخر باعث میشود که مگسها از آنها دور شوند؛ این تأثیر در تعدادی از پژوهشهای پیشین نیز مشاهده شده بود.
درهرصورت این یافته، پایان بحث و جدلها بر سر خطوط راهراه پوست گورخر نیست و باید گورخرهای بیشتری بررسی و مشاهدات مضاعفی انجام شود. بااینحال، پژوهش اخیر دربارهی اینکه این خطوط سیاه و سفید چطور میتوانند باهمراهی فرایندهای بیولوژیکی داخلی حیوان، به تنظیم دمای بدن او کمک کنند، ایدههای جالبی را مطرح میکند.
آلیسون کاب میگوید: راهکار تعادل گرمایی گورخر، هوشمندانهتر، پیچیدهتر و زیباتر از حد تصور ما است؛ هرچند که بهمنظور جمعآوری شواهد و درک کامل اینکه چطور خطوط سیاه و سفید روی پوست گورخر به کنترل دمای بدن او کمک میکنند، باید پژوهش بسیار بیشتری انجام شود. من اکنون 85 سال دارم و درنتیجه سایرین باید این کار را ادامه دهند.
فاجعهی هستهای چرنوبیل که بهتازگی با نمایش مجموعهای تلویزیونی با همین نام دوباره بر سر زبانها افتاده، در سال 1986 باعث ابتلای هزاران نفر به سرطان شد و منطقهای پرجمعیت را به شهر ارواح تبدیل کرد. متعاقب آن، منطقهی ممنوعهای به وسعت 2,600 کیلومترمربع بهوجود آمد؛ هرچند این منطقه اکنون خالی از حیات نیست و گرگها و گرازها و خرسها به جنگلهای سرسبز اطراف نیروگاه هستهای قدیمی چرنوبیل برگشتهاند.
دربارهی پوشش گیاهی هم باید گفت تقریبا آسیبپذیرترین حیات گیاهی این منطقه هیچگاه از بین نرفت و حتی بخشهای دارای بیشترین رادیواکتیو نیز در سه سال دوباره احیا شد. تشعشعاتی که به گیاهان واقع در آلودهترین بخشهای این منطقه رسیده بود، میتوانست بارهاوبارها به مرگ انسانها و سایر داران و پرندگان بینجامد؛ اما واقعا چرا حیات گیاهی اینقدر دربرابر این فاجعهی هستهای و رادیواکتیوی مقاوم بوده است؟
برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید بدانیم تشعشعات ناشی از رآکتورهای هستهای چطور بر سلولهای زنده تأثیر میگذارند. مواد رادیواکتیو چرنوبیل ناپایدار هستند؛ چراکه دائما امواج و ذرات فراوان انرژی را ساطع میکنند و باعث نابودی ساختارهای سلولی میشوند یا با تولید موادشیمیایی واکنشپذیر، به ساختار سلولها حمله میکنند. بخش زیادی از سلولها درصورت آسیب جایگزین میشوند؛ اما این موضوع برای DNA اتفاق نمیافتد و با افزایش میزان تشعشعات، DNA تغییر میکند و سلولها بهسرعت میمیرند. میزان کمتر تشعشعات آسیبهای عمیقی بهشکل جهش ژنتیکی وارد میکنند و عملکرد سلول را تغییر میدهند.
این موضوع اغلب در حیوانات مرگبار است؛ زیرا سلولها و سیستمهای آنها برای عملکردی خاص طراحی شدهاند و انعطافپذیر نیستند. زیستشناسی حیوانات را مثل دستگاهی پیچیده در نظر بگیرید که هریک از سلولها و اعضای بدن، جایگاه و هدف خاصی دارند و همهی بخشها باید فعالیت و با یکدیگر همکاری کنند تا حیوان زنده بماند. همین موضوع دربارهی انسان نیز صدق میکند؛ زیرا بدون مغز یا قلب یا ریه نمیتوان به حیات ادامه داد.
بااینحال، گیاهان بهشکل بسیار منعطفتر و ارگانیکتری رشد میکنند. آنها نمیتوانند حرکت کنند و درنتیجه، چارهای جز سازگارشدن با محیط اطرافشان ندارند. درواقع گیاهان در زمان رشد، ساختار خود را میسازند و مثل حیوانات از ساختار تعریفشدهای تشکیل نشدهاند. گیاهان باتوجهبه سیگنالهای شیمیایی که از سایر بخشهای گیاه ارسال میشود، شبکهی جنگلگستر، نور، دما، آب و موادمغذی، ریشههای عمیقتر یا ساقههای بلندتری پیدا میکنند. تقریبا تمام سلولهای گیاه برخلاف سلولهای حیوانات، میتوانند هرنوع سلول جدید موردنیاز گیاه را تولید کنند؛ بههمیندلیل، باغبانان با بریدن ساقه یا برگ گیاه و ریشهزدن آن میتوانند گیاهان جدیدی داشته باشند.
تمام این موارد نشان میدهند گیاهان میتوانند سلولها یا بافتهای مُرده را بسیار آسانتر از حیوانات جایگزین کنند و برایشان فرقی ندارد دراثر حملهی حیوانات آسیب دیدهاند یا تشعشعات رادیواکتیوی. با وجود آنکه این تشعشعات و سایر انواع آسیبها به DNA باعث بروز تومور در گیاهان میشوند، سلولهای جهشیافته بهطورکلی نمیتوانند مشابه سرطان، از بخشی گیاه به سایر بخشها سرایت کنند؛ چراکه دیوارهای محکم و متصل بههم اطراف سلولها مانع از این امر میشود. علاوهبراین، گیاه میتواند با وجود بافت آسیبدیده، به فعالیت خود ادامه دهد؛ ازاینرو، چنین تومورهایی در اکثر موارد به مرگ گیاه منجر نمیشوند.
جالب است بدانید درکنار مقاومت ذاتی گیاهان دربرابر تشعشعات، بهنظر میرسد برخی گیاهان در منطقهی ممنوعهی چرنوبیل از مکانیسمهای مضاعفی برای حفاظت از DNA خود استفاده میکنند و برای مقاومترشدن آن دربرابر آسیب، شیمی DNA را تغییر میدهند و درصورتی که این روش موفق نباشد، سیستمهایی را برای تعمیر آن فعال میکنند. در زمان تکامل گیاهان اولیه در گذشتههای دور، میزان تشعشعات طبیعی در سطح زمین بسیار بیشتر بود؛ درنتیجه، شاید گیاهان منطقهی ممنوعه از سازگاریهای آن زمان برای بقای خود استفاده کردهاند.
اکنون زندگی در اطراف چرنوبیل جریان دارد و جمعیت گونههای جانوری و گیاهی بسیار بیشتر از دوران قبل از فاجعه شده است. باتوجهبه کشته یا کوتاه شدن غمانگیز زندگی انسانها در ماجرای چرنوبیل، تجدید حیات گیاهان و جانوران شگفتآور است. پرتوهای رادیواکتیو بیشک تأثیرات شدیدی بر حیات گیاهی گذاشته و احتمالا عمر گیاهان و جانوران را کوتاه کردهاند؛ اما وقتی منابع پایدار حیات بهمیزان زیادی وجود داشته باشد و آسیب وارده مرگبار نباشد، زندگی دوباره جریان مییابد.
علاوهبراین، مزایای ناشی از رفتن انسانها از این منطقه، بسیار بیشتر از آسیب پرتوها بوده است. درحالحاضر، محدودهی اطراف چرنوبیل به یکی از بزرگترین ذخیرهگاههای طبیعی اروپا تبدیل شده است و ایستم آن درمقایسهبا گذشته از حیات جانوری و گیاهی بیشتری محافظت میکند، حتی اگر چرخهی زندگی هریک کوتاهتر باشد. فاجعهی چرنوبیل میزان واقعی تأثیر محیطی انسان بر کرهی زمین را نشان میدهد. حادثهی هستهای چرنوبیل اثرهای مخربی داشته؛ اما شدت آن درمقایسهبا تخریب ناشی از فعالیت انسان در این ایستم محلی، بهمراتب کمتر بوده است. با ترک این منطقه، به طبیعت اجازه دادهاند تا دوباره خود را احیا کند.
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که با احساس تلخی دهان در صبح بیدار شوید و این موضوع آزاردهنده روزتان را خراب کند؟ عوامل مختلفی میتواند دلیل این امر باشد که با تشخیص و درمان آن، میتوانید مشکل تلخی دهان در صبح را از بین ببرید و زندگی شیرینتری داشته باشید.
1. عدم رسیدگی به بهداشت دهان
عدم رعایت بهداشت دهان و دندان تاثیر زیادی در تغییر طعم دهان و تلخی دهان در صبح دارد.
2. سینوزیت
سینوزیت یکی از دلایل تلخی دهان در صبح است. بر اثر بیماری سینوزیت، سینوسهای بینی گرفته میشود و فرد بو و طعمها را احساس نمیکند. این عوامل تلخی دهان در صبح را به همراه خواهد داشت.
3. سرماخوردگی
سرماخوردگی با ایجاد گرفتگی راه بینی و گلو و ایجاد عفونت در دستگاه گوارش، میتواند علت تلخی دهان در صبح باشد.
4. حساسیت
حساسیت یا آلرژی، با ایجاد گرفتگی و اختلال در سلامت دستگاه گوارش، یکی دیگر از علتهای تلخی دهان در صبح است.
5. اختلال در سلامت دستگاه تنفسی
اختلال در سلامت دستگاه تنفسی از جمله عفونت دستگاه تنفسی به هر دلیلی، میتواند علت تلخی دهان در صبح باشد.
6. کشیدن سیگار
سیگار به دلیل داشتن مواد شیمیایی و سمی باعث آسیب به جوانههای چشایی میشود. ترک سیگار باعث میشود که مجددا جوانههای چشایی رشد کرده و بیشتر شوند و در نتیجه احساس مزه و طعم بهبود پیدا کند. البته در افرادی که برای مدت زیادی است سیگار میکشند ممکن است با ترک سیگار هم جوانههای چشایی برنگردند و همانطور بمانند.
7. استفاده از داروهای بیولوژیکی و شیمی درمانی
شیمی درمانی و استفاده از داروهای بیولوژیکی باعث میشود طعم دهان تغییر کند و طعم فلزی یا تلخی و شوری به خود بگیرد.
8. کاهش میزان ویتامین بدن
یکی از علتهای تلخی دهان در صبح میتواند کمبود ویتامین باشد. ویتامینها و مواد مغذی بدن برای درک درست اندامهای بدن از جمله درک بو، طعم و مزه لازم و ضروری هستند و مستقیما بر روی حس چشایی و بویایی تاثیر دارند. البته لازم به ذکر است که بیشبود ویتامینها نیز میتواند باعث تلخی دهان در صبح شود. برای مثال کمبود ویتامین ب. 12 باعث تلخی دهان در صبح و همچنین از دست دادن تشخیص طعم غذاها میشود. همچنین افزایش روی در بدن هم میتواند علت تلخی دهان در صبح باشد.
9. بارداری
نی که در مراحل اولیه بارداری باشند، تغییراتی در حس چشایی خود احساس میکنند. احتمال دارد برای آنها در این دوران غذاها طعم همیشگی را نداشته باشند و یا دهان طعم فلزی و تلخ به خود بگیرد.
10. رفلاکس معده
رفلاکس معده یا برگشتن اسید معده به درون مری، احساس تلخی دهان در صبح را در پی دارد. رفلاکس معده باعث میشود که سر دل احساس سوزش کند. در واقع دریچهای که بین مری و معده قرار گرفته است در حالت طبیعی باید بسته باشد تا مانع خروج اسید به درون مری شود، اما در مواقعی که این دریچه ضعیف میشود و یا به آن آسیبی وارد میشود، اسیدها از معده خارج شده و در معده و قفسه سینه ایجاد سوزش میکند.
11. انجام جراحی
جراحیهایی که مربوط به بینی، حلق و دهان باشند، احتمال دارد به عصبهای مربوط به جوانه چشایی و یا غدد بزاق صدمه بزنند و در نتیجه باعث تلخی دهان در صبح و اختلال در چشیدن غذا شوند.
12. سوء تغذیه
نداشتن تغذیه مناسب و سوء تغذیه میتواند باعث تلخی دهان در صبح شود.
13. اختلال در سلامتی
بی آبی بدن و اختلال در عملکرد غدد بزاق و یا نفس کشیدن از راه دهان، باعث خشکی دهان میشود. خشکی دهان طعم دهان را تغییر میدهد و به آن یک طعم فلزی میدهد. علت تلخی دهان در صبح همچنین میتواند نشانه بیماری دیابت باشد. همچنین افرادی که بیماری تیروئید، کبد یا کلیه دارند ممکن است دچار این عارضه شوند.
14. پیری
یکی از دلایل تلخی دهان در صبح ممکن است پیری باشد، اما زندگی و تغذیه سالم تا حدی میتواند عوارض پیری را کاهش دهد. پیری نیز میتواند یکی از دلائل تلخی دهان در صبح باشد.
سخن پایانی
برای درمان تلخی دهان در صبح بایستی به سلامت دستگاه گوارش خود بیشتر اهمیت دهید. برای مثال از مصرف میوه و سبزیجات تازه دریغ نکنید تا به سلامت کبد کمک کرده باشید. از مصرف الکل و کافئین خودداری کنید، زیرا باعث اختلال در عملکرد کبد شده و اجازه نمیدهند کبد پاکسازی شود. غذاهایی دارای چربی مضر یا اشباع شده باشند سطح آنزیم کبد را بالا میبرند و به سلامت کبد لطمه وارد میکنند و همه اینها احساس ناخوشایند تلخی دهان در صبح را به دنبال دارد.
الساندرو ولتا مخترع باتری و فيزيكدان بزرگ ايتاليايی و اولين كسی كه مولد جريان الكتريسيته را اختراع كرد در خانواده فقيری در 18 فوریه سال 1745 در شهر کوموایتالیا به دنیا آمد. تحت نظر دایی های خود با اعتقادات یسوعی تربیت شد. ولتا تحصیلاتش را در مدرسهٔ مذهبی بنتسی ادامه داد و در آنجا بود که با کتاب لوکریتوس آشنا شد و به شدت تحت تأثیر قرار گرفت.
خانواده الساندرو ولتا می خواستند که فرزندشان در رشته حقوق درس بخواند و به وکالت بپردازد. اما الساندرو به علم و به خصوص فیزیک علاقه داشت. ولتا زمانی در 18 سالگی آزمایشگاهی خانگی درست کرد و در آنجا به تحقیق و انجام آزمایش های مختلف در خصوص انرژی پرداخت. او تا 29 سالگی وسایل بسیاری نظیر الکتروفور، آب سنج، الکتروسکوپ و . را اختراع کرد. در سال 1779 به عنوان استاد وارد دانشگاه پاوی شد و به مدت 40 سال کرسی استادی این دانشگاه را در اختیار داشت.
او با الهام از آزمايشهايی كه گالوانی بر روی الكتريسيته ساكن كرده بود موفق به اختراع اين پيل شد. گالوانی تصور می كرد كه عضلات حيوانات مولد الكتريسيته هستند در صورتی كه ولتا با استفاده از دو فلز متفاوت مس و روی و محلول اسيد سولفوريک جريان الكتريكی را توليد كرد. اولين پيلی كه ساخت هايی از مس و روی بود كه بين آن ها هايی از نمد آغشته به اسيد سولفوريک موجود بود. ولتا اين پيل را سلول الكتريكی ناميد.
پس از فراغت از تحصيل رسمی با شغل معلمی در يكی از مدارس كمو به تدريس پرداخت وليكن لحظه اي از تحقيق دست برنداشت تا آنكه به سال 1769 به همه اطلاعاتی كه تا آن زمان درباره الكتريسيته وجود داشت دست يافت و اولين اثر علمی خود را در اين زمينه منتشر كرد. او پس از چهار سال كه در كمو تدريس كرد به استادی فيزيک دانشگاه پاويا منصوب شد. (1779) و به سال 1819 پس از بازنشسته شدن به زادگاه خود بازگشت و سرانجام در سال 1827 در هشتاد و دو سالگی درگذشت.
تالس یا طالس فیلسوف مکتب مَلَتی بود. از او که در نیمهٔ دوم سدهٔ ششم پیش از میلاد میزیست- به عنوان آغازگر فلسفه و نخستین چهرهٔ علم یاد میشود. یونانیان او را در شمار حکمای سبعه آوردهاند. تالس میلتوسی در حدود سال 624 پیش از میلاد در شهر میلیتوس در ایونیه (غرب ترکیه امروزی) که باشکوه ترین و قدرتمندترین شهر یونانی در سواحل آسیای صغیر بود، به دنیا آمد.
پدر وی اکسامیس و مادرش کلئوبولینه نام داشتند. مشهور است که کلئوبولینه ، مادر تالس از پسرش درخواست می کرد تا ازدواج کند اما تالس علاقه ای به ازدواج نداشت و هر بار در برابر خواسته مادرش می گفت : مادر من هنوز برای ازدواج کردن جوانم . این پاسخ تالس تنها جوابی بود که همیشه به مادرش می گفت. تا این که در دوران پیری ، پس از خواهش دوباره مادرش برای ازدواج گفت : مادرم ، الان برای ازدواج خیلی دیر شده . هنگامی از او پرسیدند که چرا فرزند ندارد، در پاسخ می گفت: چون عاشق کودکانم.
تالس این نظر را مطرح کرد که همهٔ این مواد در یک عنصر نخستین، وحدت بخشید. او این عنصر نخستین جهان را آب دانست. ارسطو حدس میزند که ممکن است مشاهدهی این امر که همهی موجودات زنده و آنچه از آن تغذیه میکنند مرطوب هستند او را به این نتیجه گیری رهنمون ساخته باشد.
علت محتمل دیگر میتواند مشاهدهی این خاصیت آب باشد که به وضوح و در برابر چشمان تالس میتوانسته به صور بخار و یخ درآید و مجدداً به صورت آب ظاهر گردد که حالات سهگانهی ماده هستند هر چند که این طبقهبندی هنوز در زمان تالس شناخته شده نبود.
تالس، نخستین فیلسوفان به شمار میآید. نظر تالس مبنی بر اینکه خواستگاه همه چیز آب است، بیش از حدس و گمان نبود، و نه او و نه بسیاری که پس از او آمدند، راهی برای آزمودن نظریاتشان نداشتند؛ با این وجود وی از نخستین کسانی است که کوشیدند تا به جای تفسیر اسطوره شناختی، جهان را به روشی عقلانی توصیف کنند. همچنین او از نخستین کسانی است که مفهوم «وحدت در اختلاف» را درک کرده است.
طبق گفته های دیوگنس لائرتیوس، تالس سال را به 365 روز تقسیم کرده بود و بنا به نوشته هایش تالس در هنگام دیدن یک مسابقه ورزشی از دنیا رفت. وقتی که تماشاچیان در حال ترک کردن ورزشگاه بودند ، دریافتند که تالس در حال تماشای بازی خوابش گرفته است در عین حالی که او واقعاً مرده بود. مرگ تالس در پنجاه و هشتمین دوره بازی های المپیک و در سن 78 سالگی اتفاق افتاد .
(548 – 545 ق.م ) گفته های این دو مورخ بیشتر بنا به سنت است و گرنه هیچ نوشته ای از تالس بر جا نمانده است و منابع هم عصر وی نیز موجود نمی باشد ؛ بدین خاطر کار بر روی شخصیت وی مشکل می باشد.
دکتر منیژه رازقی مدرک DEA در فیزیک هسته ای خود را در سال 1973 و یک مدرک DEA در علوم مواد را در سال 1977 کسب نموده و پس از آن سومین دوره دکترای خود را در سال 1978 کمتر از یک سال بعد از DEA کسب کرد. بعد از آن در سال 1980 دکترای افتخاری علوم فیزیک به ایشان اعطا گردید.
دکتر منیژه رازقی بین سالهای 1981 تا 1985 دانشمند محقق ارشد در پروژه ی تامسون در اِرسی فرانسه فعالیت داشته و از 1986تا 1991، ریاست لابراتوا (آزمایشگاه) مواد اکتشافی را مدیریت نموده و در آنجا نتایج غیر مساوی تا آن زمان بدست آورد. پروفسور منیژه رازقی در سال 1991، به دانشگاه نورث وسترن نزدیک شیکاگو در آمریکا ملحق شد. دانشگاهی که در این زمینه کمتر شناخته شده بود و در آن لابراتوار تحقیقات ” مرکز دستگاههای کوانتوم” را تأسیس و مدیریت نمود.
دکتر رازقی ﯾﻜﯽ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﺭﺷﺘﻪ ی ﻋﻠﻮﻡ ﻭ ﻓﻦ ﺁﻭﺭﯼ ﻧﯿﻤﻪ چند ﺭﺳﺎﻧﺎﻫﺎ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﭘﯿﺸﮕﺎﻣﺎﻥ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ ﺍﺟﺮﺍﯼ تکنیکهای ﻣﺪﺭﻥ ﻭ ﻣﻬﻢ ﻫﻢ ﺳﻮ ﻣﺤﻮﺭﯼ ﺍﺯ ﻗﺒﯿﻞ MOMBE, GASMBE, MBE,VPE,MOCVD ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺷﺪ ﺩﺭﺟﻪ ی ﻛﺎﻣﻞ ﺗﺮکیبی ﻧﯿﻤﻪ ﺭﺳﺎﻧﺎﻫﺎﯼ ﺗﺮﻛﯿﺒﯽ III-V ، ﻫﺘﺮﻭﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﻛﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ می باشد.
دکتر منیژه رازقی ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ی 5 ﻛﺘﺎﺏ ﻭ 15ﻓﺼﻞ کتاب میباشد. ﺍﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ همچنین ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﯾﺎ ﺩﺳﺘﯿﺎﺭ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ 1000 ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺮﻛﺖ ﺩﺭ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ 300 ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺩﻋﻮﺕ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﻨﯿﮋﻩ ﺭﺍﺯﻗﯽ بیش از 50 ﺍﺧﺘﺮﺍﻉ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺛﺒﺖ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ایشان ﺍﺯ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺳﺎﻝ 1991 ﺑﻪ ﻫﯿﺄﺕ ﺍﺳﺎﺗﯿﺪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻧﻮﺭﺕ ﻭﺳﺘﺮﻥ ﻣﻠﺤﻖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
او ﻫمچنین ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺭﯾﯿﺲ ﻣﺮﻛﺰ ﺟﺪﯾﺪ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﻛﻮﺍﻧﺘﻮﻡ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ میکند. خانم ﺭﺍﺯﻗﯽ ﺗﺎﻛﻨﻮﻥ ﺭﯾﺎﺳﺖ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻛﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻨﻪ ی ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻓﯿﺰیک ﻣﺎﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩﻫﺎﯼ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﻧﻮﺭﯼ ﺍﻟﻜﺘﺮﻭﻧﯿﻜﯽ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
صله رحم در قرآن چه جایگاهی دارد؟ قرآن کریم به روابط اجتماعی مسلمانان اهمیت زیادی میدهد. در این مقاله چند آیه قرآنی درباره صله رحم را گرد هم آورده ایم که درباره آثار صله رحم، نتیجه ترک آن و چگونه صله رحم کردن هستند.
1. لعنت خداوند
«والذین ینقضون عهد اللَّه من بعد میثاقه و یقطعون ما امر اللَّه به ان یوصل و یفسدون فى الارض اولئک لهم اللعنة و لهم سوء الدّار» / رعد آیه 25 «آنها که عهد الهى را پس از محکم کردن میشکنند و پیوندهایى را که خدا دستور به برقرارى آن داده قطع میکنند و در روى زمین فساد مینمایند، لعنت براى آنهاست و بدى و مجازات سراى آخرت.» کسی که بدون دلیل رابطه اش با خویشاوندان را قطع میکند و دست از صله رحم برمیدارد طبق این آیه قرآنی مورد لعنت خداوند قرار میگیرد. این آیه یک هشدار جدی است به کسانی که به فرامین و دستورات الهی اهمیت نمیدهند. اهمیت صله رحم در قرآن بسیار زیاد است.
2. خداوند نگهبان است
«یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً» / نساء آیه 1 «اى مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدى آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید و از آن دو مردان و ن بسیارى پراکنده کرد پروا دارید و از خدایى که به [نام] او از همدیگر درخواست مى کنید پروا کنید و زنهار از خویشاوندان مبرید که خدا همواره بر شما نگهبان است.» ترک صله ارحام گناه کبیره است و طبق این آیه خداوند نگهبان افعال و اعمال افرادی است که از خویشاوندان خود جدا میشوند و روابطشان را قطع میکنند. آیا کسی که بیعلت از صله رحم خودداری میکند از قضاوت خداوند در روز قیامت در امان است؟ در حالی که قاضی خودش شاهد نیز بوده. این آیه یکی از آیاتی است که باعث میشود صله رحم در قرآن چهره جدیدی پیدا کند. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان درخصوص "اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ" چنین گفته است: "می فرماید پاس حرمت ارحام را هم نگاه دارید و به امر آنان اهتمام بورزید و در حق آنان کوتاهی نکنید و منظور از ارحام و نزدیکان، وابستگان نسبی هستند. "
3. زیانکاران تاریخ
«الَّذِینَ یَنقُضونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَقِهِ وَ یَقْطعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصلَ وَ یُفْسِدُونَ فى الأَرْضِ أُولَئک هُمُ الْخَسِرُونَ» / بقره آیه 27 «(فاسقان آنها هستند که) پیمان خدا را پس از آن که محکم ساختند، مى شکنند، و پیوندهائى را که خدا دستور داده بر قرار سازند قطع مىکنند، و در جهان فساد مىکنند، اینها زیانکارانند» پیوندهایی که خداوند دستور بر قرار سازیشان را داده است همان روابط اجتماعی انسان است که گاه با اهل خانواده است و گاه با خویشاوندان. در بسیاری از موارد هم با افراد مختلف در جامعه است. برقراری این روابط فریضه الهی و واجب است و کسی که از این فرمان سرپیچی میکند بزرگترین زیانکار است، زیراکه شناخت خوبی از صله رحم در قرآن پیدا نکرده است، امر الهی را اطاعت نکرده و وعده عذاب در انتظار اوست.
4. صله رحم با مهربانی
«وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ» «وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْکُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ» / بقره آیه 83 «و چون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید و با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید و نماز را به پا دارید و زکات را بدهید آنگاه جز اندکى از شما [همگى] به حالت اعراض روى برتافتید.» ائمه معصومین (ع) به ما یاد داده اند و تفسیر کرده که صله رحم در قرآن فقط رفت و آمد نیست. اینطور نیست که فقط دید و بازدید و سر زدن به اقوام را صله رحم بنامیم. صله رحم از راههای مختلفی امکان پذیر است و مهربانی در برخورد و روی خوش یکی از این راه هاست. گاه برخورد ما با بعضی افراد دیر به دیر رخ میدهد، اما برخورد مهربانانه و روی خوش در همان ملاقات چیزی است که موجب رضایت خداوند از ما میشود.
5. صله رحم بی سود
«لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحَامُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ ۚ. یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ ۚ. وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» ممتحنه، آیه 3 هرگز روز قیامت خویشان و فرزندان شما (اگر مؤمن نباشند) هیچ سودی برایتان ندارند که در آن روز خدا میان شما به کلی جدایی میافکند و خدا به هر چه کنید بیناست. آیا صله رحم در هر شرایطی واجب است؟ شخصیت و اعتقادات افراد به وجوب رابطه با آنها ارتباطی ندارد؟ خداوند در این آیه از قرآن خیلی صریح تبصرهای بر تمام تشویقها برای برقراری رابطه با خویشاوند وارد میکنند. زمانی صله رحم بر افراد واجب میشود که خویشان و اطرافیان او ضربهای به اعتقادات وی نزنند. در تفسیر و توضیح این آیه قرآن آمده است که چنانچه برقراری رابطه با فردی از اقوام و خویشاوندان باعث شود پایههای اعتقادی شخص سست شود این صله رحم حرام است. همنشینی کورکورانه و بدون دلیل با افرادی که بویی از ایمان نبرده اند لغزشگاه خطرناکی است.
6. از برکات صله رحم
«قَالُوا یا شُعَیبُ مَا نَفْقَهُ کثِیرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاک فِینَا ضَعِیفًا وَلَوْلا رَهْطُک لَرَجَمْنَاک وَمَا أَنْتَ عَلَینَا بِعَزِیزٍ» / هود، آیه ٩١ «قوم پاسخ دادند کهای شعیب، ما بسیاری از آنچه میگویی نمیفهمیم و تو را در میان خود شخصی بیارزش و ناتوان میبینیم و اگر (ملاحظه) طایفه تو نبود سنگسارت میکردیم، که تو را نزد ما عزت و احترامی نیست.» بر اساس این آیه، زمانی که قوم شعیب، او را تهدید کردند، به او گفتند که اگر خویشاوندان تو نبودند، تو را سنگسار میکردیم و امنیت و آرامش را از تو میگرفتیم. این آیه گویای این است که یکی از برکات همنشینی با خویشاوند صالح و صله رحم این است که انسان در کنار خویشاوند صالح و خوب همه جوره در امان است. این فقط یکی از برکات ذکر شده از صله رحم در قرآن است.
عضو تیم تخصصی مرکز درمان ناباروری ابن سینا، در مورد تکنیک های تشخیص و غربالگری ژنتیک برای زوجین نابارور، توضیحاتی ارائه داد.
مریم رفعتی، با عنوان این مطلب که در تشخیص به دنبال یک بیماری یا معلولیت خاص هستیم تا بتوانیم درمان آن را انجام دهیم، گفت: در غربالگری، بعد جمعیتی یک بیماری شایع که قابل پیشگیری است، مورد ارزیابی قرار می گیرد. این متخصص ژنتیک افزود: به عنوان مثال، می توان به بیماری سندروم دان به عنوان یک بیماری شایع دوران بارداری اشاره کرد که غربالگری برای پیشگیری از آن انجام می شود.
وی با عنوان این مطلب که با ناباروری در هر دو گروه زوجین مواجه هستیم، ادامه داد: متاسفانه زوجین زیادی هستند که می توانند بچه دار شوند، اما نگران هستند که بچه آنها معلول یا مبتلا به بیماری باشد. چون بچه اول آنها معلول یا مبتلا به بیماری بوده، در نتیجه برای داشتن بچه دوم اقدام نمی کنند. رفعتی تاکید کرد: از همین رو، اول مشکل ژنتیکی را برای این زوجین تشخیص می دهیم و بعد از شناخت علت ایجاد عارضه برای فرزند اول آنها، راهکارهای پیشگیری را ارائه می دهیم.
این متخصص ژنتیک افزود: این قبیل زوجین که فرزند اول یا بردار و خواهر آنها دچار معلولیت بوده یا بیماری شدید داشته اند، از ترس تکرار معلولیت یا بیماری شدید، برای بچه دار شدن اقدام نمی کنند که این زوجین را نباید در لیست زوجین نابارور قرار داد. وی اظهار داشت: در حال حاضر می توان با استفاده از تکنیک های جدید که برای تشخیص علت های ژنتیکی کاربرد دارند، می توان زوجین را از این نگرانی دور ساخت و کمک کرد طعم داشتن بچه دوم و سوم را بچشند.
عضو تیم تخصصی مرکز درمان ناباروری ابن سینا، به تکنیک «نسل جدید تعیین توالی» اشاره کرد و افزود: با استفاده از این تکنیک، همه ژن های انسان در یک نوبت مورد آزمایش قرار می گیرد و می تواند تعیین توالی کند.
رفعتی با اشاره به اینکه استفاده از این تکنیک چند سالی است در کشور راه اندازی شده و تا کنون نیز مورد استفاده زوجین قرار گرفته است، گفت: در گذشته امکان بررسی به این شکل نبوده که با یک آزمایش بتوان تعیین توالی کرد، اما حالا با این تکنیک، می توان این آزمایش ژنتیکی را برای یک نوبت انجام داد و متوجه علت ابتلای فرد به نابینایی، ناشنوایی، عقب ماندگی ذهنی و…، شد. وی افزود: با این تکنیک جدید، در یک نوبت آزمایش می توان بیش از 95 درصد جهش ها را پیدا کرد و به خانواده ها کمک نمود تا بدون نگرانی بچه دار شوند.
اثرات سودبخش ورزش روزانه
ورزش به جریان سریع خون، کمک کرده، ضربان قلب زیاد می شود. در اثر ورزش می توان ضربان قلب را از 75 مرتبه به 150 بار در دقیقه رساند؛ به علاوه امکان دارد مقدار خونی که از قلب خارج می شود به 5 تا 6 بار بیشتر از حالت عادی افزایش یابد. در نتیجه با ورزش ، خون زیادتری به ماهیچه ها می رسد و بدن گرم شده، برای کاهش گرمای بدن تعریق ایجاد می شود.
حرکات ماهیچه و اندام بدن، مانند ماساژ، روی قلب و خون و لنف اثر می کند، تنفس تند شده، هوای زیادتری به شش ها وارد می شود. امکان دارد تعداد معمولی 16 بار دم زدن در حالت عادی، به دو برابر یعنی 32 بار در دقیقه برسد. زیاد شدن فعالیت بدن سبب افزونی اکسیداسیون بدن می شود و در نتیجه گاز کربنیک 3 تا 10 برابر بیشتر تولید شده، بیشتر دفع میگردد.
فواید دیگر ورزش و اثرات آن روی بدن از این قرار است:
گلبولهای قرمز در مغز استخوان بیشتر ساخته می شود، و این خود منجر به افزودن هموگلوبین می گردد. پوست بدن در اثر عرق کردن نرم می شود و حالت خشکی و زبری خود را از دست می دهد. قدرت ماهیچه های قلب افزایش پیدا می کند و بدن خیلی دیرتر از زمان معمولی خسته می شود.
حرکات دودی معده ها بیشتر شده، هضم غذا را سهولت می بخشد. باعث تقویت عضلات شکم شده، گوارش بهتر انجام می شود. باعث جلوگیری از مشکلات قلبی و عروقی و ماهیچه ای و مفصلی و چاقی و نقرس می شود. سرانجام اینکه، ورزش در ایجاد نشاط، پرورش فکری، قدرت تصمیم گیری و لذت از زندگی اهمیت زیادی دارد.
چرا باید بعد از ورزش استراحت کرد؟
پس از ورزش و انجام کار و فعالیت بدنی، ماهیچه های بدن دچار خستگی و کوفتگی می شود. این خستگی به علت سوخت و ساز و تولید اسید لاکتیک است. در هنگام خستگی، استراحت موجب بهبود بخشیدن به ماهیچه ها می شود، بدین معنی که اسید لاکتیک بتدریج دفع شده، سوخت و ساز حالت طبیعی خود را بدست می آورد. ماساژ سینه ها و پشت و مشتمال یا گرم کردن ماهیچه ها خستگی را زودتر برطرف می کند.
گوگل در پستی وبلاگی خصوصیات حالت تاریک در چهار اپلیکیشن تقویم، عکس، اخبار و اندروید اتو را تشریح کرده و نحوهی فعالسازی این حالت را در هر کدام آموزش داده است. حالت تاریک در محیطهای کمنور یا در ساعات شب، رنگ پسزمینهی سفید و نوشتههای سیاه صفحهنمایش گوشیهای هوشمند را باهم عوض میکند؛ یعنی نوشتهها سفید میشوند و رنگ پسزمینه سیاه. این کار باعث میشود نور سفید پسزمینه از بین برود که در محیط تاریک یا کمنور باعث آسیب و خستگی چشم کاربر میشود.
حالت تاریک بهجز کمک به سلامت چشم کاربر، به افزایش زمان کارکرد باتری هم کمک زیادی میکند. برخلاف پنلهای LCD، در پنلهای AMOLED رنگ سیاه با خاموشکردن پیکسهای پنل ایجاد میشود؛ بدینترتیب اگر پسزمینهی صفحهی نمایش تاریک باشد، درواقع، پیکسلهای بیشتری درمقایسهبا حالت سفید یا رنگی خاموش هستند؛ پیکسلهایی که انرژی مصرف نمیکنند.
هرکدام از نرمافزارهایی که گوگل دربارهی آنها توضیح داده، با روش متفاوتی به حالت تاریک مجهز شدهاند. برای مثال، تیم فنی بخش گوگل فوتوز باید این مسئله را در نظر میگرفت که نرمافزار آنها میزبان خاطرات شخصی کاربر است. این تیم برای حفظ کیفیت عکسهای کاربران از رابط شخصی استفاده کرده که برمبنای کاهش کنتراست عمل میکند. اپلیکیشن عکس برای افزایش کیفیت نمایش عکسها در حالت تاریک، بهجای رنگ سیاه در پسزمینه، از رنگ خاکستری تاریک استفاده میکند.
گوگل میگوید این اپلیکیشن در حالت تاریک، به عکسها حالت نمایش اسلایدی میدهد؛ حالتی که شبیه تماشای فیلم در اتاقی تاریک بهوسیلهی پرژکتور است. بهدلیل اینکه در اپلیکیشن تقویم گوگل کاربر میتواند بهکمک تعداد بیشمار رنگهای موجود، همهچیز را شخصیسازی کند، گوگل برای ایجاد حالت تاریک به تطبیق گسترهی وسیعی از رنگها با رنگ سیاه مجبور بوده است. همچنین، گوگل برای انتخاب از بین گسترهی وسیعی از رنگها، رنگهای خنثی هم دراختیار کاربران قرار میدهد.
برای فعالکردن حالت شب در اپلیکیشن تقویم گوگل، روی منو تعبیهشده در گوشهی بالا سمت چپ صفحه کلیک کنید و در قسمت تنظیمات به بخش General بروید. در این بخش، قسمت تمها را مشاهده خواهید کرد. کلیک روی این بخش، سه گزینه دراختیار شما قرار خواهد داد: 1. روی حالت روشن بمانید؛ 2. حالت تاریک را فعال کنید؛ 3. تا زمان فعالشدن حالت «ذخیرهی باتری» روی حالت روشن بمانید.
گوگل در بخشی از پست خود دربارهی این موضوع مینویسد: هرکدام از این نرمافزارها پرچمدار یکی از اصلهای اساسی حالت تاریک هستند. در این حالت، برای کاهش فشار به چشم و جلوگیری از بههمریختن پیکسلها، از رنگ خاکستری تیره استفاده شده است. قبل از شروعبهکار توصیههایی را مطالعه کنید که دربارهی همه موارد از راهنمای ایجاد سایههای غیرهمسطح تا راهنمای تطبیق تصاویر برای تقویت حس «زندگی در شب» وجود دارند.
بعد از آن، طراحی و گسترش تم تاریک خودتان را آغاز کنید. اپلیکیشن اخبار گوگل هم از حالت تاریک پشتیبانی میکند. برای فعالکردن این حالت در این اپلیکیشن، روی آواتار کاربری در قسمت بالای راست صفحه کلیک کنید. در بخش تنظیمات، به «حالت تاریک» بروید و آن را فعال کنید. بعد از فعالکردن این حالت، میتوانید آن را همیشه در حالت فعال نگه دارید و طوری تنظیم کنید که فقط در شب یا محیطهای تاریک فعال شود یا آن را برای همهی حالتها (حتی در محیطهای تاریک) غیرفعال کنید.
گوگل میگوید زمانیکه واژهای کوتاه با رنگ سفید روی صفحهی سیاه ظاهر میشود، باعث بههمریختن پیکسلها میشود و تیم طراحی اپلیکیشن اخبار برای حل این مشکل بهجای رنگ سیاه، از خاکستری تیره در پسزمینه استفاده کرده است. این کار به تیترها و عکسها کمک میکند بهتر دیده شوند و کاربر نیز بدون «لرزش» متن آن را مطالعه کند. در نرمافزار اندروید اتو، حالت تاریک مشکل کاهش دید راننده بهدلیل تابش نور سفید پسزمینه را حل میکند.
گوگل به این نتیجه رسیده بهتر است بهجای استفاده از گرافیکهای چندلایهای که در سایر نرمافزارها بهکار برده، در این اپلیکیشن از گرافیکهای ساده استفاده کند. این کار باعث میشود راننده بهجای درگیرشدن با صفحهی نمایش، روی رانندگی و مسیر تمرکز کند. در اندروید Q، کاربر میتواند فعال یا غیرفعال بودن حالت تاریک در «تمام» سیستم گوشی را تعیین کند. باید به این نکته توجه کرد که حالت تاریک فقط برای استفاده در شب یا محیطهای تاریک طراحی نشده است.
اگر موقعیت هتل برای اقامت در طول سفر استانبول برای شما مهم بوده و به دنبال هتلی هستید که نه تنها موقعیتی عالی داشته باشد بلکه دسترسی به جاذبه های شهر را آسان نماید، هتل پورت بسفروس استانبول برای شما مناسب است.
رستوران هتل به زیبایی طراحی شده و نمایی عالی از شهر را ارائه می دهد. همچنین کارکنان مهربان و خوش برخورد هتل تمام سفارش های شما را به خوبی انجام می دهند و زبان انگلیسی می دانند. هتل پورت بسفروس استانبول Port Bosphorus Hotel به مهمانان و گردشگران کمک نموده تا بهتر با شهر استانبول آشنا شوند و حتی با کمی پیاده روی خود را به جاذبه هایی مانند برج گالاتا یا خیابان استقلال برسانند.
هر آنچه اینجا خواهید داشت، از امکانات رفاهی و خدماتی گرفته تا امکانات تفریحی را خواهید خواند. با تمام امکاناتی که میز پذیرش ارائه می دهد، آشنا خواهید شد. تصاویر رستوران هتل را خواهید دید و با منوی آن آشنا خواهید شد. تعداد، انواع و امکانات رفاهی و بهداشتی درون اتاق ها را خواهید خواند. همچنین از امکانات نظافتی درون اتاق ها مطلع خواهید شد. چگونگی دسترسی به جاذبه های استانبول را از این هتل 4 ستاره می خوانید.
با موقعیت و آدرس هتل هم در انتهای مطلب معرفی هتل پورت بسفروس استانبول آشنا خواهید شد. اقامت کودکان زیر 6 سال در این هتل رایگان خواهد بود. نوزادان زیر 2 سال فضای خواب مانند گهواره رایگان خواهند گرفت. کودکان زیر 12 سال نیز از تخفیف برخوردار خواهند شد. اگر حیوان خانگی دارید، نمی توانید با خود به اینجا بیاورید. حداقل سن ورود به هتل بدون بزرگسال، 18 سال تمام است. اگر به تخت اضافه درون اتاق ها نیاز دارید، حتما به میز پذیرش اطلاع دهید.
اینجا هتل تراس هایی دارد که با گلدان ها و گیاهان زیبا تزئین شده و نمایی از شهر استانبول و دریا را به شما ارائه می دهد. اگر به دنبال تورهای پیاده روی و آشنایی با محیط اطراف هستید، می توانید با پرداخت مبلغی از میز تور هتل بخواهید. تقریبا تمام مواد غذایی مانند نوشیدنی ها و میوه ها یا کیک ها و شیرینی ها باید اری شوند و تنها بطری های آب معدنی درون اتاق ها رایگان خواهد بود.
در این ساختمان 11 طبقه کافی نت خواهید داشت. همچنین رستوران و تراس هایی که با باغ و گلدان های زیبا طراحی شده، برای خدمات رسانی به تمام مهمانان آماده هستند. دسترسی به حمام عمومی ترکی دارید و اگر سونا و جکوزی بخواهید با پرداخت هزینه اش، استفاده خواهید نمود. هتل پورت بسفروس استانبول تورهای پیاده روی نیز دارد. رستوران هتل انواع غذاهای ترکی را برای ناهار و شام آماده و سرو می کند.
برای صبحانه هم تمام مهمانان می توانند هر روز صبح، از ساعت 7 صبح تا ساعت 10 به سالن رستوران و بوفه صبحانه را آماده می نماید. فضای کافه ای نیز درون هتل طراحی شده که جدا از رستوران بوده و مهمانان به راحتی می توانند از این فضا استفاده کنند. شبانه روزی سفارش خود را مطرح کنید و میوه و شیرینی های ترکی هم اری کنید. از آنجایی که هتل پورت بسفروس استانبول در محله مدرن استانبول قرار گرفته است، تنها با 300 متر پیاده روی می توانید از استانبول جدید دیدن کنید.
دانشگاه های این شهر به همراه موزه ها و خیابان هایی همانند خیابان فرانسوی تا را با 5 دقیقه پیاده روی در مسیر خود خواهید دید. همچنین بیمارستان ها و مراکز درمانی آلمانی و حمام ترکی گالاتاسارای هم تنها 600 متر تا هتل فاصله دارند. برای به مرکز دمیرورن بروید که در 800 متری شما قرار گرفته است. نزدیک ترین ایستگاه مترو به این هتل 4 ستاره هم در 80 قدمی هتل قرار گرفته است.
چوپان دروغگو نام داستانی است از ازوپ که در افسانههای ازوپ (یونان باستان) آمدهاست. این داستان، ماجرای چوپان جوانی است که برای خوشگذرانی گاهی به دروغ فریاد «گرگ! گرگ!» سر میدهد.از قضاروزی گرگ به گلهاش میزند و مردم گمان میکنند بازدروغ میگوید.
روزی روزگاری پسرک چوپانی در روستایی زندگی میکرد.او هر روز صبح گوسفندان مردم روستا را از روستا به تپه های سبز و خرم نزدیک روستا میبرد تا گوسفند ها علف های تازه بخورند،او تقریبا تمام روز را تنها بود.
یک روز حوصله او خیلی سر رفت،روز جمعه بود و او مجبور بود بازهم در کنار گوسفندان باشد.
از بالای تپه،چشمش به مردم روستا افتاد که در کنار هم در وسط روستا جمع شده بودند.یک دفعه فکری به ذهنش رسید و تصمیم گرفت کاری جالب بکند تا کمی تفریح کرده باشد.
او فریاد کشید:گرگ،گرگ،گرگ آمد.
مردم روستا،صدای پسرک را شنیدند.آنها برای کمک به پسرک و گوسفندان به طرف تپه دویدند ولی با نگرانی و دلهره به بالای تپه رسیدند،پسرک را خندان دیدند،او می خندید و می گفت:من سر به سر شما گذاشتم.
مردم از این کار او ناراحت شدند و با عصبانیت به روستا برگشتند.
از آن ماجرا مدت مدتها گذشت،یک روز پسرک نشسته بود و به گذشته فکر می کرد به یاد آن خاطره خنده دار افتاد و تصمیم گرفت دوباره سر به سر مردم بگذارد.
اوبلند فریاد کشید:گرگ آمد،گرگ آمد،کمک
مردم هراسان از خانه ها و مزرعه هایشان به سمت تپه دویدند ولی بازهم وقتی به تپه رسیدند پسرک را در حال خندیدن دیدند.
مردم از کار او خیلی ناراحت بودند و او را دعوا کردند.هرکسی چیزی می گفت و از این که چوپان به آنها دروغ گفته بود خیلی عصبانی بودند.آن ها از تپه پایین آمدند و به مزرعه هایشان برگشتند.
از آن روز چند ماهی گذشت.یکی از روزها گرگ خطرناکی به نزدیکی آن روستا آمد و وقتی پسرک و گوسفندهایش را تنها دید.به طرف گله آمد و گوسفندان را باخودش برد.
پسرک هرچه فریاد می زد:گرگ،گرگ آمد،کمک کنید.
ولی کسی برای کمک نیامد. مردم فکر کردند که دوباره پسرک چوپان دروغ می گوید و می خواهد آن ها را اذیت کند.
از نشانه های وجود اختیار در انسان تفکر و تصمیم و احساس رضایت یا پشیمانی و مسئولیت پذیری می باشد بعضی ها فکر می کنند اختیار به معنای ازادی مطلق است وخواسته های خودرا بدون توجه به عواقب و نتایج دنبال می کنند و قانون های حاکم بر جهان را نادیده می گیرند.
برای بهره گیری صحیح و شکوفایی اختیار بهتراست به این نکات توجه کنیم اول اعتقادبه خداوند حکیم زیرا ایمان به خداوند حکیم و نظام حکیمانه او این اطمینان را به انسان می دهد که جهان دارای حافظ و نگهبانی است که اشتباهی در کار او راه ندارد و دوم اینکه جهان قانونمند است.
تقدیر به معنای اندازه گرفتن می باشد و قدر به معنای اندازه است و کلمه ی قضا معنای زیادی دارد که عبارت اند از :به انجام رساندن ، پایان دادن و حکم کردن و حتمیت بخشیدن می باشد و نظم و سازمان جهان یعنی قضا و قدر الهی که بر جهان حاکم است.
موجودات جهان از ان جهت که حدود و اندازه و ویژگی ها و موقعیت مکانی و زمانی انهارا خداوند تعیین کرده مقدر به تقدیر الهی هستند و از انجا که با حکم و فرمان و اراده ی الهی ایجاد شده اند مربوط به قضای الهی هستند بدون پذیرش قضا و قدر الهی هیچ نظمی برقرار نمی شود.
وجود اختیار و اراده در انسان به علت اراده الهی و خواست او ست خداوند اراده کرده است که انسان موجودی مختار و دارای اراده باشد در فعل اختیاری تا زمانی که انسان به انجام فعلی اراده نکند ان فعل انجام نمی گیرد در عین حال وجود ما ،اراده ما، و عملی که از ما سر میزند همگی وابسته به اراده خداست.
خداوند با سنت های الهی که در قران از انها یاد کرده است همه ی انسان ها را در زندگی مورد ازمایش قرار میدهد و به گناهکاران هم فرصت و امکاناتی که داده سبب شده که از ان برای افزایش گناهان استفاده کنند.
1- غار بهترین جا برای روشن کردن آتش است
روشن کردن آتش در غار شاید رومانتیک و بی خطر به نظر برسد، اما حقیقت آن است که آتش و دمای بالا باعث داغ شدن سنگ ها می شود. این سنگ ها وقتی در معرض حرارت قرار می گیرند منبسط می شوند و این مسأله می تواند سقوط سنگ ها را به دنبال داشته باشد. تنها جایی که می توانید آتش به پا کنید، فضای باز و گسترده ای در محیط بیرون است.
2- ماهی ای که از آب گرفته اید را می توانید خام بخورید. به هر حال، سوشی هم به همین صورت خورده می شود
چیزی که در فیلم ها هیچوقت نشان داده نمی شود بیماری های گوارشی ای است که در اثر باکتری ها و میکرو ارگانیسم ها به وجود می آیند. در طبیعت خبری از جعبه ی کمک های اولیه یا آمبولانس نیست، بنابراین ریسک نکنید و هر ماهی ای که صید کرده اید را روی آتش بپزید. این مسأله در مورد حیوانات دیگر هم صدق می کند.
3- یک نارنجک را می توانید بدون هیچ سر و صدایی پرت کنید
در واقعیت، بعد از فعال کردن نارنجک، میله ای که درون آن وجود دارد آتش می گیرد و صدا می دهد. به همین دلیل است که دقیقاً بعد از فعال کردن نارنجک باید آن را پرتاب کرد، اما نه فقط به خاطر انفجار نارنجک، بلکه به خاطر این میله، چون آتش گرفتن همین میله هم می تواند به دست شما صدمه وارد کند. تا به حال حتی در یک فیلم هم این نکته نشان داده نشده، در حالی که دقیقاً همین ویژگی است که باعث می شود انفجار اصلی سه تا چهار ثانیه به تعویق بیفتد.
4- با شریان بند می توانید جلوی خونریزی زخم تان را بگیرید و دست و پایتان را حفظ کنید
اگر برای آنکه جلوی خونریزی را بگیرید، آنقدر شریان بند را محکم گره بزنید که خون در دست یا پایتان گردش نکند، در نهایت چاره ای جز قطع کردن دست یا پایتان نخواهد بود. به علاوه، این کار در بعضی موارد می تواند منجر به حمله ی قلبی شود. شما باید سعی کنید با قرار دادن بدن خود در یک حالت مناسب و فشار آوردن به رگ در قسمت صدمه دیده، جلوی خونریزی را بگیرید.از شریان بند فقط زمانی استفاده می شود که سرعت خونریزی بسیار زیاد باشد و دیگر پای نجات جان شخص در میان باشد نه نجات دست یا پای او.
5- با تماشای برنامه های تلویزیونی ای که درباره ی نجات در شرایط دشوار هستند می توانید خود را برای یک موقعیت واقعی آماده کنید
این برنامه ها با حضور کسانی مثل گروه های امداد و نجات ساخته می شوند که تجربه ی حضور در برابر دوربین را ندارند. اما این برنامه ها کارگردان و تدوینگری هم دارند که سعی می کنند با ویرایش تصاویر فیلمبرداری شده، همه چیز را زیباتر و جذاب تر کنند. در حالی که واقعیت چیز دیگری است.واقعیت امر بسیار خشن و خطرناک است: در چنین موقعیتی شما باید همه ی تلاش تان را برای زنده ماندن و پیدا کردن دیگران بکنید و خبری از دوربین و عکس و نظرات مردم در شبکه های اجتماعی نیست.
6- آب جوشیده کاملاً سالم است و خوردن آن هیچ خطری ندارد
جوشیدن آب فقط باعث از بین رفتن میکروب ها و باکتری های درون آن می شود اما آب را از عناصر مضر درونش پاک نمی کند. برای مثال، آب گل آلود را هر چقدر هم که بجوشانید هرگز قابل خوردن نمی شود. بنابراین، قبل از جوشاندن آب، باید آن را با یک پارچه ی تمیز (مثل حوله یا پیراهن) تصفیه کنید و صبر کنید تا گل و لای آن ته نشین شود.
7- اگر گم شدید باید مسیر رودخانه را دنبال کنید، در اینصورت دیر یا زود به آبادی می رسید و کسی را پیدا می کنید
همین «دیر یا زود» نکته ی کلیدی ای است که باید به آن توجه داشته باشید. درست است که انسان ها به خاطر نیازشان به آب، در نزدیکی رودخانه ها ساکن می شوند اما ممکن است هفته ها طول بکشد تا به یک آبادی برسید (با نگاهی به نقشه ی سیبری و خاور دور می توانید این نکته را به خوبی درک کنید). به علاوه شما باید در این مدت خود را از سرما و خطرات احتمالی در امان نگه دارید.به همین دلیل قانون شماره ی یک این است که اگر گم شدید، همانجایی که هستید بمانید. اولین جایی که گروه نجات به دنبال تان می گردد همانجا خواهد بود.
8- خیس بودن لباس در هر صورت بهتر از نداشتن لباس است
همیشه اینطور نیست. برای مثال، اگر دمای هوا زیر صفر باشد و لباس های گرمی به تن داشته باشید و بعد به دلیلی خیس شوید، حتماً سردتان خواهد شد. چون مدت زیادی طول می کشد و به انرژی زیادی نیاز است تا آب گرم شود. به همین دلیل است که شهرهای نزدیک به دریا یا اقیانوس، گرمای هوای شهرهای وسط خشکی را ندارند.در چنین شرایطی انرژی بدن به جای آنکه صرف گرم کردن اندام های داخلی خود شود، به خاطر گرم کردن آب درون لباس های خیس شده، به هدر می رود.
9- اولین کاری که در بیابان باید انجام دهید پیدا کردن آب است
اینطور نیست. به جای آنکه ذخیره ی آب درون بدن تان را هدر دهید باید اول از همه یک سایه پیدا کنید و تا غروب آفتاب صبر کنید. سعی کنید یک تخته سنگ بزرگ پیدا کنید و زیر سایه ی آن بنشینید. از نشستن روی زمین داغ خودداری کنید. بهتر است روی یک درخت بنشینید یا چیزی زیر خودتان بگذارید. با تاریک شدن هوا، می توانید شروع به پیدا کردن آب، راه و دیگران کنید.
10- باید مقداری آب برای بعداً نگه دارید
اگر احساس تشنگی می کنید باید خود را خنک کنید، در سایه بنشینید و آب بنوشید. قرار گرفتن در معرض آفتاب و سرکوب نیازتان به آب، می تواند منجر به گرمازدگی و بیهوش شدن شما شود. در حالی که هنوز آب دارید اما دیگر قادر به خوردنش نیستید.
روانشناسان، متفکران عصر جدید و رهبران مذهبی سال های متمادی است که حول مسئله ″ قانون جذب″ صحبت می کنند، اما در واقع این قانون پس از انتشار کتاب ″راز″ در سال ۲۰۰۶ محبوبیت خود را در میان عموم مردم بازیافت. قانون جذب بسادگی در این جمله خلاصه می شود: ″ما هر آنچه را که به آن فکر کرده، چه خوب چه بد، جذب خود می کنیم.″باور کنید یا نکنید، امروزه پژوهش های علمی ثابت کرده که افکار مثبت، زندگی ما را تحت تأثیر همه جانبه خود قرار می دهند.
۱- شما اتفاقات خوب یا بد را براساس تفکراتتان تجربه می کنید:
بعضی از ادم ها در مقابل فکرهای خود واکنش افراطی نشان می دهند انها شدیدا مظطرب می شوند و با روش های خاصی درصدد خنثی کردن این فکرها برمی ایند فکرهای ناخواسته و ازاردهنده وسواس فکری هستند در واقع افکار و عقاید و تصاویر و تکانه هایی هستند که از نظر شخص بی معنا و ازاردهنده اند و اورا مظطرب می کنند
وسواس های فکری هدفمند نیستند شخص می داند که وسواس های فکری را خودش می سازد ولی نمی تواند جلو انها را بگیرد شایع ترین وسواس های فکری عبارت اند از ؛ترس از الودگی ،شک به ویژه شک در مورد امنیت ،ترس از صدمه رساندن به دیگران ایجاد آتش سوزی و تصادف ،افکار به ویژه افکار کفر آمیز ،افکار جنسی خشن
اجبارهای عملی به کلیه اعمالی که فکرهای ناخواسته و آزاردهنده را فرو می نشانند اطلاق می شود کسی که اجبار عملی دارد می داند اجبارهای عملی او نامعقول و افراطی هستند ولی نمی تواند در برابر انها مقاومت کند هرچند برخلاف وسواس های فکری به صورت ارادی و داوطلبانه انجام می شوند
شایع ترین اجبارهای عملی یا همان نوع مناسک رفتاری عبارات اند از :شستن و نظافت مکرر،وارسی مکرر قفل ها و لوازم برقی و جاده و .،شمردن یا مرتب کردن مجدد،انجام دادن کارهای روزمره با نظام و ترتیبی خاص
اجباری های عملی ،اظطراب ناشی از وسواس فکری را کم می کنند ولی این کاهش اظطراب موقتی است وقتی شخصی تصور کند انها را کامل و بادقت انجام نداده است مناسک را تکرار می کند این جریان وقت شخص را می گیرد و بر زندگی روزمره او تاثیر می گذارد
حیات بعد از مرگ موضوعی است که در مذاهب مختلف به روش های مختلف توضیح داده شده است. در قرآن و سایر کتاب های دینی سعی شده است تا به افراد در خصوص حیات بعد از مرگ آگاهی هایی داده شود. اما از نظر علمی که ماهیتاً مادی گرا است، شاید اثبات وجود حیات بعد از مرگ امری غیر ممکن به نظر برسد. دانشمندان زیادی در این حوزه فعالیت کرده و تحقیقات گسترده ای انجام داده اند. یکی از این تحقیقات که به نحوی می تواند اثبات حیات بعد از مرگ باشد، تحقیقی است که بر روی جدا بودن ماهیت آگاهی از مغز انجام شده است.
نرخ رشد دانش علمی در دنیا روز به روز افزایش می باید. از این رو کاربرد دانش و علوم گسترش یافته به خصوص آن دسته از دانشی که باعث بروز چالش هایی بر اساس واقعیت و آن چه در طبیعت وجود دارد، بسیار حائز اهمیت است. اما ارتباط ذهن، مغز و درک یکی از حوزه هایی است که همواره مورد توجه محققان عصب شناس و فیزیکدان بوده است. سؤالی که همیشه در خصوص این رابطه وجود دارد این است که آیا مغز آگاهی را دریافت می کند و یا آگاهی محصولی از مغز است؟ هر چند تا کنون در خصوص جدا بودن آگاهی از اندام های فیزیکی اطمینان صد در صد وجود ندارد، اما بر اساس داستان ها و دلایل علمی که بر جدا بودن آگاهی از سایر اعضای فیزیکی بدن تاکید می کنند، می توان گفت آگاهی چیزی جدا از مغز است. البته مطالعاتی که تا کنون در این زمینه صورت گرفته است نیز از این باور پشتیبانی می کنند.
اما نتایج مطالعات انجام شده در حوزه ارتباط مغز و آگاهی روز به روز نتایج جدیدی را در اختیار ما قرار می دهد و دید بهتری نسبت به چگونگی درک و آگاهی آنان از وقایع و ارتباط آن با دنیای فیزیکی در اختیار دانشمندان و مردم قرار داده است.
چندی پیش دکتر بروس گریسون پدر تحقیقات در حوزه مرگ و حیات پس از آن، در کنفرانسی که در ایالات متحده برگزار شده است در خصوص نتایج مطالعات صورت گرفته بر روی افرادی که مغز آن ها هیچ فعالیتی نداشته است صحبت کرده است. اما این افراد می توانسته اند تمام اتفاقات را در زمانی که مغز آن ها هیچ فعالیتی نداشته است مشاهده نمایند. دکتر گریسون در خصوص توانایی این افراد بعد از دوره مطالعه در توصیف آنچه در زمان غیر فعال بودن مغز مشاهده کرده اند در این کنفرانس صحبت کرده است. به عقیده دکتر گریسون چون علم و دانش بشری بیشتر مادی گرا است بنابراین مطالعات در زمینه زمان قبل و پس از مرگ مهجور مانده است. برای مثال او عقیده دارد که چون آگاهی چیزی فراتر از مادیات است بنابراین تعریف و بررسی آن با علمی که بیشتر جنبه مادی دارد کمی سخت و دشوار است و بسیاری از دانشمندان عقیده دارند که نمی توان در خصوص آن تحقیقات زیادی انجام داد.
به عقیده دکتر گری شوآرتز بسیاری از دانشمندان طرفدار فلسفه مادی گرایی به دلیل وجود برخی از تناقضات با دانش و تعریف آن ها از دنیا و این پدیده یعنی آگاهی به عنوان مفهومی جدا از مغز نمی توانند این موضوع را بپذیرند. او همچنین عقیده دارد چون واقعیت های مربوط به بعد فرا مادی طبیعت با روح مادی علم در تناقض است بنابراین همواره برای اثبات ایده هایی مثل جدا بودن آگاهی از مغز داده های تجربی زیادی در دسترس باشد تا بتوان این موضوع را اثبات نمود.
به نظر می رسد با استفاده از فاکتورهای پزشکی جدا بودن آگاهی از مغز را اثبات نمود زیرا در این مطالعه مغز تمام بیماران بدون هر گونه فعالیتی بوده است و در واقع می توان گفت این افراد به نحوی افراد مرده محسوب می شده اند. این افراد دارای EEG کاملا صاف بوده است. از طرفی وقتی CPR بیمار در طول ۵ تا ۱۰ دقیقه فعالیت خود را آغاز نکند در این صورت مغز بیمار کاملا از فعالیت ایستاده و بیمار به عنوان فردی مرده محسوب می شود.
تمام ۳۴۴ بیمار تحت مطالعه تحت نظر گروهی از محققان قرار گرفته اند. در بررسی های صورت گرفته توسط این تیم تحقیقاتی مشاهده شده است که حدود ۱۸ درصد این افراد به نحوی در مورد زمانی که مرگ را تجربه کرده بودند و یا به نوعی هوشیار نبوده اند چیزهایی را به خاطر داشته اند. از طرفی ۲۱ درصد از این بیماران یعنی از هر ۸ نفر یک نفر چیزهای زیادی را از آن زمان به خاطر می آورند. توجه به این نکته که تمام آنچه آن ها به خاطر داشته اند مربوط به زمانی است که مغز آن ها به هیچ وجه فعالیتی نداشته است.
اما مطالعه دیگری نیز در خصوص حیات پس از مرگ و جدا بودن آگاهی از مغز در دانشگاه سواتامپتون انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان داده است که افراد تا مدت زیادی بعد از اینکه مغزشان فعالیت خود را از دست می دهد و به اصطلاح می میرند، آگاهی شان همچنان حفظ می شود. شاید این نتایج در دنیای علم با ماهیت مادی گرا، غیر ممکن به نظر برسد.باید توجه داشت که مطالعات صورت گرفته در این زمینه تنها مربوط به دقایق قبل و بعد از مرگ نیست و مطالعات در این زمینه تنها مربوط به چند سال اخیر نیست. در واقع حدود دو دهه پیش نیز تحقیقاتی در خصوص حیات پس از مرگ و جدا بودن آگاهی از مغز صورت گرفته است که نتایج آن همچنان نشان دهنده جدا بودن این دو مفهوم یعنی مغز و آگاهی از یکدیگر است.
قانون اول:
نعمت هايت را بشمار نعمت هايي را که در زندگي داري، بشمار. چرا فقط توجهت را بر روي نداشته هايت متمرکز مي کني و فکرهايت را درهم مي ريزي؟ اين اولين قانون است. از هم اکنون کاغذ و قلمي بردار و تمام داشته هايت را که خداي مهربان، تقديمت کرده است، بنويس و به خاطر آنها، خدا را شاکر باش، نعمت شنيدن، صحبت کردن، ديدن و هر چيزي را که داري. تو چيزهاي زيادي داري. نعمت هاي تو از ظرفيتت بيشتر است و تو هرگز به آنها فکر نمي کني و از آنها بهره نمي بري. خداوند، اين نعمت ها را که با سخاوت به تو اهدا کرده، در نظرت خيلي عادي و معمولي جلوه کرده است. حتي اکنون، تو از نعمت هايي که مي توانند به تو سربلندي و افتخار ببخشند، برخورداري. اين ها گنجينه هايي هستند که مانند ابزاري براي ساخت، مي توانند آينده بهتر تو را پي ريزي کنند. از امروز شروع کن، ضعف هايي که شکست تو را فراهم مي آورند، فقط در فکر تو زندگي مي کنند. فهرست نعمت هايت را دوباره مرور کن، دارايي هايت را حساب کن. تو خيلي از چيزها را داري که ديگران از آن محروم اند. روي اين قانون، خوب فکرکن.
قانون دوم:
بي نظير بودنت را جار بزن. تو خودت را در قبرستان ناکامي ها و فکرهاي منفي، دفن کرده اي و همان طور که دراز کشيده اي، حتي نمي تواني شکست هايت را ببخشي و خودت را با تنفر از خويشتن و متهم سازي خود، نابود سازي و خود را در مقابل ديگران، مقصر مي داني. حالا از قبرستاني که در آن، جز ناکامي و نااميدي نيست، بيرون بيا و به خودت هر روز بگو: من گنجينه با ارزشي هستم، چون خداي يکتا من را آفريده و در دنيا يکي همانند من خلق نشده است. بي نظير بودن و نادر بودنت را جار بزن و به آن افتخار کن. چرا به کساني که تو را خوار مي پندارند، گوش مي دهي و از همه بدتر، آنان را باور داري؟ من بي نظيرم و به خودم افتخار مي کنم. اين را با فرياد، هر روز بگو.
قانون سوم:
يک کيلومتر، بيشتر از آن چه بايد راه بروي، راه برو تنها عامل دست يابي به موفقيت، آن است که خدمتي بهتر و بيشتر از آن چه از تو انتظار مي رود، ارائه دهي. مهم نيست که وظيفه تو چيست. مطمئن ترين راه براي اين که خودت را به حد متوسط بکشاني، اين است که به اندازه وظيفه اي که برايت مشخص شده است، کار کني. به اين فکر نکن که اگر بيش از دستمزدت کار کني، به تو اجحاف شده است زيرا اگر پاداش کار تو، امروز به تو بازنگردد، فردا به طور حتم، بازخواهد گشت. يک کيلومتر، اضافه راه برو. نگران خودت نباش، لياقت تو بيش از اين هاست، آن را به سوي خود بکش. هر خدمتي که انجام مي دهي، بي پاداش نخواهد بود و اگر پاداشت را زود دريافت نکردي، نگران مباش زيرا هرچه دير آيد، خوش آيد. تو نمي تواني موفقيت را احضار کني، تو فقط مي تواني لياقت و شايستگي آن را داشته باشي.
قانون چهارم:
از نيروي انتخابت، عاقلانه استفاده کن تو حق انتخاب داري، تو مي تواني بين شکست و نااميدي يا شادماني و کاميابي، يکي را انتخاب کني. انتخاب با توست، انتخاب، منحصر به فرد توست. تو با قدرت انتخابي که داري، مي تواني در شکلي بالاتر، دوباره متولد شوي. به خودت بنگر، به انتخاب هايي فکرکن که تاکنون کرده اي، به لحظه هايي که روي زانو افتاده اي تا فرصت انتخاب دوباره به تو داده شود. آن چه گذشته، گذشته است. از قدرت انتخابت، عاقلانه سود ببر. به جاي تنفر، عشق، به جاي ايستايي، پويايي، به جاي تأخير، عمل و به جاي فکرهاي منفي، فکرهاي مثبت را انتخاب کن.
حالا که چهار قانون شادکامي و موفقيت را ياد گرفتي، فراموش نکن که در هر حال آن ها را به کار ببري. ديگر به فکر گذشته نباش، از امروز، امروز لذت ببر و از فردا، فردا. تو توانايي اين را داري که شگفتي هاي عظيمي در زندگي ات به وجود آوري. پتانسيل تو نامحدود است. خودت را هميشه باور کن.
تقریباً همه افراد میدانند که صبحانه اصلیترین وعده غذایی است، اما همیشه این سوال پیش میآید که بهترین موقع خوردن صبحانه چه زمانی است؟
همانگونه که مواد غذایی مورد استفاده در وعده صبحانه از اهمیت بالایی برخوردار هستند، زمان خوردن صبحانه نیز به همان اندازه حائز اهمیت است. در این مقاله درباره بهترین زمان خوردن صبحانه از نظر علمی و دینی صحبت خواهیم کرد.
طبق بررسیهای بعمل آمده درصد بسیار بالایی از افراد چاق و دارای اضافه وزن نسبت به خوردن صبحانه خودداری میکنند. خوردن یک صبحانه کامل و سالم در ساعات اولیه صبح باعث حفظ انرژی و پرهیز از خوردن تنقلات اضافی و در نتیجه کاهش وزن خواهد شد. توجه کنید که در صورتی که بخواهید وزن خود را کم کنید به هیچ عنوان از شیرینی جات مصنوعی و یا غذاهای پرچرب و پرکالری در وعده صبحانه استفاده نکنید.
زمان مناسب خوردن صبحانه از نظر علمی
طبق توصیههای پزشکی و تحقیقات انجام شده مشخص شده است که اکثر کسانی که عادت به خوردن صبحانه در اول صبح ندارند، در طول روز دچار ضعف و عدم متمرکز خواهند شد. به عقیده کارشناسان بسیاری از کج خلقیها و عدم موفقیت در کارهای روزانه ریشه در نخوردن صبحانه دارد. به طور کلی از نظر علمی به موارد زیر تاکید شده است:
حداکثر تا یک ساعت بعد از بیدار شدن اقدام به خوردن صبحانه کنید.
سعی کنید صبحانه خود را تا قبل از ساعت 10 صبح میل کنید.
بهترین زمان خوردن صبحانه از نظر اسلام
در دین اسلام تاکید فراوانی بر خوردن صبحانه شده است. همچنین روایات و احادیث فراوانی درباره نوع زمان خوردن این وعده غذایی وجود دارد. برخی از این احادیث و روایات به شرح زیر است:
1. پیامبر اسلام (ص)
پیامبر اسلام صلوات الله علیه در این خصوص میفرمایند: هر کسی که خواهان ماندن است و البته ماندنی در کار نیست، باید صبح زود صبحانه خود را میل کند.
2. امام صادق (ع)
توصیه اول
امام صادق علیه السلام در جواب به کسی که از درد شکم و سوء هاضمه شکایت کرد، میفرمایند: باید فقط ابتدای روز و انتهای شب غذا بخورید. میان صبحانه و شام چیزی میل نکنید که مایه فساد در بدن است. مگر نشنیده اید که خداوند میفرمایند: روزی را در اول صبح و شامگاهان قرار دادیم.
توصیه دوم
امام صادق علیه السلام در جای دیگر میفرمایند: هرگاه نماز صبح خود را خواندید قطعه نانی بخورید، زیرا این لقمه دهان شما را خوشبو کرده و حرارت بدن را کم نموده و همچنین دندان و لثهها را محکم میکند. این لقمه اشتها را تحریک کرده و روزی را وسعت میبخشد و بدین سبب اخلاق و رفتار شما نیکو خواهد شد.
3. امام علی (ع)
امام علی علیه السلام به افرادی که به سلامت و طول عمر خود اهمیت میدهند توصیه میکنند: حتماً صبحانه را میل کنید و از خوردن آن غفلت نکنید.
4. امام سجاد (ع)
شیوه امام زین العابدین علیه السلام درباره صبحانه خوردن این چنین بود که وقتی نماز صبح خود را به جا میآوردند، اندکی در بستر خود تا زمان طلوع آفتاب استراحت کرده، سپس مسواک زده و امر به آوردن صبحانه میکردند.
بهترین زمان خوردن صبحانه برای کودکان
درصد بسیار بالایی از کودکان تمایل به خوردن صبحانه ندارند. این امر باعث پرخوری در ساعات بعدی میشود و چاقی در کودکان را به دنبال خواهد داشت.
خوردن صبحانه در زمان مناسب برای کودکانی که به سنین تحصیل رسیدهاند، اهمیت بیشتری دارد؛ بنابراین بهتر است والدین محترم با استفاده از روشهایی مانند تنوع در وعده صبحانه، کودکان را تشویق به خوردن این وعده مهم غذایی در ساعات اولیه روز کنند.
بهترین زمان خوردن صبحانه برای کودکان زیر 5 سال تا قبل از ساعت 10 و برای کودکان پیش دبستانی و دبستانی بین ساعت 7 الی 9 است.
حرف آخر
حفظ سلامت بدن و تنظیم انرژی در طول روز ارتباط مستقیمی با خوردن صبحانه در زمان مناسب خود دارد. در صورت تمایل به لاغری و سلامت خود و کودکانتان علاوه بر آشنایی با صبحانه های چاق کننده باید زمان مناسب خوردن صبحانه را نیز رعایت کنید.
علل طعم تلخ در دهان:
داشتن طعم تلخ در دهان شما اغلب یک مشکل جدی نیست، اما می تواند زندگی روزمره شما را تحت تاثیر قرار دهد و بر روی رژیم غذایی تاثیر گذارد.
سندرم سوزش دهان:
همانطور که از نامش بر می آید، سندرم سوزش دهان باعث حساسیت یا سوزش در دهان می شود که می تواند بسیار دردناک باشد. این علائم ممکن است در یک قسمت از دهان یا در سراسر دهان رخ دهد. همچنین می تواند احساس خشکی دهان و طعم تلخ یا فلزی ایجاد کند.سندرم سوزش دهان در ن و مردان رخ می دهد، به ویژه در ن که در معرض یائسگی قرار دارند.
بعضی اوقات سوزش دهان علت قابل شناسایی ندارد. پزشکان معتقدند ممکن است به دلیل آسیب اعصاب در دهان باشد. همچنین ممکن است برای شرایطی مانند دیابت ، درمان سرطان و تغییرات هورمونی در طول یائسگی مرتبط باشد.
بارداری :
استروژن هورمون نه که در دوران بارداری نوسان می کند، می تواند جوانه های طعم را تغییر دهد. بسیاری از ن وقتی که باردار هستند، طعم تلخ یا فلزی در دهان خود را گزارش می کنند. این معمولا بعدها بعد از بارداری یا بعد از زایمان حل میشود.
دهان خشک :
احساس خشکی دهان ، همچنین به نام زئوسومیا شناخته می شود، می تواند به علت کاهش تولید بزاق باشد. کاهش می تواند به دلایل مختلف رخ دهد، از جمله:
سالخوردگی
داروهای خاص
یک بیماری خودایمنی مانند سندرم Sjögren ، که باعث خشکی بیش از حد در دهان و چشم می شود
مصرف دخانیات و سیگار کشیدن
بدون تولید بزاق مناسب، طعم و مزه دهان تغییر می کند. چیزهایی که ممکن است به عنوان مثال طعم تر یا کمتر شور باشند. علاوه بر این، کمبود بزاق می تواند باعث بلعیدن یا صحبت کردن سخت شود و افرادی که با این وضعیت ممکن است حفره های بیشتر و عفونت لثه را متوجه شوند .
رفلکس اسید :
ریفلاکس اسید، همچنین به نام GERD، زمانی رخ می دهد که اسفنکتر مری پایین تر تضعیف شده و اجازه می دهد غذا و اسید معده از معده شما به سمت بالا به مری و دهان منتقل شود.
اسفنکتر مری پایین تر از ماهیچه ای است که در پایین مری قرار دارد که لوله ای است که غذا را از دهان به معده می برد. از آنجا که این غذا حاوی اسید های گوارشی و آنزیم ها است، می تواند منجر به طعم تلخ در دهان شما شود.
سایر علائم عبارتند از:
سوزش چند ساعت پس از غذا در قفسه سینه
مشکلات بلع
سرفه مزمن
داروها و ها
هنگامی که بدن شما انواع خاصی از دارو را جذب کرده است، بقایای دارو به بزاق منتقل می شود. علاوه بر این، اگر یک دارو یا دارای عناصر تلخ یا فلزی باشد، می تواند طعم تلخ دهان را تغییر دهد.
داروهای شایع عبارتند از:
آنتی بیوتیک تتراسایکلین
لیتیوم، که برای درمان برخی از اختلالات روانپزشکی مورد استفاده قرار می گیرد
برخی داروهای قلبی
ویتامین ها و های حاوی روی، کروم یا مس
بیماری ها و عفونت ها
هنگامی که شما یک عفونت سرد، سینوس یا بیماری دیگر دارید، بدن شما به طور طبیعی یک پروتئین تولید شده توسط سلول های مختلف بدن را برای ترویج و التیام می دهد. تصور می شود که این پروتئین همچنین می تواند جوانه های طعم را تحت تأثیر قرار دهد و باعث افزایش حساسیت به طعم تلخ شود.
درمان سرطان
اشعه و شیمی درمانی می تواند جوانه های طعم را تحریک کند، و باعث می شود در دهان احساس تلخی یا طعم فلز ایجاد کند.
درمانهای خانگی تلخی دهان:
برخی از چیزهایی که می توانید در خانه انجام دهید برای کمک به تسکین و حتی جلوگیری از طعم تلخ دهان خود وجود دارد. نوشیدن مقدار زیادی مایعات و جویدن آدامس بدون قند برای کمک به افزایش تولید بزاق. بهداشت دهان و دندان. دندان ها را دوبار در روز بشویید. دندانپزشک خود را هر شش ماه یکبار ببینید.
کاهش وزن در صورت نیاز، اجتناب از غذاهای تند و چرب، نکشیدن سیگار ، محدود کردن الکل ، انجیر اسلیمین گیاهی می تواند به افزایش ترشحات مخاطی کمک کند، که برای محافظت از تخریب لمینال دستگاه گوارشی از تحریک اسید معده کمک می کند. اگر متوجه شدید از پزشک خود بخواهید داروهایتان را عوض کند، به شما طعم تلخ می دهد.
درمان تلخی دهان :
درمان طولانی مدت بستگی به این دارد که چه چیزی موجب طعم تلخ شما می شود. پزشک شما برای اولین بار از علائم شما مطلع خواهد شد، تاریخچه پزشکی و داروهایی که مصرف می کنید و سپس یک معاینه فیزیکی انجام می دهد. پزشک شما ممکن است برای آزمایش شرایط زیر، مانند دیابت،شما را به آزمایشگاه بفرستد.
درمان بستگی به وضعیت پایه و یا دیگر علل دارد که طعم تلخ را ایجاد می کند. به عنوان مثال، اگر ریفلاکس اسید طعم تلخ را ایجاد می کند، ممکن است دکتر آنتی اسیدها بدون نسخه یا نسخه تجویز شود.
اگر دیابت نوع 2 دچار این مشکل باشد، پزشک ممکن است داروهایی مانند متفورمین (Glucophage) تجویز کند. متفورمین مقدار قند (گلوکز) تولید کبد را کاهش می دهد. اگر داروهای خاصی که باعث می شود طعم تلخ ایجاد شود، ممکن است پزشک بتواند چیزی متفاوت را تجویز کند.
پزشک ممکن است شما را به متخصصین زیر ارجاع دهد:
یک دندانپزشک اگر متقاعد شوند طعم تلخ به یک موضوع دندان مرتبط است.
یک متخصص غدد درون ریز، اگر آن را با یک بیماری مانند دیابت مرتبط است.
یک روماتولوژیست، اگر سندرم Sjögren داشته باشید .
هنگامیکه تمرین میکنید، در واقع فیبرهای عضلانیتان پاره میشود؛ و هنگامیکه آن عضلات بهبود یابند، قدرتتان بیشتر میشود. اما پاره شدن آن فیبرها، میتواند باعث شود عضلات شما حساس شوند و درد بگیرند، حتی میتواند حرکت را برایتان دشوار سازد.
بعلاوه ممکن است شروع درد 24 ساعت طول بکشد (که به آن درد عضلانی تاخیری یا DOMS میگویند). این بدین معنی است که دو روز پس از تمرین، نسبت به صبح پس از تمرین درد بیشتری احساس میکنید.
مرحله اول
قبل از شروع تمرین، خودتان را گرم کنید. گرم کردن، انعطاف پذیری عضلات را افزایش میدهد و از کشش عضلانی کلی میکاهد، که اینکار از آسیب (میکروتروما) بیش از اندازه، جلوگیری میکند و بعلت کشش کمتر یا بیشتر، جلوی درد عضله را میگیرد.
مرحله دوم
بعد از هر تمرین، مختصری بدنتان را سرد کنید. بدین صورت که برای بهبود جریان خون و افزایش دامنهی حرکتتان، عضلاتی را که تمرین داده اید، بکشید.
مرحله سوم
بعد از تمرین بمدت 10 دقیقه از یک فوم غلتکی استفاده کنید. غلتیدن بر روی فوم میتواند گرهها و چسبندگیهای بافتهای عضلانی را رفع کند و جریان خون را بهبود ببخشد.
مرحله چهارم
بمدت 30 دقیقه یا بیشتر، ماساژ درمانی انجام دهید. ماساژ، جریان خون به بافتهای عضلانی دردناک را افزایش میدهد، چسبندگیهای کوچک را برطرف میکند و سرعت ترمیم عضله را بالا میبرد. ماساژ درمانی میتواند دردناک باشد اما اگر بتوانید درد آن را تحمل کنید، یک درمان موثر است.
مرحله آخر
حداقل 8 تا 10 ساعت بخوابید. بدن در شب خود را ترمیم میکند و هورمونهای مهمی ترشح میکند که به بافت عضلانی دستور ترمیم میدهد. خواب کمتر از 8 ساعت، پاسخ هورمونی را کاهش میدهد که یعنی بهبود شما کندتر خواهد شد.
ژیمناستیک کارها برای قدرت، تعادل، هماهنگی، چابکی و شایستگی تمرین میکنند. به گفتهی جینا، که یک مربی است، اولین چیزی که باید بدانید این است که بدن ژیمناستیک کارها بیشتر از آنکه هدف تمرینشان باشد، اثر جانبی تمرینات آنهاست. بزرگ شدن عضلات ژیمناستیک کارها، کم و بیش برای بهبود مهارت و عملکردشان ضروری است.
قدم اول
برای افزایش استقامت و از دست دادن چربی بدن، ورزشهای کاردیو مانند آهسته دویدن، دوی سرعت، و تمرینات اینتروال انجام دهید. ژیمناستیک کارها برای اینکه در تمرینات طولانی استقامت کسب کنند، انواع مختلفی تمرینات کاردیو انجام میدهند.
آنها باید سطح چربی بدنشان را پایین نگه دارند. چرا چربی بدن بیش از اندازه، به سطح انرژی و استقامتشان آسیب میرساند و آنها را سنگینتر میکند. در نتیجه انجام حرکاتشان برای آنها سختتر میشود.
قدم دوم
مجموعهای از تمرینات ورزشی انجام دهید که روی مرکز بدن فشار میآورند، مانند بلند کردن پاها، کرانچ، حرکت پرچم یا تعادل و حفظ تعادل بدن روی دستها. این تمرینات، مرکز بدن را تقویت، و عضلات شکم و عضلات پشت را تفکیک و مشخص میکنند.
ژیمناستیک کارها به مرکز بدن بسیار قویای نیاز دارند. در طول مسابقات، ژیمناستیک کارها از مرکز بدنشان برای کشیدن و هل دادن خودشان به جهات مختلف استفاده میکنند. این سبک از تمرینات، برای ژیمناستیک کارها عضلات مرکز بدن قویای به ارمغان خواهد آورد.
قدم سوم
با کمک وزن بدنتان تمرین کنید. تمریناتی مانند شنا سوئدی، بارفیکس، شنای عمودی، اسکات، و حالتهای مختلف حرکت پرچم یا تعادل. این تمرینات که توسط ژیمناستیک کارها انجام میشوند، رشد عضله در سراسر بدن را افزایش دهد.
مربی ژیمناستیک کریستوفر سامر توضیح میدهد: سوال دیگری که حالا باید از خودمان بپرسیم این است که آیا این تمرینات برای علاقمندان به تناسب اندام نیز مفید است؟ و اگر اینطور است آیا ممکن است حداقل بعضی از آنها را بدون راهنمایی مربی حرفهای یا بدون تجهیزات ژیمناستیک انجام داد؟
بله! بعضی از تمرینات تخصصی هستند که یادگیری شان نسبتا آسان است و به تجهیزات کمی مانند میله بارفیکس و کمی فضا احتیاج دارند.
قدم چهارم
حرکت پرچم و فرانت لور (به یک میلهی بارفیکس آویزان شوید، و بدنتان را در حالتی قرار دهید که بصورت افقی و موازی با زمین باشید) را انجام دهید و تمرین کنید. این دو حرکت باعث ایجاد توانایی در تمام نیم تنهی بالایی و مرکز بدنتان میشوند. در طول این تمرینات، بدنتان را در یک موقعیت ساکن قرار میدهید و به موقعیتهای دیگر میروید.
سامر توضیح میدهد: در واقع این دو تمرین، قدرت و ثبات را در سراسر «کمربند شانهای» جلو و عقب، افزایش میدهند. بعلاوه مرکز بدنتان را بکار میگیرد و روی قسمت پشت و پایین بدنتان یا لگن بطور کامل کار میکند.
هشدار: قبل از انجام این برنامهی تمرینی با یک مربی تایید شده یا پزشکتان م کنید.
متناسب شدن و متناسب ماندن میتواند یک چالش باشد. برای بسیاری از ما، حتی بلند شدن از تخت هم کار سختی است. پس راز افرادی که موفق شدهاند ورزش را بعنوان بخشی از زندگی بپذیرند، چیست؟
ثابت قدم باشید
«چیس اسکوایرز» اولین کسی است که اعتراف میکند کارشناس تناسب اندام نیست. اما او کسی است که زمانی حدود 93 کیلوگرم وزن داشت و با توجه به قد 161 سانتیاش زیاد بود. چیس 42 ساله که ساکن کلورادو است میگوید: در عکسهای تعطیلات سال 2002 مانند یک هیولا در ساحل بنظر میرسیدم.
چیس تصمیم گرفت که به این وضعیت خاتمه دهد. غذاهای چرب را کنار گذاشت و شروع به راه رفتن بر روی تردمیل کرد. وزنش شروع به پایین آمدن کرد و طولی نکشید که در مسابقات ماراتن دوید. او اولین مسابقهی 50 مایلیاش را در اکتبر 2003 انجام داد و اولین مسابقه 100 مایلیاش را در سال بعد به پایان رساند. پس از آن، چندین مسابقهی 100 مایلی، 50 مایلی و 50 کیلومتری را به پایان رساند.
راز او چیست؟ او می گوید : «من سریع نیستم، اما ثابت قدمم». او میگوید ثابت قدم بودن، بهترین راز او برای حفظ یک رژیم تناسب اندام موفقیت آمیز است.
او ادامه میدهد: تمام این چیزها با 20 دقیقه راه رفتن روی تردمیل آغاز شد. فرق بین موفقیت من و کسان دیگری که تلاش کردهاند این است که من در تمام روزها تلاش میکردم. اگر شما بطور مداوم سعی نکنید، هیچ برنامهی ورزشی در دنیا، به دردتان نخواهد خورد.
یک روش ورزشی موثر را دنبال کنید
وزارت ورزش آمریکا، به تازگی از 1000 مربی شخصی دارای مدرک ACE در مورد بهترین روشهای تناسب اندام سوال کرده است. 3 پیشنهاد برتر آنها از این قرار است:
تمرینات قدرتی: حتی 2 بار در هفته و هر بار بمدت 20 دقیقه، به لاغر شدن کل بدن کمک میکند.
تمرینات اینتروال: «سدریک بریانت» دکتر و مدیر ارشد ACE که با دانشگاه پزشکی ورزشی آمریکا همکاری میکند، میگوید: تمرینات اینتروال در اصلی ترین شکلش ممکن است شامل راه رفتن بمدت 2 دقیقه و دویدن بمدت 2 دقیقه و انجام این الگو بصورت متناوب در زمان ورزش باشد. این الگو، یک روش بسیار کارآمد و پربار برای ورزش است.
افزایش تمرینات کاردیو/هوازی: بریانت پیشنهاد میکند که در مجموع 60 دقیقه یا بیشتر در روز، فعالیتهای فیزیکی با شدت متوسط انجام دهید، مانند پیاده روی، دویدن یا رقص.
اهداف واقع بینانه تعریف کنید
«کارا تامپسون» سخنگوی انجمن بین المللی بهداشت و باشگاههای ورزشی (IHRSA) میگوید: کمالگرا نباشید و برای اهداف غیر محتملی که دستیابی به آنها ممکن نیست، تلاش نکنید. بجای آن روی افزایش رفتارهای سالم تمرکز کنید. به عبارت دیگر اگر هنوز نمیتوانید 5 کیلومتر بدوید، نگران نباشید. به 15 دقیقه پیاده روی در روز عادت کنید و به تدریج به زمان، مسافت و شدت آن بیفزایید.
از دوستانتان استفاده کنید
تامپسون پیشنهاد میکند که بدنبال یک دوست یا خویشاوندی که دوستش دارید و به او اعتماد دارید باشید که بخواهد سبک زندگی سالمتری داشته باشد. یکدیگر را تشویق کنید. باهم ورزش کنید. از این کار بعنوان فرصتی برای لذت بردن از مشارکت یکدیگر و تقویت رابطهتان استفاده کنید.
برنامه تان را متناسب با زندگیتان تنظیم کنید
سرتان آنقدر شلوغ است که نمیتوانید به باشگاه بروید؟ ستارهی تنیس «مارتینا ناورا تیلوا» سفیر سلامتی و تناسب اندام AAPR، در مورد اینکه چگونه میتوانید با وجود اینکه سرتان شلوغ است متناسب بمانید، نکاتی میداند.
او در یک مقاله در وبسایت AAPR توصیه میکند که برنامهتان را متناسب با زندگیتان تنظیم کنید. او میگوید: شما برای متناسب شدن به لوازم ورزشی فانتزی و باشگاه نیاز ندارید.
اگر فضای کافی در کف اتاق دارید، ورزشهای سادهای که نواحی مانند باسن، لگن، ساق پاها، رانها، قفسهی سینه و بازوها را تحت تاثیر قرار میدهد، امتحان کنید. ورزشهایی مانند شنا سوئدی، اسکات و لانچ. هدفتان انجام 10 تا 12 مرتبه از هر تمرین باشد و برای قویتر شدن به شدت و تعداد آنها بیفزایید.
خوشحال باشید
مربی مشهور «سباستین لاگری» پیشنهاد میکند فعالیتی را انتخاب کنید که از انجام آن واقعا لذت ببرید. او میگوید: اگر از وزنه متنفرید، به باشگاه نروید.
با هر نوع تمرین یا فعالیتی میتوانید وزن کم کنید و به اندام مورد نظرتان برسید، ولی چیزی را انتخاب کنید که مناسب و راحت باشد. شاید صخره نوردی یک تمرین عالی باشد، اما اگر در شهر زندگی میکنید نمیتوانید هر روز آنرا انجام دهید.
همچنین بخوانید: چگونه شاد و خوشبخت زندگی کنیم؟
به ساعت توجه کنید
منظور ساعت بدن است. «جیسون» که داروشناس و فیزیولوژیست ورزشی در کالج پزشکی دانشگاه آریزونا است، پیشنهاد میکند سعی کنید در زمانی ورزش کنید که حداکثر انرژی را دارید. اگر سحرخیز هستید، فعالیتهای تناسب اندامتان را در صبح زود برنامه ریزی کنید.
اگر هر چه روز جلوتر میرود، احساس انرژی بیشتری میکنید، فعالیتهایتان را در بعدازظهر یا غروب انجام دهید. جیسون میگوید: ورزش کردن در هنگامی که بیشترین انرژی را دارید، بهترین نتایج را خواهد داشت.
با کارشناسان ورزشی تماس بگیرید
مخصوصا اگر اولین بار است که شروع به ورزش کردهاید، جیسون پیشنهاد میکند که یک ارزیابی حرفهای انجام دهید تا معلوم شود بیشتر از همه به چه نوع ورزشی نیاز دارید.
او میگوید: ممکن است برای برخی افراد، توجه به انعطافپذیری یا تعادل و چابکی، مهمتر از تمرینات مقاومتی یا هوازی باشد. با یک ارزیابی حرفهای، میتوانید نقاط ضعفتان را تعیین کنید و روی آنها تمرکز کنید. این کار، بطور کلی میزان تناسب اندامتان را افزایش میدهد.
الهام بگیرید
«آلن فاین» مربی حرفهای تناسب اندام میگوید: «تناسب اندام یک حالت ذهنی است». یکی از ترفندهای آلن برای انگیزه گرفتن، خواندن وبلاگها و وبسایتهایی است که به او نشان میدهد دیگران چطور موفق شدهاند. او میگوید: الهام بخش شما کیست؟
صبور باشید
در آخر، ستارهی تنیس «مارتینا» توصیه میکند به یاد داشته باشید اگر تمام این نکات را رعایت کنید، باز هم فراز و نشیب و شکست و پیروزی وجود دارد. فقط صبور باشید و تسلیم نشوید. او میگوید: «با وجود سختیها، کارتان را ادامه دهید تا شاهد نتایج چشمگیری باشید».
روزی پیش گوی پادشاهی به او گفت که در روز و ساعت مشخصی بلای عظیمی برای پادشاه اتفاق خواهد افتاد.
پادشاه از شنیدن این پیش گویی خوشحال شد. چرا که می توانست پیش از وقوع حادثه کاری بکند. پادشاه به سرعت به بهترین معماران کشورش دستور داد هر چه زودتر محکم ترین قلعه را برایش بسازند.
معماران بی درنگ بی آن که هیچ سهل انگاری و معطلی نشان بدهند، دست به کار شدند. آنها از مکان های مختلف سنگ های محکم و بزرگ را به آنجا منتقل کردند و روز و شب به ساختن قلعه پرداختند.
سرانجام یک روز پیش از روز مقرر قلعه آماده شد. پادشاه از قلعه راضی شد و با خوش قولی و شرافتمندانه به همه معماران جایزه داد. سپس ورزیده ترین پاسداران خود را در اطراف قلعه گماشت.
پادشاه در آستانه روز وقوع حادثه به گفته پیش گو، وارد اتاق سری شد که از همه جا مخفی تر و ایمن تر بود. اما پیش از آن که کمی احساس راحتی کند، متوجه شد که حتی در این اتاق سری هم چند شعاع آفتاب دیده می شود.
او فورا به زیر دستان خود دستور داد که هر چه زودتر همه شکاف های این اتاق سری را هم پر کنند تا از ورود حادثه و بلا از این راه ها هم جلوگیری شود .سرانجام پادشاه احساس کرد آسوده خاطر شده است. چرا که گمان کرد خود را کاملا از جهان خارج، حتی از نور و هوایش، جدا کرده است.معلوم است که پادشاه خیلی زود در اتاق بدون هوا خفه شد و مرد.
پیش گویی منجم پادشاه به حقیقت پیوسته بود و سرنوشت شوم طبق گفته پیش گو رقم خورده بود!
نتیجه گیری داستان
معنی این داستان را می توان به قلب انسان ها از جمله خود ما تشبیه کرد. در دل ما هم قلعه بسیار محکمی وجود دارد. این قلعه با مواد مختلفی محکم تر از سنگ ساخته شده اند.
این مواد چیزی به جز خشم و نفرت، گله و شکایت، خوار شمردن و غرور و کبر، شتاب، تعصب و بدبینی و … نیستند. با این مواد واقعا هم می توان قلعه دل را محکم و محکم و باز هم محکم تر کرد و دیگران را پشت درهای آن گذاشت.
همان طور که این پادشاه عمل کرد. قلعه قلب ما هر چه محکم تر و کم منفذتر باشد، احساس خفگی ما هم شدیدتر خواهد بود.
روزی پیش گوی پادشاهی به او گفت که در روز و ساعت مشخصی بلای عظیمی برای پادشاه اتفاق خواهد افتاد.
پادشاه از شنیدن این پیش گویی خوشحال شد. چرا که می توانست پیش از وقوع حادثه کاری بکند. پادشاه به سرعت به بهترین معماران کشورش دستور داد هر چه زودتر محکم ترین قلعه را برایش بسازند.
معماران بی درنگ بی آن که هیچ سهل انگاری و معطلی نشان بدهند، دست به کار شدند. آنها از مکان های مختلف سنگ های محکم و بزرگ را به آنجا منتقل کردند و روز و شب به ساختن قلعه پرداختند.
سرانجام یک روز پیش از روز مقرر قلعه آماده شد. پادشاه از قلعه راضی شد و با خوش قولی و شرافتمندانه به همه معماران جایزه داد. سپس ورزیده ترین پاسداران خود را در اطراف قلعه گماشت.
پادشاه در آستانه روز وقوع حادثه به گفته پیش گو، وارد اتاق سری شد که از همه جا مخفی تر و ایمن تر بود. اما پیش از آن که کمی احساس راحتی کند، متوجه شد که حتی در این اتاق سری هم چند شعاع آفتاب دیده می شود.
او فورا به زیر دستان خود دستور داد که هر چه زودتر همه شکاف های این اتاق سری را هم پر کنند تا از ورود حادثه و بلا از این راه ها هم جلوگیری شود .سرانجام پادشاه احساس کرد آسوده خاطر شده است. چرا که گمان کرد خود را کاملا از جهان خارج، حتی از نور و هوایش، جدا کرده است.معلوم است که پادشاه خیلی زود در اتاق بدون هوا خفه شد و مرد.
پیش گویی منجم پادشاه به حقیقت پیوسته بود و سرنوشت شوم طبق گفته پیش گو رقم خورده بود!
نتیجه گیری داستان
معنی این داستان را می توان به قلب انسان ها از جمله خود ما تشبیه کرد. در دل ما هم قلعه بسیار محکمی وجود دارد. این قلعه با مواد مختلفی محکم تر از سنگ ساخته شده اند.
این مواد چیزی به جز خشم و نفرت، گله و شکایت، خوار شمردن و غرور و کبر، شتاب، تعصب و بدبینی و … نیستند. با این مواد واقعا هم می توان قلعه دل را محکم و محکم و باز هم محکم تر کرد و دیگران را پشت درهای آن گذاشت.
همان طور که این پادشاه عمل کرد. قلعه قلب ما هر چه محکم تر و کم منفذتر باشد، احساس خفگی ما هم شدیدتر خواهد بود.
متناسب شدن و متناسب ماندن میتواند یک چالش باشد. برای بسیاری از ما، حتی بلند شدن از تخت هم کار سختی است. پس راز افرادی که موفق شدهاند ورزش را بعنوان بخشی از زندگی بپذیرند، چیست؟
ثابت قدم باشید
«چیس اسکوایرز» اولین کسی است که اعتراف میکند کارشناس تناسب اندام نیست. اما او کسی است که زمانی حدود 93 کیلوگرم وزن داشت و با توجه به قد 161 سانتیاش زیاد بود. چیس 42 ساله که ساکن کلورادو است میگوید: در عکسهای تعطیلات سال 2002 مانند یک هیولا در ساحل بنظر میرسیدم.
چیس تصمیم گرفت که به این وضعیت خاتمه دهد. غذاهای چرب را کنار گذاشت و شروع به راه رفتن بر روی تردمیل کرد. وزنش شروع به پایین آمدن کرد و طولی نکشید که در مسابقات ماراتن دوید. او اولین مسابقهی 50 مایلیاش را در اکتبر 2003 انجام داد و اولین مسابقه 100 مایلیاش را در سال بعد به پایان رساند. پس از آن، چندین مسابقهی 100 مایلی، 50 مایلی و 50 کیلومتری را به پایان رساند.
راز او چیست؟ او می گوید : «من سریع نیستم، اما ثابت قدمم». او میگوید ثابت قدم بودن، بهترین راز او برای حفظ یک رژیم تناسب اندام موفقیت آمیز است.
او ادامه میدهد: تمام این چیزها با 20 دقیقه راه رفتن روی تردمیل آغاز شد. فرق بین موفقیت من و کسان دیگری که تلاش کردهاند این است که من در تمام روزها تلاش میکردم. اگر شما بطور مداوم سعی نکنید، هیچ برنامهی ورزشی در دنیا، به دردتان نخواهد خورد.
یک روش ورزشی موثر را دنبال کنید
وزارت ورزش آمریکا، به تازگی از 1000 مربی شخصی دارای مدرک ACE در مورد بهترین روشهای تناسب اندام سوال کرده است. 3 پیشنهاد برتر آنها از این قرار است:
تمرینات قدرتی: حتی 2 بار در هفته و هر بار بمدت 20 دقیقه، به لاغر شدن کل بدن کمک میکند.
تمرینات اینتروال: «سدریک بریانت» دکتر و مدیر ارشد ACE که با دانشگاه پزشکی ورزشی آمریکا همکاری میکند، میگوید: تمرینات اینتروال در اصلی ترین شکلش ممکن است شامل راه رفتن بمدت 2 دقیقه و دویدن بمدت 2 دقیقه و انجام این الگو بصورت متناوب در زمان ورزش باشد. این الگو، یک روش بسیار کارآمد و پربار برای ورزش است.
افزایش تمرینات کاردیو/هوازی: بریانت پیشنهاد میکند که در مجموع 60 دقیقه یا بیشتر در روز، فعالیتهای فیزیکی با شدت متوسط انجام دهید، مانند پیاده روی، دویدن یا رقص.
اهداف واقع بینانه تعریف کنید
«کارا تامپسون» سخنگوی انجمن بین المللی بهداشت و باشگاههای ورزشی (IHRSA) میگوید: کمالگرا نباشید و برای اهداف غیر محتملی که دستیابی به آنها ممکن نیست، تلاش نکنید. بجای آن روی افزایش رفتارهای سالم تمرکز کنید. به عبارت دیگر اگر هنوز نمیتوانید 5 کیلومتر بدوید، نگران نباشید. به 15 دقیقه پیاده روی در روز عادت کنید و به تدریج به زمان، مسافت و شدت آن بیفزایید.
از دوستانتان استفاده کنید
تامپسون پیشنهاد میکند که بدنبال یک دوست یا خویشاوندی که دوستش دارید و به او اعتماد دارید باشید که بخواهد سبک زندگی سالمتری داشته باشد. یکدیگر را تشویق کنید. باهم ورزش کنید. از این کار بعنوان فرصتی برای لذت بردن از مشارکت یکدیگر و تقویت رابطهتان استفاده کنید.
برنامه تان را متناسب با زندگیتان تنظیم کنید
سرتان آنقدر شلوغ است که نمیتوانید به باشگاه بروید؟ ستارهی تنیس «مارتینا ناورا تیلوا» سفیر سلامتی و تناسب اندام AAPR، در مورد اینکه چگونه میتوانید با وجود اینکه سرتان شلوغ است متناسب بمانید، نکاتی میداند.
او در یک مقاله در وبسایت AAPR توصیه میکند که برنامهتان را متناسب با زندگیتان تنظیم کنید. او میگوید: شما برای متناسب شدن به لوازم ورزشی فانتزی و باشگاه نیاز ندارید.
اگر فضای کافی در کف اتاق دارید، ورزشهای سادهای که نواحی مانند باسن، لگن، ساق پاها، رانها، قفسهی سینه و بازوها را تحت تاثیر قرار میدهد، امتحان کنید. ورزشهایی مانند شنا سوئدی، اسکات و لانچ. هدفتان انجام 10 تا 12 مرتبه از هر تمرین باشد و برای قویتر شدن به شدت و تعداد آنها بیفزایید.
خوشحال باشید
مربی مشهور «سباستین لاگری» پیشنهاد میکند فعالیتی را انتخاب کنید که از انجام آن واقعا لذت ببرید. او میگوید: اگر از وزنه متنفرید، به باشگاه نروید.
با هر نوع تمرین یا فعالیتی میتوانید وزن کم کنید و به اندام مورد نظرتان برسید، ولی چیزی را انتخاب کنید که مناسب و راحت باشد. شاید صخره نوردی یک تمرین عالی باشد، اما اگر در شهر زندگی میکنید نمیتوانید هر روز آنرا انجام دهید.
همچنین بخوانید: چگونه شاد و خوشبخت زندگی کنیم؟
به ساعت توجه کنید
منظور ساعت بدن است. «جیسون» که داروشناس و فیزیولوژیست ورزشی در کالج پزشکی دانشگاه آریزونا است، پیشنهاد میکند سعی کنید در زمانی ورزش کنید که حداکثر انرژی را دارید. اگر سحرخیز هستید، فعالیتهای تناسب اندامتان را در صبح زود برنامه ریزی کنید.
اگر هر چه روز جلوتر میرود، احساس انرژی بیشتری میکنید، فعالیتهایتان را در بعدازظهر یا غروب انجام دهید. جیسون میگوید: ورزش کردن در هنگامی که بیشترین انرژی را دارید، بهترین نتایج را خواهد داشت.
با کارشناسان ورزشی تماس بگیرید
مخصوصا اگر اولین بار است که شروع به ورزش کردهاید، جیسون پیشنهاد میکند که یک ارزیابی حرفهای انجام دهید تا معلوم شود بیشتر از همه به چه نوع ورزشی نیاز دارید.
او میگوید: ممکن است برای برخی افراد، توجه به انعطافپذیری یا تعادل و چابکی، مهمتر از تمرینات مقاومتی یا هوازی باشد. با یک ارزیابی حرفهای، میتوانید نقاط ضعفتان را تعیین کنید و روی آنها تمرکز کنید. این کار، بطور کلی میزان تناسب اندامتان را افزایش میدهد.
الهام بگیرید
«آلن فاین» مربی حرفهای تناسب اندام میگوید: «تناسب اندام یک حالت ذهنی است». یکی از ترفندهای آلن برای انگیزه گرفتن، خواندن وبلاگها و وبسایتهایی است که به او نشان میدهد دیگران چطور موفق شدهاند. او میگوید: الهام بخش شما کیست؟
صبور باشید
در آخر، ستارهی تنیس «مارتینا» توصیه میکند به یاد داشته باشید اگر تمام این نکات را رعایت کنید، باز هم فراز و نشیب و شکست و پیروزی وجود دارد. فقط صبور باشید و تسلیم نشوید. او میگوید: «با وجود سختیها، کارتان را ادامه دهید تا شاهد نتایج چشمگیری باشید».
ژیمناستیک کارها برای قدرت، تعادل، هماهنگی، چابکی و شایستگی تمرین میکنند. به گفتهی جینا، که یک مربی است، اولین چیزی که باید بدانید این است که بدن ژیمناستیک کارها بیشتر از آنکه هدف تمرینشان باشد، اثر جانبی تمرینات آنهاست. بزرگ شدن عضلات ژیمناستیک کارها، کم و بیش برای بهبود مهارت و عملکردشان ضروری است.
قدم اول
برای افزایش استقامت و از دست دادن چربی بدن، ورزشهای کاردیو مانند آهسته دویدن، دوی سرعت، و تمرینات اینتروال انجام دهید. ژیمناستیک کارها برای اینکه در تمرینات طولانی استقامت کسب کنند، انواع مختلفی تمرینات کاردیو انجام میدهند.
آنها باید سطح چربی بدنشان را پایین نگه دارند. چرا چربی بدن بیش از اندازه، به سطح انرژی و استقامتشان آسیب میرساند و آنها را سنگینتر میکند. در نتیجه انجام حرکاتشان برای آنها سختتر میشود.
قدم دوم
مجموعهای از تمرینات ورزشی انجام دهید که روی مرکز بدن فشار میآورند، مانند بلند کردن پاها، کرانچ، حرکت پرچم یا تعادل و حفظ تعادل بدن روی دستها. این تمرینات، مرکز بدن را تقویت، و عضلات شکم و عضلات پشت را تفکیک و مشخص میکنند.
ژیمناستیک کارها به مرکز بدن بسیار قویای نیاز دارند. در طول مسابقات، ژیمناستیک کارها از مرکز بدنشان برای کشیدن و هل دادن خودشان به جهات مختلف استفاده میکنند. این سبک از تمرینات، برای ژیمناستیک کارها عضلات مرکز بدن قویای به ارمغان خواهد آورد.
قدم سوم
با کمک وزن بدنتان تمرین کنید. تمریناتی مانند شنا سوئدی، بارفیکس، شنای عمودی، اسکات، و حالتهای مختلف حرکت پرچم یا تعادل. این تمرینات که توسط ژیمناستیک کارها انجام میشوند، رشد عضله در سراسر بدن را افزایش دهد.
مربی ژیمناستیک کریستوفر سامر توضیح میدهد: سوال دیگری که حالا باید از خودمان بپرسیم این است که آیا این تمرینات برای علاقمندان به تناسب اندام نیز مفید است؟ و اگر اینطور است آیا ممکن است حداقل بعضی از آنها را بدون راهنمایی مربی حرفهای یا بدون تجهیزات ژیمناستیک انجام داد؟
بله! بعضی از تمرینات تخصصی هستند که یادگیری شان نسبتا آسان است و به تجهیزات کمی مانند میله بارفیکس و کمی فضا احتیاج دارند.
قدم چهارم
حرکت پرچم و فرانت لور (به یک میلهی بارفیکس آویزان شوید، و بدنتان را در حالتی قرار دهید که بصورت افقی و موازی با زمین باشید) را انجام دهید و تمرین کنید. این دو حرکت باعث ایجاد توانایی در تمام نیم تنهی بالایی و مرکز بدنتان میشوند. در طول این تمرینات، بدنتان را در یک موقعیت ساکن قرار میدهید و به موقعیتهای دیگر میروید.
سامر توضیح میدهد: در واقع این دو تمرین، قدرت و ثبات را در سراسر «کمربند شانهای» جلو و عقب، افزایش میدهند. بعلاوه مرکز بدنتان را بکار میگیرد و روی قسمت پشت و پایین بدنتان یا لگن بطور کامل کار میکند.
هشدار: قبل از انجام این برنامهی تمرینی با یک مربی تایید شده یا پزشکتان م کنید.
هنگامیکه تمرین میکنید، در واقع فیبرهای عضلانیتان پاره میشود؛ و هنگامیکه آن عضلات بهبود یابند، قدرتتان بیشتر میشود. اما پاره شدن آن فیبرها، میتواند باعث شود عضلات شما حساس شوند و درد بگیرند، حتی میتواند حرکت را برایتان دشوار سازد.
بعلاوه ممکن است شروع درد 24 ساعت طول بکشد (که به آن درد عضلانی تاخیری یا DOMS میگویند). این بدین معنی است که دو روز پس از تمرین، نسبت به صبح پس از تمرین درد بیشتری احساس میکنید.
مرحله اول
قبل از شروع تمرین، خودتان را گرم کنید. گرم کردن، انعطاف پذیری عضلات را افزایش میدهد و از کشش عضلانی کلی میکاهد، که اینکار از آسیب (میکروتروما) بیش از اندازه، جلوگیری میکند و بعلت کشش کمتر یا بیشتر، جلوی درد عضله را میگیرد.
مرحله دوم
بعد از هر تمرین، مختصری بدنتان را سرد کنید. بدین صورت که برای بهبود جریان خون و افزایش دامنهی حرکتتان، عضلاتی را که تمرین داده اید، بکشید.
مرحله سوم
بعد از تمرین بمدت 10 دقیقه از یک فوم غلتکی استفاده کنید. غلتیدن بر روی فوم میتواند گرهها و چسبندگیهای بافتهای عضلانی را رفع کند و جریان خون را بهبود ببخشد.
مرحله چهارم
بمدت 30 دقیقه یا بیشتر، ماساژ درمانی انجام دهید. ماساژ، جریان خون به بافتهای عضلانی دردناک را افزایش میدهد، چسبندگیهای کوچک را برطرف میکند و سرعت ترمیم عضله را بالا میبرد. ماساژ درمانی میتواند دردناک باشد اما اگر بتوانید درد آن را تحمل کنید، یک درمان موثر است.
مرحله آخر
حداقل 8 تا 10 ساعت بخوابید. بدن در شب خود را ترمیم میکند و هورمونهای مهمی ترشح میکند که به بافت عضلانی دستور ترمیم میدهد. خواب کمتر از 8 ساعت، پاسخ هورمونی را کاهش میدهد که یعنی بهبود شما کندتر خواهد شد.
علل طعم تلخ در دهان:
داشتن طعم تلخ در دهان شما اغلب یک مشکل جدی نیست، اما می تواند زندگی روزمره شما را تحت تاثیر قرار دهد و بر روی رژیم غذایی تاثیر گذارد.
سندرم سوزش دهان:
همانطور که از نامش بر می آید، سندرم سوزش دهان باعث حساسیت یا سوزش در دهان می شود که می تواند بسیار دردناک باشد. این علائم ممکن است در یک قسمت از دهان یا در سراسر دهان رخ دهد. همچنین می تواند احساس خشکی دهان و طعم تلخ یا فلزی ایجاد کند.سندرم سوزش دهان در ن و مردان رخ می دهد، به ویژه در ن که در معرض یائسگی قرار دارند.
بعضی اوقات سوزش دهان علت قابل شناسایی ندارد. پزشکان معتقدند ممکن است به دلیل آسیب اعصاب در دهان باشد. همچنین ممکن است برای شرایطی مانند دیابت ، درمان سرطان و تغییرات هورمونی در طول یائسگی مرتبط باشد.
بارداری :
استروژن هورمون نه که در دوران بارداری نوسان می کند، می تواند جوانه های طعم را تغییر دهد. بسیاری از ن وقتی که باردار هستند، طعم تلخ یا فلزی در دهان خود را گزارش می کنند. این معمولا بعدها بعد از بارداری یا بعد از زایمان حل میشود.
دهان خشک :
احساس خشکی دهان ، همچنین به نام زئوسومیا شناخته می شود، می تواند به علت کاهش تولید بزاق باشد. کاهش می تواند به دلایل مختلف رخ دهد، از جمله:
سالخوردگی
داروهای خاص
یک بیماری خودایمنی مانند سندرم Sjögren ، که باعث خشکی بیش از حد در دهان و چشم می شود
مصرف دخانیات و سیگار کشیدن
بدون تولید بزاق مناسب، طعم و مزه دهان تغییر می کند. چیزهایی که ممکن است به عنوان مثال طعم تر یا کمتر شور باشند. علاوه بر این، کمبود بزاق می تواند باعث بلعیدن یا صحبت کردن سخت شود و افرادی که با این وضعیت ممکن است حفره های بیشتر و عفونت لثه را متوجه شوند .
رفلکس اسید :
ریفلاکس اسید، همچنین به نام GERD، زمانی رخ می دهد که اسفنکتر مری پایین تر تضعیف شده و اجازه می دهد غذا و اسید معده از معده شما به سمت بالا به مری و دهان منتقل شود.
اسفنکتر مری پایین تر از ماهیچه ای است که در پایین مری قرار دارد که لوله ای است که غذا را از دهان به معده می برد. از آنجا که این غذا حاوی اسید های گوارشی و آنزیم ها است، می تواند منجر به طعم تلخ در دهان شما شود.
سایر علائم عبارتند از:
سوزش چند ساعت پس از غذا در قفسه سینه
مشکلات بلع
سرفه مزمن
داروها و ها
هنگامی که بدن شما انواع خاصی از دارو را جذب کرده است، بقایای دارو به بزاق منتقل می شود. علاوه بر این، اگر یک دارو یا دارای عناصر تلخ یا فلزی باشد، می تواند طعم تلخ دهان را تغییر دهد.
داروهای شایع عبارتند از:
آنتی بیوتیک تتراسایکلین
لیتیوم، که برای درمان برخی از اختلالات روانپزشکی مورد استفاده قرار می گیرد
برخی داروهای قلبی
ویتامین ها و های حاوی روی، کروم یا مس
بیماری ها و عفونت ها
هنگامی که شما یک عفونت سرد، سینوس یا بیماری دیگر دارید، بدن شما به طور طبیعی یک پروتئین تولید شده توسط سلول های مختلف بدن را برای ترویج و التیام می دهد. تصور می شود که این پروتئین همچنین می تواند جوانه های طعم را تحت تأثیر قرار دهد و باعث افزایش حساسیت به طعم تلخ شود.
درمان سرطان
اشعه و شیمی درمانی می تواند جوانه های طعم را تحریک کند، و باعث می شود در دهان احساس تلخی یا طعم فلز ایجاد کند.
درمانهای خانگی تلخی دهان:
برخی از چیزهایی که می توانید در خانه انجام دهید برای کمک به تسکین و حتی جلوگیری از طعم تلخ دهان خود وجود دارد. نوشیدن مقدار زیادی مایعات و جویدن آدامس بدون قند برای کمک به افزایش تولید بزاق. بهداشت دهان و دندان. دندان ها را دوبار در روز بشویید. دندانپزشک خود را هر شش ماه یکبار ببینید.
کاهش وزن در صورت نیاز، اجتناب از غذاهای تند و چرب، نکشیدن سیگار ، محدود کردن الکل ، انجیر اسلیمین گیاهی می تواند به افزایش ترشحات مخاطی کمک کند، که برای محافظت از تخریب لمینال دستگاه گوارشی از تحریک اسید معده کمک می کند. اگر متوجه شدید از پزشک خود بخواهید داروهایتان را عوض کند، به شما طعم تلخ می دهد.
درمان تلخی دهان :
درمان طولانی مدت بستگی به این دارد که چه چیزی موجب طعم تلخ شما می شود. پزشک شما برای اولین بار از علائم شما مطلع خواهد شد، تاریخچه پزشکی و داروهایی که مصرف می کنید و سپس یک معاینه فیزیکی انجام می دهد. پزشک شما ممکن است برای آزمایش شرایط زیر، مانند دیابت،شما را به آزمایشگاه بفرستد.
درمان بستگی به وضعیت پایه و یا دیگر علل دارد که طعم تلخ را ایجاد می کند. به عنوان مثال، اگر ریفلاکس اسید طعم تلخ را ایجاد می کند، ممکن است دکتر آنتی اسیدها بدون نسخه یا نسخه تجویز شود.
اگر دیابت نوع 2 دچار این مشکل باشد، پزشک ممکن است داروهایی مانند متفورمین (Glucophage) تجویز کند. متفورمین مقدار قند (گلوکز) تولید کبد را کاهش می دهد. اگر داروهای خاصی که باعث می شود طعم تلخ ایجاد شود، ممکن است پزشک بتواند چیزی متفاوت را تجویز کند.
پزشک ممکن است شما را به متخصصین زیر ارجاع دهد:
یک دندانپزشک اگر متقاعد شوند طعم تلخ به یک موضوع دندان مرتبط است.
یک متخصص غدد درون ریز، اگر آن را با یک بیماری مانند دیابت مرتبط است.
یک روماتولوژیست، اگر سندرم Sjögren داشته باشید .
تقریباً همه افراد میدانند که صبحانه اصلیترین وعده غذایی است، اما همیشه این سوال پیش میآید که بهترین موقع خوردن صبحانه چه زمانی است؟
همانگونه که مواد غذایی مورد استفاده در وعده صبحانه از اهمیت بالایی برخوردار هستند، زمان خوردن صبحانه نیز به همان اندازه حائز اهمیت است. در این مقاله درباره بهترین زمان خوردن صبحانه از نظر علمی و دینی صحبت خواهیم کرد.
طبق بررسیهای بعمل آمده درصد بسیار بالایی از افراد چاق و دارای اضافه وزن نسبت به خوردن صبحانه خودداری میکنند. خوردن یک صبحانه کامل و سالم در ساعات اولیه صبح باعث حفظ انرژی و پرهیز از خوردن تنقلات اضافی و در نتیجه کاهش وزن خواهد شد. توجه کنید که در صورتی که بخواهید وزن خود را کم کنید به هیچ عنوان از شیرینی جات مصنوعی و یا غذاهای پرچرب و پرکالری در وعده صبحانه استفاده نکنید.
زمان مناسب خوردن صبحانه از نظر علمی
طبق توصیههای پزشکی و تحقیقات انجام شده مشخص شده است که اکثر کسانی که عادت به خوردن صبحانه در اول صبح ندارند، در طول روز دچار ضعف و عدم متمرکز خواهند شد. به عقیده کارشناسان بسیاری از کج خلقیها و عدم موفقیت در کارهای روزانه ریشه در نخوردن صبحانه دارد. به طور کلی از نظر علمی به موارد زیر تاکید شده است:
حداکثر تا یک ساعت بعد از بیدار شدن اقدام به خوردن صبحانه کنید.
سعی کنید صبحانه خود را تا قبل از ساعت 10 صبح میل کنید.
بهترین زمان خوردن صبحانه از نظر اسلام
در دین اسلام تاکید فراوانی بر خوردن صبحانه شده است. همچنین روایات و احادیث فراوانی درباره نوع زمان خوردن این وعده غذایی وجود دارد. برخی از این احادیث و روایات به شرح زیر است:
1. پیامبر اسلام (ص)
پیامبر اسلام صلوات الله علیه در این خصوص میفرمایند: هر کسی که خواهان ماندن است و البته ماندنی در کار نیست، باید صبح زود صبحانه خود را میل کند.
2. امام صادق (ع)
توصیه اول
امام صادق علیه السلام در جواب به کسی که از درد شکم و سوء هاضمه شکایت کرد، میفرمایند: باید فقط ابتدای روز و انتهای شب غذا بخورید. میان صبحانه و شام چیزی میل نکنید که مایه فساد در بدن است. مگر نشنیده اید که خداوند میفرمایند: روزی را در اول صبح و شامگاهان قرار دادیم.
توصیه دوم
امام صادق علیه السلام در جای دیگر میفرمایند: هرگاه نماز صبح خود را خواندید قطعه نانی بخورید، زیرا این لقمه دهان شما را خوشبو کرده و حرارت بدن را کم نموده و همچنین دندان و لثهها را محکم میکند. این لقمه اشتها را تحریک کرده و روزی را وسعت میبخشد و بدین سبب اخلاق و رفتار شما نیکو خواهد شد.
3. امام علی (ع)
امام علی علیه السلام به افرادی که به سلامت و طول عمر خود اهمیت میدهند توصیه میکنند: حتماً صبحانه را میل کنید و از خوردن آن غفلت نکنید.
4. امام سجاد (ع)
شیوه امام زین العابدین علیه السلام درباره صبحانه خوردن این چنین بود که وقتی نماز صبح خود را به جا میآوردند، اندکی در بستر خود تا زمان طلوع آفتاب استراحت کرده، سپس مسواک زده و امر به آوردن صبحانه میکردند.
بهترین زمان خوردن صبحانه برای کودکان
درصد بسیار بالایی از کودکان تمایل به خوردن صبحانه ندارند. این امر باعث پرخوری در ساعات بعدی میشود و چاقی در کودکان را به دنبال خواهد داشت.
خوردن صبحانه در زمان مناسب برای کودکانی که به سنین تحصیل رسیدهاند، اهمیت بیشتری دارد؛ بنابراین بهتر است والدین محترم با استفاده از روشهایی مانند تنوع در وعده صبحانه، کودکان را تشویق به خوردن این وعده مهم غذایی در ساعات اولیه روز کنند.
بهترین زمان خوردن صبحانه برای کودکان زیر 5 سال تا قبل از ساعت 10 و برای کودکان پیش دبستانی و دبستانی بین ساعت 7 الی 9 است.
حرف آخر
حفظ سلامت بدن و تنظیم انرژی در طول روز ارتباط مستقیمی با خوردن صبحانه در زمان مناسب خود دارد. در صورت تمایل به لاغری و سلامت خود و کودکانتان علاوه بر آشنایی با صبحانه های چاق کننده باید زمان مناسب خوردن صبحانه را نیز رعایت کنید.
قانون اول:
نعمت هايت را بشمار نعمت هايي را که در زندگي داري، بشمار. چرا فقط توجهت را بر روي نداشته هايت متمرکز مي کني و فکرهايت را درهم مي ريزي؟ اين اولين قانون است. از هم اکنون کاغذ و قلمي بردار و تمام داشته هايت را که خداي مهربان، تقديمت کرده است، بنويس و به خاطر آنها، خدا را شاکر باش، نعمت شنيدن، صحبت کردن، ديدن و هر چيزي را که داري. تو چيزهاي زيادي داري. نعمت هاي تو از ظرفيتت بيشتر است و تو هرگز به آنها فکر نمي کني و از آنها بهره نمي بري. خداوند، اين نعمت ها را که با سخاوت به تو اهدا کرده، در نظرت خيلي عادي و معمولي جلوه کرده است. حتي اکنون، تو از نعمت هايي که مي توانند به تو سربلندي و افتخار ببخشند، برخورداري. اين ها گنجينه هايي هستند که مانند ابزاري براي ساخت، مي توانند آينده بهتر تو را پي ريزي کنند. از امروز شروع کن، ضعف هايي که شکست تو را فراهم مي آورند، فقط در فکر تو زندگي مي کنند. فهرست نعمت هايت را دوباره مرور کن، دارايي هايت را حساب کن. تو خيلي از چيزها را داري که ديگران از آن محروم اند. روي اين قانون، خوب فکرکن.
قانون دوم:
بي نظير بودنت را جار بزن. تو خودت را در قبرستان ناکامي ها و فکرهاي منفي، دفن کرده اي و همان طور که دراز کشيده اي، حتي نمي تواني شکست هايت را ببخشي و خودت را با تنفر از خويشتن و متهم سازي خود، نابود سازي و خود را در مقابل ديگران، مقصر مي داني. حالا از قبرستاني که در آن، جز ناکامي و نااميدي نيست، بيرون بيا و به خودت هر روز بگو: من گنجينه با ارزشي هستم، چون خداي يکتا من را آفريده و در دنيا يکي همانند من خلق نشده است. بي نظير بودن و نادر بودنت را جار بزن و به آن افتخار کن. چرا به کساني که تو را خوار مي پندارند، گوش مي دهي و از همه بدتر، آنان را باور داري؟ من بي نظيرم و به خودم افتخار مي کنم. اين را با فرياد، هر روز بگو.
قانون سوم:
يک کيلومتر، بيشتر از آن چه بايد راه بروي، راه برو تنها عامل دست يابي به موفقيت، آن است که خدمتي بهتر و بيشتر از آن چه از تو انتظار مي رود، ارائه دهي. مهم نيست که وظيفه تو چيست. مطمئن ترين راه براي اين که خودت را به حد متوسط بکشاني، اين است که به اندازه وظيفه اي که برايت مشخص شده است، کار کني. به اين فکر نکن که اگر بيش از دستمزدت کار کني، به تو اجحاف شده است زيرا اگر پاداش کار تو، امروز به تو بازنگردد، فردا به طور حتم، بازخواهد گشت. يک کيلومتر، اضافه راه برو. نگران خودت نباش، لياقت تو بيش از اين هاست، آن را به سوي خود بکش. هر خدمتي که انجام مي دهي، بي پاداش نخواهد بود و اگر پاداشت را زود دريافت نکردي، نگران مباش زيرا هرچه دير آيد، خوش آيد. تو نمي تواني موفقيت را احضار کني، تو فقط مي تواني لياقت و شايستگي آن را داشته باشي.
قانون چهارم:
از نيروي انتخابت، عاقلانه استفاده کن تو حق انتخاب داري، تو مي تواني بين شکست و نااميدي يا شادماني و کاميابي، يکي را انتخاب کني. انتخاب با توست، انتخاب، منحصر به فرد توست. تو با قدرت انتخابي که داري، مي تواني در شکلي بالاتر، دوباره متولد شوي. به خودت بنگر، به انتخاب هايي فکرکن که تاکنون کرده اي، به لحظه هايي که روي زانو افتاده اي تا فرصت انتخاب دوباره به تو داده شود. آن چه گذشته، گذشته است. از قدرت انتخابت، عاقلانه سود ببر. به جاي تنفر، عشق، به جاي ايستايي، پويايي، به جاي تأخير، عمل و به جاي فکرهاي منفي، فکرهاي مثبت را انتخاب کن.
حالا که چهار قانون شادکامي و موفقيت را ياد گرفتي، فراموش نکن که در هر حال آن ها را به کار ببري. ديگر به فکر گذشته نباش، از امروز، امروز لذت ببر و از فردا، فردا. تو توانايي اين را داري که شگفتي هاي عظيمي در زندگي ات به وجود آوري. پتانسيل تو نامحدود است. خودت را هميشه باور کن.
حیات بعد از مرگ موضوعی است که در مذاهب مختلف به روش های مختلف توضیح داده شده است. در قرآن و سایر کتاب های دینی سعی شده است تا به افراد در خصوص حیات بعد از مرگ آگاهی هایی داده شود. اما از نظر علمی که ماهیتاً مادی گرا است، شاید اثبات وجود حیات بعد از مرگ امری غیر ممکن به نظر برسد. دانشمندان زیادی در این حوزه فعالیت کرده و تحقیقات گسترده ای انجام داده اند. یکی از این تحقیقات که به نحوی می تواند اثبات حیات بعد از مرگ باشد، تحقیقی است که بر روی جدا بودن ماهیت آگاهی از مغز انجام شده است.
نرخ رشد دانش علمی در دنیا روز به روز افزایش می باید. از این رو کاربرد دانش و علوم گسترش یافته به خصوص آن دسته از دانشی که باعث بروز چالش هایی بر اساس واقعیت و آن چه در طبیعت وجود دارد، بسیار حائز اهمیت است. اما ارتباط ذهن، مغز و درک یکی از حوزه هایی است که همواره مورد توجه محققان عصب شناس و فیزیکدان بوده است. سؤالی که همیشه در خصوص این رابطه وجود دارد این است که آیا مغز آگاهی را دریافت می کند و یا آگاهی محصولی از مغز است؟ هر چند تا کنون در خصوص جدا بودن آگاهی از اندام های فیزیکی اطمینان صد در صد وجود ندارد، اما بر اساس داستان ها و دلایل علمی که بر جدا بودن آگاهی از سایر اعضای فیزیکی بدن تاکید می کنند، می توان گفت آگاهی چیزی جدا از مغز است. البته مطالعاتی که تا کنون در این زمینه صورت گرفته است نیز از این باور پشتیبانی می کنند.
اما نتایج مطالعات انجام شده در حوزه ارتباط مغز و آگاهی روز به روز نتایج جدیدی را در اختیار ما قرار می دهد و دید بهتری نسبت به چگونگی درک و آگاهی آنان از وقایع و ارتباط آن با دنیای فیزیکی در اختیار دانشمندان و مردم قرار داده است.
چندی پیش دکتر بروس گریسون پدر تحقیقات در حوزه مرگ و حیات پس از آن، در کنفرانسی که در ایالات متحده برگزار شده است در خصوص نتایج مطالعات صورت گرفته بر روی افرادی که مغز آن ها هیچ فعالیتی نداشته است صحبت کرده است. اما این افراد می توانسته اند تمام اتفاقات را در زمانی که مغز آن ها هیچ فعالیتی نداشته است مشاهده نمایند. دکتر گریسون در خصوص توانایی این افراد بعد از دوره مطالعه در توصیف آنچه در زمان غیر فعال بودن مغز مشاهده کرده اند در این کنفرانس صحبت کرده است. به عقیده دکتر گریسون چون علم و دانش بشری بیشتر مادی گرا است بنابراین مطالعات در زمینه زمان قبل و پس از مرگ مهجور مانده است. برای مثال او عقیده دارد که چون آگاهی چیزی فراتر از مادیات است بنابراین تعریف و بررسی آن با علمی که بیشتر جنبه مادی دارد کمی سخت و دشوار است و بسیاری از دانشمندان عقیده دارند که نمی توان در خصوص آن تحقیقات زیادی انجام داد.
به عقیده دکتر گری شوآرتز بسیاری از دانشمندان طرفدار فلسفه مادی گرایی به دلیل وجود برخی از تناقضات با دانش و تعریف آن ها از دنیا و این پدیده یعنی آگاهی به عنوان مفهومی جدا از مغز نمی توانند این موضوع را بپذیرند. او همچنین عقیده دارد چون واقعیت های مربوط به بعد فرا مادی طبیعت با روح مادی علم در تناقض است بنابراین همواره برای اثبات ایده هایی مثل جدا بودن آگاهی از مغز داده های تجربی زیادی در دسترس باشد تا بتوان این موضوع را اثبات نمود.
به نظر می رسد با استفاده از فاکتورهای پزشکی جدا بودن آگاهی از مغز را اثبات نمود زیرا در این مطالعه مغز تمام بیماران بدون هر گونه فعالیتی بوده است و در واقع می توان گفت این افراد به نحوی افراد مرده محسوب می شده اند. این افراد دارای EEG کاملا صاف بوده است. از طرفی وقتی CPR بیمار در طول ۵ تا ۱۰ دقیقه فعالیت خود را آغاز نکند در این صورت مغز بیمار کاملا از فعالیت ایستاده و بیمار به عنوان فردی مرده محسوب می شود.
تمام ۳۴۴ بیمار تحت مطالعه تحت نظر گروهی از محققان قرار گرفته اند. در بررسی های صورت گرفته توسط این تیم تحقیقاتی مشاهده شده است که حدود ۱۸ درصد این افراد به نحوی در مورد زمانی که مرگ را تجربه کرده بودند و یا به نوعی هوشیار نبوده اند چیزهایی را به خاطر داشته اند. از طرفی ۲۱ درصد از این بیماران یعنی از هر ۸ نفر یک نفر چیزهای زیادی را از آن زمان به خاطر می آورند. توجه به این نکته که تمام آنچه آن ها به خاطر داشته اند مربوط به زمانی است که مغز آن ها به هیچ وجه فعالیتی نداشته است.
اما مطالعه دیگری نیز در خصوص حیات پس از مرگ و جدا بودن آگاهی از مغز در دانشگاه سواتامپتون انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان داده است که افراد تا مدت زیادی بعد از اینکه مغزشان فعالیت خود را از دست می دهد و به اصطلاح می میرند، آگاهی شان همچنان حفظ می شود. شاید این نتایج در دنیای علم با ماهیت مادی گرا، غیر ممکن به نظر برسد.باید توجه داشت که مطالعات صورت گرفته در این زمینه تنها مربوط به دقایق قبل و بعد از مرگ نیست و مطالعات در این زمینه تنها مربوط به چند سال اخیر نیست. در واقع حدود دو دهه پیش نیز تحقیقاتی در خصوص حیات پس از مرگ و جدا بودن آگاهی از مغز صورت گرفته است که نتایج آن همچنان نشان دهنده جدا بودن این دو مفهوم یعنی مغز و آگاهی از یکدیگر است.
بعضی از ادم ها در مقابل فکرهای خود واکنش افراطی نشان می دهند انها شدیدا مظطرب می شوند و با روش های خاصی درصدد خنثی کردن این فکرها برمی ایند فکرهای ناخواسته و ازاردهنده وسواس فکری هستند در واقع افکار و عقاید و تصاویر و تکانه هایی هستند که از نظر شخص بی معنا و ازاردهنده اند و اورا مظطرب می کنند
وسواس های فکری هدفمند نیستند شخص می داند که وسواس های فکری را خودش می سازد ولی نمی تواند جلو انها را بگیرد شایع ترین وسواس های فکری عبارت اند از ؛ترس از الودگی ،شک به ویژه شک در مورد امنیت ،ترس از صدمه رساندن به دیگران ایجاد آتش سوزی و تصادف ،افکار به ویژه افکار کفر آمیز ،افکار جنسی خشن
اجبارهای عملی به کلیه اعمالی که فکرهای ناخواسته و آزاردهنده را فرو می نشانند اطلاق می شود کسی که اجبار عملی دارد می داند اجبارهای عملی او نامعقول و افراطی هستند ولی نمی تواند در برابر انها مقاومت کند هرچند برخلاف وسواس های فکری به صورت ارادی و داوطلبانه انجام می شوند
شایع ترین اجبارهای عملی یا همان نوع مناسک رفتاری عبارات اند از :شستن و نظافت مکرر،وارسی مکرر قفل ها و لوازم برقی و جاده و .،شمردن یا مرتب کردن مجدد،انجام دادن کارهای روزمره با نظام و ترتیبی خاص
اجباری های عملی ،اظطراب ناشی از وسواس فکری را کم می کنند ولی این کاهش اظطراب موقتی است وقتی شخصی تصور کند انها را کامل و بادقت انجام نداده است مناسک را تکرار می کند این جریان وقت شخص را می گیرد و بر زندگی روزمره او تاثیر می گذارد
روانشناسان، متفکران عصر جدید و رهبران مذهبی سال های متمادی است که حول مسئله ″ قانون جذب″ صحبت می کنند، اما در واقع این قانون پس از انتشار کتاب ″راز″ در سال ۲۰۰۶ محبوبیت خود را در میان عموم مردم بازیافت. قانون جذب بسادگی در این جمله خلاصه می شود: ″ما هر آنچه را که به آن فکر کرده، چه خوب چه بد، جذب خود می کنیم.″باور کنید یا نکنید، امروزه پژوهش های علمی ثابت کرده که افکار مثبت، زندگی ما را تحت تأثیر همه جانبه خود قرار می دهند.
۱- شما اتفاقات خوب یا بد را براساس تفکراتتان تجربه می کنید:
صله رحم در قرآن چه جایگاهی دارد؟ قرآن کریم به روابط اجتماعی مسلمانان اهمیت زیادی میدهد. در این مقاله چند آیه قرآنی درباره صله رحم را گرد هم آورده ایم که درباره آثار صله رحم، نتیجه ترک آن و چگونه صله رحم کردن هستند.
1. لعنت خداوند
«والذین ینقضون عهد اللَّه من بعد میثاقه و یقطعون ما امر اللَّه به ان یوصل و یفسدون فى الارض اولئک لهم اللعنة و لهم سوء الدّار» / رعد آیه 25 «آنها که عهد الهى را پس از محکم کردن میشکنند و پیوندهایى را که خدا دستور به برقرارى آن داده قطع میکنند و در روى زمین فساد مینمایند، لعنت براى آنهاست و بدى و مجازات سراى آخرت.» کسی که بدون دلیل رابطه اش با خویشاوندان را قطع میکند و دست از صله رحم برمیدارد طبق این آیه قرآنی مورد لعنت خداوند قرار میگیرد. این آیه یک هشدار جدی است به کسانی که به فرامین و دستورات الهی اهمیت نمیدهند. اهمیت صله رحم در قرآن بسیار زیاد است.
2. خداوند نگهبان است
«یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً» / نساء آیه 1 «اى مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدى آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید و از آن دو مردان و ن بسیارى پراکنده کرد پروا دارید و از خدایى که به [نام] او از همدیگر درخواست مى کنید پروا کنید و زنهار از خویشاوندان مبرید که خدا همواره بر شما نگهبان است.» ترک صله ارحام گناه کبیره است و طبق این آیه خداوند نگهبان افعال و اعمال افرادی است که از خویشاوندان خود جدا میشوند و روابطشان را قطع میکنند. آیا کسی که بیعلت از صله رحم خودداری میکند از قضاوت خداوند در روز قیامت در امان است؟ در حالی که قاضی خودش شاهد نیز بوده. این آیه یکی از آیاتی است که باعث میشود صله رحم در قرآن چهره جدیدی پیدا کند. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان درخصوص "اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ" چنین گفته است: "می فرماید پاس حرمت ارحام را هم نگاه دارید و به امر آنان اهتمام بورزید و در حق آنان کوتاهی نکنید و منظور از ارحام و نزدیکان، وابستگان نسبی هستند. "
3. زیانکاران تاریخ
«الَّذِینَ یَنقُضونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَقِهِ وَ یَقْطعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصلَ وَ یُفْسِدُونَ فى الأَرْضِ أُولَئک هُمُ الْخَسِرُونَ» / بقره آیه 27 «(فاسقان آنها هستند که) پیمان خدا را پس از آن که محکم ساختند، مى شکنند، و پیوندهائى را که خدا دستور داده بر قرار سازند قطع مىکنند، و در جهان فساد مىکنند، اینها زیانکارانند» پیوندهایی که خداوند دستور بر قرار سازیشان را داده است همان روابط اجتماعی انسان است که گاه با اهل خانواده است و گاه با خویشاوندان. در بسیاری از موارد هم با افراد مختلف در جامعه است. برقراری این روابط فریضه الهی و واجب است و کسی که از این فرمان سرپیچی میکند بزرگترین زیانکار است، زیراکه شناخت خوبی از صله رحم در قرآن پیدا نکرده است، امر الهی را اطاعت نکرده و وعده عذاب در انتظار اوست.
4. صله رحم با مهربانی
«وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ» «وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْکُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ» / بقره آیه 83 «و چون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید و با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید و نماز را به پا دارید و زکات را بدهید آنگاه جز اندکى از شما [همگى] به حالت اعراض روى برتافتید.» ائمه معصومین (ع) به ما یاد داده اند و تفسیر کرده که صله رحم در قرآن فقط رفت و آمد نیست. اینطور نیست که فقط دید و بازدید و سر زدن به اقوام را صله رحم بنامیم. صله رحم از راههای مختلفی امکان پذیر است و مهربانی در برخورد و روی خوش یکی از این راه هاست. گاه برخورد ما با بعضی افراد دیر به دیر رخ میدهد، اما برخورد مهربانانه و روی خوش در همان ملاقات چیزی است که موجب رضایت خداوند از ما میشود.
5. صله رحم بی سود
«لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحَامُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ ۚ. یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ ۚ. وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» ممتحنه، آیه 3 هرگز روز قیامت خویشان و فرزندان شما (اگر مؤمن نباشند) هیچ سودی برایتان ندارند که در آن روز خدا میان شما به کلی جدایی میافکند و خدا به هر چه کنید بیناست. آیا صله رحم در هر شرایطی واجب است؟ شخصیت و اعتقادات افراد به وجوب رابطه با آنها ارتباطی ندارد؟ خداوند در این آیه از قرآن خیلی صریح تبصرهای بر تمام تشویقها برای برقراری رابطه با خویشاوند وارد میکنند. زمانی صله رحم بر افراد واجب میشود که خویشان و اطرافیان او ضربهای به اعتقادات وی نزنند. در تفسیر و توضیح این آیه قرآن آمده است که چنانچه برقراری رابطه با فردی از اقوام و خویشاوندان باعث شود پایههای اعتقادی شخص سست شود این صله رحم حرام است. همنشینی کورکورانه و بدون دلیل با افرادی که بویی از ایمان نبرده اند لغزشگاه خطرناکی است.
6. از برکات صله رحم
«قَالُوا یا شُعَیبُ مَا نَفْقَهُ کثِیرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاک فِینَا ضَعِیفًا وَلَوْلا رَهْطُک لَرَجَمْنَاک وَمَا أَنْتَ عَلَینَا بِعَزِیزٍ» / هود، آیه ٩١ «قوم پاسخ دادند کهای شعیب، ما بسیاری از آنچه میگویی نمیفهمیم و تو را در میان خود شخصی بیارزش و ناتوان میبینیم و اگر (ملاحظه) طایفه تو نبود سنگسارت میکردیم، که تو را نزد ما عزت و احترامی نیست.» بر اساس این آیه، زمانی که قوم شعیب، او را تهدید کردند، به او گفتند که اگر خویشاوندان تو نبودند، تو را سنگسار میکردیم و امنیت و آرامش را از تو میگرفتیم. این آیه گویای این است که یکی از برکات همنشینی با خویشاوند صالح و صله رحم این است که انسان در کنار خویشاوند صالح و خوب همه جوره در امان است. این فقط یکی از برکات ذکر شده از صله رحم در قرآن است.
عضو تیم تخصصی مرکز درمان ناباروری ابن سینا، در مورد تکنیک های تشخیص و غربالگری ژنتیک برای زوجین نابارور، توضیحاتی ارائه داد.
مریم رفعتی، با عنوان این مطلب که در تشخیص به دنبال یک بیماری یا معلولیت خاص هستیم تا بتوانیم درمان آن را انجام دهیم، گفت: در غربالگری، بعد جمعیتی یک بیماری شایع که قابل پیشگیری است، مورد ارزیابی قرار می گیرد. این متخصص ژنتیک افزود: به عنوان مثال، می توان به بیماری سندروم دان به عنوان یک بیماری شایع دوران بارداری اشاره کرد که غربالگری برای پیشگیری از آن انجام می شود.
وی با عنوان این مطلب که با ناباروری در هر دو گروه زوجین مواجه هستیم، ادامه داد: متاسفانه زوجین زیادی هستند که می توانند بچه دار شوند، اما نگران هستند که بچه آنها معلول یا مبتلا به بیماری باشد. چون بچه اول آنها معلول یا مبتلا به بیماری بوده، در نتیجه برای داشتن بچه دوم اقدام نمی کنند. رفعتی تاکید کرد: از همین رو، اول مشکل ژنتیکی را برای این زوجین تشخیص می دهیم و بعد از شناخت علت ایجاد عارضه برای فرزند اول آنها، راهکارهای پیشگیری را ارائه می دهیم.
این متخصص ژنتیک افزود: این قبیل زوجین که فرزند اول یا بردار و خواهر آنها دچار معلولیت بوده یا بیماری شدید داشته اند، از ترس تکرار معلولیت یا بیماری شدید، برای بچه دار شدن اقدام نمی کنند که این زوجین را نباید در لیست زوجین نابارور قرار داد. وی اظهار داشت: در حال حاضر می توان با استفاده از تکنیک های جدید که برای تشخیص علت های ژنتیکی کاربرد دارند، می توان زوجین را از این نگرانی دور ساخت و کمک کرد طعم داشتن بچه دوم و سوم را بچشند.
عضو تیم تخصصی مرکز درمان ناباروری ابن سینا، به تکنیک «نسل جدید تعیین توالی» اشاره کرد و افزود: با استفاده از این تکنیک، همه ژن های انسان در یک نوبت مورد آزمایش قرار می گیرد و می تواند تعیین توالی کند.
رفعتی با اشاره به اینکه استفاده از این تکنیک چند سالی است در کشور راه اندازی شده و تا کنون نیز مورد استفاده زوجین قرار گرفته است، گفت: در گذشته امکان بررسی به این شکل نبوده که با یک آزمایش بتوان تعیین توالی کرد، اما حالا با این تکنیک، می توان این آزمایش ژنتیکی را برای یک نوبت انجام داد و متوجه علت ابتلای فرد به نابینایی، ناشنوایی، عقب ماندگی ذهنی و…، شد. وی افزود: با این تکنیک جدید، در یک نوبت آزمایش می توان بیش از 95 درصد جهش ها را پیدا کرد و به خانواده ها کمک نمود تا بدون نگرانی بچه دار شوند.
اثرات سودبخش ورزش روزانه
ورزش به جریان سریع خون، کمک کرده، ضربان قلب زیاد می شود. در اثر ورزش می توان ضربان قلب را از 75 مرتبه به 150 بار در دقیقه رساند؛ به علاوه امکان دارد مقدار خونی که از قلب خارج می شود به 5 تا 6 بار بیشتر از حالت عادی افزایش یابد. در نتیجه با ورزش ، خون زیادتری به ماهیچه ها می رسد و بدن گرم شده، برای کاهش گرمای بدن تعریق ایجاد می شود.
حرکات ماهیچه و اندام بدن، مانند ماساژ، روی قلب و خون و لنف اثر می کند، تنفس تند شده، هوای زیادتری به شش ها وارد می شود. امکان دارد تعداد معمولی 16 بار دم زدن در حالت عادی، به دو برابر یعنی 32 بار در دقیقه برسد. زیاد شدن فعالیت بدن سبب افزونی اکسیداسیون بدن می شود و در نتیجه گاز کربنیک 3 تا 10 برابر بیشتر تولید شده، بیشتر دفع میگردد.
فواید دیگر ورزش و اثرات آن روی بدن از این قرار است:
گلبولهای قرمز در مغز استخوان بیشتر ساخته می شود، و این خود منجر به افزودن هموگلوبین می گردد. پوست بدن در اثر عرق کردن نرم می شود و حالت خشکی و زبری خود را از دست می دهد. قدرت ماهیچه های قلب افزایش پیدا می کند و بدن خیلی دیرتر از زمان معمولی خسته می شود.
حرکات دودی معده ها بیشتر شده، هضم غذا را سهولت می بخشد. باعث تقویت عضلات شکم شده، گوارش بهتر انجام می شود. باعث جلوگیری از مشکلات قلبی و عروقی و ماهیچه ای و مفصلی و چاقی و نقرس می شود. سرانجام اینکه، ورزش در ایجاد نشاط، پرورش فکری، قدرت تصمیم گیری و لذت از زندگی اهمیت زیادی دارد.
چرا باید بعد از ورزش استراحت کرد؟
پس از ورزش و انجام کار و فعالیت بدنی، ماهیچه های بدن دچار خستگی و کوفتگی می شود. این خستگی به علت سوخت و ساز و تولید اسید لاکتیک است. در هنگام خستگی، استراحت موجب بهبود بخشیدن به ماهیچه ها می شود، بدین معنی که اسید لاکتیک بتدریج دفع شده، سوخت و ساز حالت طبیعی خود را بدست می آورد. ماساژ سینه ها و پشت و مشتمال یا گرم کردن ماهیچه ها خستگی را زودتر برطرف می کند.
گوگل در پستی وبلاگی خصوصیات حالت تاریک در چهار اپلیکیشن تقویم، عکس، اخبار و اندروید اتو را تشریح کرده و نحوهی فعالسازی این حالت را در هر کدام آموزش داده است. حالت تاریک در محیطهای کمنور یا در ساعات شب، رنگ پسزمینهی سفید و نوشتههای سیاه صفحهنمایش گوشیهای هوشمند را باهم عوض میکند؛ یعنی نوشتهها سفید میشوند و رنگ پسزمینه سیاه. این کار باعث میشود نور سفید پسزمینه از بین برود که در محیط تاریک یا کمنور باعث آسیب و خستگی چشم کاربر میشود.
حالت تاریک بهجز کمک به سلامت چشم کاربر، به افزایش زمان کارکرد باتری هم کمک زیادی میکند. برخلاف پنلهای LCD، در پنلهای AMOLED رنگ سیاه با خاموشکردن پیکسهای پنل ایجاد میشود؛ بدینترتیب اگر پسزمینهی صفحهی نمایش تاریک باشد، درواقع، پیکسلهای بیشتری درمقایسهبا حالت سفید یا رنگی خاموش هستند؛ پیکسلهایی که انرژی مصرف نمیکنند.
هرکدام از نرمافزارهایی که گوگل دربارهی آنها توضیح داده، با روش متفاوتی به حالت تاریک مجهز شدهاند. برای مثال، تیم فنی بخش گوگل فوتوز باید این مسئله را در نظر میگرفت که نرمافزار آنها میزبان خاطرات شخصی کاربر است. این تیم برای حفظ کیفیت عکسهای کاربران از رابط شخصی استفاده کرده که برمبنای کاهش کنتراست عمل میکند. اپلیکیشن عکس برای افزایش کیفیت نمایش عکسها در حالت تاریک، بهجای رنگ سیاه در پسزمینه، از رنگ خاکستری تاریک استفاده میکند.
گوگل میگوید این اپلیکیشن در حالت تاریک، به عکسها حالت نمایش اسلایدی میدهد؛ حالتی که شبیه تماشای فیلم در اتاقی تاریک بهوسیلهی پرژکتور است. بهدلیل اینکه در اپلیکیشن تقویم گوگل کاربر میتواند بهکمک تعداد بیشمار رنگهای موجود، همهچیز را شخصیسازی کند، گوگل برای ایجاد حالت تاریک به تطبیق گسترهی وسیعی از رنگها با رنگ سیاه مجبور بوده است. همچنین، گوگل برای انتخاب از بین گسترهی وسیعی از رنگها، رنگهای خنثی هم دراختیار کاربران قرار میدهد.
برای فعالکردن حالت شب در اپلیکیشن تقویم گوگل، روی منو تعبیهشده در گوشهی بالا سمت چپ صفحه کلیک کنید و در قسمت تنظیمات به بخش General بروید. در این بخش، قسمت تمها را مشاهده خواهید کرد. کلیک روی این بخش، سه گزینه دراختیار شما قرار خواهد داد: 1. روی حالت روشن بمانید؛ 2. حالت تاریک را فعال کنید؛ 3. تا زمان فعالشدن حالت «ذخیرهی باتری» روی حالت روشن بمانید.
گوگل در بخشی از پست خود دربارهی این موضوع مینویسد: هرکدام از این نرمافزارها پرچمدار یکی از اصلهای اساسی حالت تاریک هستند. در این حالت، برای کاهش فشار به چشم و جلوگیری از بههمریختن پیکسلها، از رنگ خاکستری تیره استفاده شده است. قبل از شروعبهکار توصیههایی را مطالعه کنید که دربارهی همه موارد از راهنمای ایجاد سایههای غیرهمسطح تا راهنمای تطبیق تصاویر برای تقویت حس «زندگی در شب» وجود دارند.
بعد از آن، طراحی و گسترش تم تاریک خودتان را آغاز کنید. اپلیکیشن اخبار گوگل هم از حالت تاریک پشتیبانی میکند. برای فعالکردن این حالت در این اپلیکیشن، روی آواتار کاربری در قسمت بالای راست صفحه کلیک کنید. در بخش تنظیمات، به «حالت تاریک» بروید و آن را فعال کنید. بعد از فعالکردن این حالت، میتوانید آن را همیشه در حالت فعال نگه دارید و طوری تنظیم کنید که فقط در شب یا محیطهای تاریک فعال شود یا آن را برای همهی حالتها (حتی در محیطهای تاریک) غیرفعال کنید.
گوگل میگوید زمانیکه واژهای کوتاه با رنگ سفید روی صفحهی سیاه ظاهر میشود، باعث بههمریختن پیکسلها میشود و تیم طراحی اپلیکیشن اخبار برای حل این مشکل بهجای رنگ سیاه، از خاکستری تیره در پسزمینه استفاده کرده است. این کار به تیترها و عکسها کمک میکند بهتر دیده شوند و کاربر نیز بدون «لرزش» متن آن را مطالعه کند. در نرمافزار اندروید اتو، حالت تاریک مشکل کاهش دید راننده بهدلیل تابش نور سفید پسزمینه را حل میکند.
گوگل به این نتیجه رسیده بهتر است بهجای استفاده از گرافیکهای چندلایهای که در سایر نرمافزارها بهکار برده، در این اپلیکیشن از گرافیکهای ساده استفاده کند. این کار باعث میشود راننده بهجای درگیرشدن با صفحهی نمایش، روی رانندگی و مسیر تمرکز کند. در اندروید Q، کاربر میتواند فعال یا غیرفعال بودن حالت تاریک در «تمام» سیستم گوشی را تعیین کند. باید به این نکته توجه کرد که حالت تاریک فقط برای استفاده در شب یا محیطهای تاریک طراحی نشده است.
اگر موقعیت هتل برای اقامت در طول سفر استانبول برای شما مهم بوده و به دنبال هتلی هستید که نه تنها موقعیتی عالی داشته باشد بلکه دسترسی به جاذبه های شهر را آسان نماید، هتل پورت بسفروس استانبول برای شما مناسب است.
رستوران هتل به زیبایی طراحی شده و نمایی عالی از شهر را ارائه می دهد. همچنین کارکنان مهربان و خوش برخورد هتل تمام سفارش های شما را به خوبی انجام می دهند و زبان انگلیسی می دانند. هتل پورت بسفروس استانبول Port Bosphorus Hotel به مهمانان و گردشگران کمک نموده تا بهتر با شهر استانبول آشنا شوند و حتی با کمی پیاده روی خود را به جاذبه هایی مانند برج گالاتا یا خیابان استقلال برسانند.
هر آنچه اینجا خواهید داشت، از امکانات رفاهی و خدماتی گرفته تا امکانات تفریحی را خواهید خواند. با تمام امکاناتی که میز پذیرش ارائه می دهد، آشنا خواهید شد. تصاویر رستوران هتل را خواهید دید و با منوی آن آشنا خواهید شد. تعداد، انواع و امکانات رفاهی و بهداشتی درون اتاق ها را خواهید خواند. همچنین از امکانات نظافتی درون اتاق ها مطلع خواهید شد. چگونگی دسترسی به جاذبه های استانبول را از این هتل 4 ستاره می خوانید.
با موقعیت و آدرس هتل هم در انتهای مطلب معرفی هتل پورت بسفروس استانبول آشنا خواهید شد. اقامت کودکان زیر 6 سال در این هتل رایگان خواهد بود. نوزادان زیر 2 سال فضای خواب مانند گهواره رایگان خواهند گرفت. کودکان زیر 12 سال نیز از تخفیف برخوردار خواهند شد. اگر حیوان خانگی دارید، نمی توانید با خود به اینجا بیاورید. حداقل سن ورود به هتل بدون بزرگسال، 18 سال تمام است. اگر به تخت اضافه درون اتاق ها نیاز دارید، حتما به میز پذیرش اطلاع دهید.
اینجا هتل تراس هایی دارد که با گلدان ها و گیاهان زیبا تزئین شده و نمایی از شهر استانبول و دریا را به شما ارائه می دهد. اگر به دنبال تورهای پیاده روی و آشنایی با محیط اطراف هستید، می توانید با پرداخت مبلغی از میز تور هتل بخواهید. تقریبا تمام مواد غذایی مانند نوشیدنی ها و میوه ها یا کیک ها و شیرینی ها باید اری شوند و تنها بطری های آب معدنی درون اتاق ها رایگان خواهد بود.
در این ساختمان 11 طبقه کافی نت خواهید داشت. همچنین رستوران و تراس هایی که با باغ و گلدان های زیبا طراحی شده، برای خدمات رسانی به تمام مهمانان آماده هستند. دسترسی به حمام عمومی ترکی دارید و اگر سونا و جکوزی بخواهید با پرداخت هزینه اش، استفاده خواهید نمود. هتل پورت بسفروس استانبول تورهای پیاده روی نیز دارد. رستوران هتل انواع غذاهای ترکی را برای ناهار و شام آماده و سرو می کند.
برای صبحانه هم تمام مهمانان می توانند هر روز صبح، از ساعت 7 صبح تا ساعت 10 به سالن رستوران و بوفه صبحانه را آماده می نماید. فضای کافه ای نیز درون هتل طراحی شده که جدا از رستوران بوده و مهمانان به راحتی می توانند از این فضا استفاده کنند. شبانه روزی سفارش خود را مطرح کنید و میوه و شیرینی های ترکی هم اری کنید. از آنجایی که هتل پورت بسفروس استانبول در محله مدرن استانبول قرار گرفته است، تنها با 300 متر پیاده روی می توانید از استانبول جدید دیدن کنید.
دانشگاه های این شهر به همراه موزه ها و خیابان هایی همانند خیابان فرانسوی تا را با 5 دقیقه پیاده روی در مسیر خود خواهید دید. همچنین بیمارستان ها و مراکز درمانی آلمانی و حمام ترکی گالاتاسارای هم تنها 600 متر تا هتل فاصله دارند. برای به مرکز دمیرورن بروید که در 800 متری شما قرار گرفته است. نزدیک ترین ایستگاه مترو به این هتل 4 ستاره هم در 80 قدمی هتل قرار گرفته است.
چوپان دروغگو نام داستانی است از ازوپ که در افسانههای ازوپ (یونان باستان) آمدهاست. این داستان، ماجرای چوپان جوانی است که برای خوشگذرانی گاهی به دروغ فریاد «گرگ! گرگ!» سر میدهد.از قضاروزی گرگ به گلهاش میزند و مردم گمان میکنند بازدروغ میگوید.
روزی روزگاری پسرک چوپانی در روستایی زندگی میکرد.او هر روز صبح گوسفندان مردم روستا را از روستا به تپه های سبز و خرم نزدیک روستا میبرد تا گوسفند ها علف های تازه بخورند،او تقریبا تمام روز را تنها بود.
یک روز حوصله او خیلی سر رفت،روز جمعه بود و او مجبور بود بازهم در کنار گوسفندان باشد.
از بالای تپه،چشمش به مردم روستا افتاد که در کنار هم در وسط روستا جمع شده بودند.یک دفعه فکری به ذهنش رسید و تصمیم گرفت کاری جالب بکند تا کمی تفریح کرده باشد.
او فریاد کشید:گرگ،گرگ،گرگ آمد.
مردم روستا،صدای پسرک را شنیدند.آنها برای کمک به پسرک و گوسفندان به طرف تپه دویدند ولی با نگرانی و دلهره به بالای تپه رسیدند،پسرک را خندان دیدند،او می خندید و می گفت:من سر به سر شما گذاشتم.
مردم از این کار او ناراحت شدند و با عصبانیت به روستا برگشتند.
از آن ماجرا مدت مدتها گذشت،یک روز پسرک نشسته بود و به گذشته فکر می کرد به یاد آن خاطره خنده دار افتاد و تصمیم گرفت دوباره سر به سر مردم بگذارد.
اوبلند فریاد کشید:گرگ آمد،گرگ آمد،کمک
مردم هراسان از خانه ها و مزرعه هایشان به سمت تپه دویدند ولی بازهم وقتی به تپه رسیدند پسرک را در حال خندیدن دیدند.
مردم از کار او خیلی ناراحت بودند و او را دعوا کردند.هرکسی چیزی می گفت و از این که چوپان به آنها دروغ گفته بود خیلی عصبانی بودند.آن ها از تپه پایین آمدند و به مزرعه هایشان برگشتند.
از آن روز چند ماهی گذشت.یکی از روزها گرگ خطرناکی به نزدیکی آن روستا آمد و وقتی پسرک و گوسفندهایش را تنها دید.به طرف گله آمد و گوسفندان را باخودش برد.
پسرک هرچه فریاد می زد:گرگ،گرگ آمد،کمک کنید.
ولی کسی برای کمک نیامد. مردم فکر کردند که دوباره پسرک چوپان دروغ می گوید و می خواهد آن ها را اذیت کند.
از نشانه های وجود اختیار در انسان تفکر و تصمیم و احساس رضایت یا پشیمانی و مسئولیت پذیری می باشد بعضی ها فکر می کنند اختیار به معنای ازادی مطلق است وخواسته های خودرا بدون توجه به عواقب و نتایج دنبال می کنند و قانون های حاکم بر جهان را نادیده می گیرند.
برای بهره گیری صحیح و شکوفایی اختیار بهتراست به این نکات توجه کنیم اول اعتقادبه خداوند حکیم زیرا ایمان به خداوند حکیم و نظام حکیمانه او این اطمینان را به انسان می دهد که جهان دارای حافظ و نگهبانی است که اشتباهی در کار او راه ندارد و دوم اینکه جهان قانونمند است.
تقدیر به معنای اندازه گرفتن می باشد و قدر به معنای اندازه است و کلمه ی قضا معنای زیادی دارد که عبارت اند از :به انجام رساندن ، پایان دادن و حکم کردن و حتمیت بخشیدن می باشد و نظم و سازمان جهان یعنی قضا و قدر الهی که بر جهان حاکم است.
موجودات جهان از ان جهت که حدود و اندازه و ویژگی ها و موقعیت مکانی و زمانی انهارا خداوند تعیین کرده مقدر به تقدیر الهی هستند و از انجا که با حکم و فرمان و اراده ی الهی ایجاد شده اند مربوط به قضای الهی هستند بدون پذیرش قضا و قدر الهی هیچ نظمی برقرار نمی شود.
وجود اختیار و اراده در انسان به علت اراده الهی و خواست او ست خداوند اراده کرده است که انسان موجودی مختار و دارای اراده باشد در فعل اختیاری تا زمانی که انسان به انجام فعلی اراده نکند ان فعل انجام نمی گیرد در عین حال وجود ما ،اراده ما، و عملی که از ما سر میزند همگی وابسته به اراده خداست.
خداوند با سنت های الهی که در قران از انها یاد کرده است همه ی انسان ها را در زندگی مورد ازمایش قرار میدهد و به گناهکاران هم فرصت و امکاناتی که داده سبب شده که از ان برای افزایش گناهان استفاده کنند.
1- غار بهترین جا برای روشن کردن آتش است
روشن کردن آتش در غار شاید رومانتیک و بی خطر به نظر برسد، اما حقیقت آن است که آتش و دمای بالا باعث داغ شدن سنگ ها می شود. این سنگ ها وقتی در معرض حرارت قرار می گیرند منبسط می شوند و این مسأله می تواند سقوط سنگ ها را به دنبال داشته باشد. تنها جایی که می توانید آتش به پا کنید، فضای باز و گسترده ای در محیط بیرون است.
2- ماهی ای که از آب گرفته اید را می توانید خام بخورید. به هر حال، سوشی هم به همین صورت خورده می شود
چیزی که در فیلم ها هیچوقت نشان داده نمی شود بیماری های گوارشی ای است که در اثر باکتری ها و میکرو ارگانیسم ها به وجود می آیند. در طبیعت خبری از جعبه ی کمک های اولیه یا آمبولانس نیست، بنابراین ریسک نکنید و هر ماهی ای که صید کرده اید را روی آتش بپزید. این مسأله در مورد حیوانات دیگر هم صدق می کند.
3- یک نارنجک را می توانید بدون هیچ سر و صدایی پرت کنید
در واقعیت، بعد از فعال کردن نارنجک، میله ای که درون آن وجود دارد آتش می گیرد و صدا می دهد. به همین دلیل است که دقیقاً بعد از فعال کردن نارنجک باید آن را پرتاب کرد، اما نه فقط به خاطر انفجار نارنجک، بلکه به خاطر این میله، چون آتش گرفتن همین میله هم می تواند به دست شما صدمه وارد کند. تا به حال حتی در یک فیلم هم این نکته نشان داده نشده، در حالی که دقیقاً همین ویژگی است که باعث می شود انفجار اصلی سه تا چهار ثانیه به تعویق بیفتد.
4- با شریان بند می توانید جلوی خونریزی زخم تان را بگیرید و دست و پایتان را حفظ کنید
اگر برای آنکه جلوی خونریزی را بگیرید، آنقدر شریان بند را محکم گره بزنید که خون در دست یا پایتان گردش نکند، در نهایت چاره ای جز قطع کردن دست یا پایتان نخواهد بود. به علاوه، این کار در بعضی موارد می تواند منجر به حمله ی قلبی شود. شما باید سعی کنید با قرار دادن بدن خود در یک حالت مناسب و فشار آوردن به رگ در قسمت صدمه دیده، جلوی خونریزی را بگیرید.از شریان بند فقط زمانی استفاده می شود که سرعت خونریزی بسیار زیاد باشد و دیگر پای نجات جان شخص در میان باشد نه نجات دست یا پای او.
5- با تماشای برنامه های تلویزیونی ای که درباره ی نجات در شرایط دشوار هستند می توانید خود را برای یک موقعیت واقعی آماده کنید
این برنامه ها با حضور کسانی مثل گروه های امداد و نجات ساخته می شوند که تجربه ی حضور در برابر دوربین را ندارند. اما این برنامه ها کارگردان و تدوینگری هم دارند که سعی می کنند با ویرایش تصاویر فیلمبرداری شده، همه چیز را زیباتر و جذاب تر کنند. در حالی که واقعیت چیز دیگری است.واقعیت امر بسیار خشن و خطرناک است: در چنین موقعیتی شما باید همه ی تلاش تان را برای زنده ماندن و پیدا کردن دیگران بکنید و خبری از دوربین و عکس و نظرات مردم در شبکه های اجتماعی نیست.
6- آب جوشیده کاملاً سالم است و خوردن آن هیچ خطری ندارد
جوشیدن آب فقط باعث از بین رفتن میکروب ها و باکتری های درون آن می شود اما آب را از عناصر مضر درونش پاک نمی کند. برای مثال، آب گل آلود را هر چقدر هم که بجوشانید هرگز قابل خوردن نمی شود. بنابراین، قبل از جوشاندن آب، باید آن را با یک پارچه ی تمیز (مثل حوله یا پیراهن) تصفیه کنید و صبر کنید تا گل و لای آن ته نشین شود.
7- اگر گم شدید باید مسیر رودخانه را دنبال کنید، در اینصورت دیر یا زود به آبادی می رسید و کسی را پیدا می کنید
همین «دیر یا زود» نکته ی کلیدی ای است که باید به آن توجه داشته باشید. درست است که انسان ها به خاطر نیازشان به آب، در نزدیکی رودخانه ها ساکن می شوند اما ممکن است هفته ها طول بکشد تا به یک آبادی برسید (با نگاهی به نقشه ی سیبری و خاور دور می توانید این نکته را به خوبی درک کنید). به علاوه شما باید در این مدت خود را از سرما و خطرات احتمالی در امان نگه دارید.به همین دلیل قانون شماره ی یک این است که اگر گم شدید، همانجایی که هستید بمانید. اولین جایی که گروه نجات به دنبال تان می گردد همانجا خواهد بود.
8- خیس بودن لباس در هر صورت بهتر از نداشتن لباس است
همیشه اینطور نیست. برای مثال، اگر دمای هوا زیر صفر باشد و لباس های گرمی به تن داشته باشید و بعد به دلیلی خیس شوید، حتماً سردتان خواهد شد. چون مدت زیادی طول می کشد و به انرژی زیادی نیاز است تا آب گرم شود. به همین دلیل است که شهرهای نزدیک به دریا یا اقیانوس، گرمای هوای شهرهای وسط خشکی را ندارند.در چنین شرایطی انرژی بدن به جای آنکه صرف گرم کردن اندام های داخلی خود شود، به خاطر گرم کردن آب درون لباس های خیس شده، به هدر می رود.
9- اولین کاری که در بیابان باید انجام دهید پیدا کردن آب است
اینطور نیست. به جای آنکه ذخیره ی آب درون بدن تان را هدر دهید باید اول از همه یک سایه پیدا کنید و تا غروب آفتاب صبر کنید. سعی کنید یک تخته سنگ بزرگ پیدا کنید و زیر سایه ی آن بنشینید. از نشستن روی زمین داغ خودداری کنید. بهتر است روی یک درخت بنشینید یا چیزی زیر خودتان بگذارید. با تاریک شدن هوا، می توانید شروع به پیدا کردن آب، راه و دیگران کنید.
10- باید مقداری آب برای بعداً نگه دارید
اگر احساس تشنگی می کنید باید خود را خنک کنید، در سایه بنشینید و آب بنوشید. قرار گرفتن در معرض آفتاب و سرکوب نیازتان به آب، می تواند منجر به گرمازدگی و بیهوش شدن شما شود. در حالی که هنوز آب دارید اما دیگر قادر به خوردنش نیستید.
دکتر منیژه رازقی مدرک DEA در فیزیک هسته ای خود را در سال 1973 و یک مدرک DEA در علوم مواد را در سال 1977 کسب نموده و پس از آن سومین دوره دکترای خود را در سال 1978 کمتر از یک سال بعد از DEA کسب کرد. بعد از آن در سال 1980 دکترای افتخاری علوم فیزیک به ایشان اعطا گردید.
دکتر منیژه رازقی بین سالهای 1981 تا 1985 دانشمند محقق ارشد در پروژه ی تامسون در اِرسی فرانسه فعالیت داشته و از 1986تا 1991، ریاست لابراتوا (آزمایشگاه) مواد اکتشافی را مدیریت نموده و در آنجا نتایج غیر مساوی تا آن زمان بدست آورد. پروفسور منیژه رازقی در سال 1991، به دانشگاه نورث وسترن نزدیک شیکاگو در آمریکا ملحق شد. دانشگاهی که در این زمینه کمتر شناخته شده بود و در آن لابراتوار تحقیقات ” مرکز دستگاههای کوانتوم” را تأسیس و مدیریت نمود.
دکتر رازقی ﯾﻜﯽ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﺭﺷﺘﻪ ی ﻋﻠﻮﻡ ﻭ ﻓﻦ ﺁﻭﺭﯼ ﻧﯿﻤﻪ چند ﺭﺳﺎﻧﺎﻫﺎ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﭘﯿﺸﮕﺎﻣﺎﻥ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ ﺍﺟﺮﺍﯼ تکنیکهای ﻣﺪﺭﻥ ﻭ ﻣﻬﻢ ﻫﻢ ﺳﻮ ﻣﺤﻮﺭﯼ ﺍﺯ ﻗﺒﯿﻞ MOMBE, GASMBE, MBE,VPE,MOCVD ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺷﺪ ﺩﺭﺟﻪ ی ﻛﺎﻣﻞ ﺗﺮکیبی ﻧﯿﻤﻪ ﺭﺳﺎﻧﺎﻫﺎﯼ ﺗﺮﻛﯿﺒﯽ III-V ، ﻫﺘﺮﻭﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﻛﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ می باشد.
دکتر منیژه رازقی ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ی 5 ﻛﺘﺎﺏ ﻭ 15ﻓﺼﻞ کتاب میباشد. ﺍﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ همچنین ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﯾﺎ ﺩﺳﺘﯿﺎﺭ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ 1000 ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺮﻛﺖ ﺩﺭ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ 300 ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺩﻋﻮﺕ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﻨﯿﮋﻩ ﺭﺍﺯﻗﯽ بیش از 50 ﺍﺧﺘﺮﺍﻉ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺛﺒﺖ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ایشان ﺍﺯ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺳﺎﻝ 1991 ﺑﻪ ﻫﯿﺄﺕ ﺍﺳﺎﺗﯿﺪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻧﻮﺭﺕ ﻭﺳﺘﺮﻥ ﻣﻠﺤﻖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
او ﻫمچنین ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺭﯾﯿﺲ ﻣﺮﻛﺰ ﺟﺪﯾﺪ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﻛﻮﺍﻧﺘﻮﻡ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ میکند. خانم ﺭﺍﺯﻗﯽ ﺗﺎﻛﻨﻮﻥ ﺭﯾﺎﺳﺖ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻛﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻨﻪ ی ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻓﯿﺰیک ﻣﺎﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩﻫﺎﯼ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﻧﻮﺭﯼ ﺍﻟﻜﺘﺮﻭﻧﯿﻜﯽ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
الساندرو ولتا مخترع باتری و فيزيكدان بزرگ ايتاليايی و اولين كسی كه مولد جريان الكتريسيته را اختراع كرد در خانواده فقيری در 18 فوریه سال 1745 در شهر کوموایتالیا به دنیا آمد. تحت نظر دایی های خود با اعتقادات یسوعی تربیت شد. ولتا تحصیلاتش را در مدرسهٔ مذهبی بنتسی ادامه داد و در آنجا بود که با کتاب لوکریتوس آشنا شد و به شدت تحت تأثیر قرار گرفت.
خانواده الساندرو ولتا می خواستند که فرزندشان در رشته حقوق درس بخواند و به وکالت بپردازد. اما الساندرو به علم و به خصوص فیزیک علاقه داشت. ولتا زمانی در 18 سالگی آزمایشگاهی خانگی درست کرد و در آنجا به تحقیق و انجام آزمایش های مختلف در خصوص انرژی پرداخت. او تا 29 سالگی وسایل بسیاری نظیر الکتروفور، آب سنج، الکتروسکوپ و . را اختراع کرد. در سال 1779 به عنوان استاد وارد دانشگاه پاوی شد و به مدت 40 سال کرسی استادی این دانشگاه را در اختیار داشت.
او با الهام از آزمايشهايی كه گالوانی بر روی الكتريسيته ساكن كرده بود موفق به اختراع اين پيل شد. گالوانی تصور می كرد كه عضلات حيوانات مولد الكتريسيته هستند در صورتی كه ولتا با استفاده از دو فلز متفاوت مس و روی و محلول اسيد سولفوريک جريان الكتريكی را توليد كرد. اولين پيلی كه ساخت هايی از مس و روی بود كه بين آن ها هايی از نمد آغشته به اسيد سولفوريک موجود بود. ولتا اين پيل را سلول الكتريكی ناميد.
پس از فراغت از تحصيل رسمی با شغل معلمی در يكی از مدارس كمو به تدريس پرداخت وليكن لحظه اي از تحقيق دست برنداشت تا آنكه به سال 1769 به همه اطلاعاتی كه تا آن زمان درباره الكتريسيته وجود داشت دست يافت و اولين اثر علمی خود را در اين زمينه منتشر كرد. او پس از چهار سال كه در كمو تدريس كرد به استادی فيزيک دانشگاه پاويا منصوب شد. (1779) و به سال 1819 پس از بازنشسته شدن به زادگاه خود بازگشت و سرانجام در سال 1827 در هشتاد و دو سالگی درگذشت.
تالس یا طالس فیلسوف مکتب مَلَتی بود. از او که در نیمهٔ دوم سدهٔ ششم پیش از میلاد میزیست- به عنوان آغازگر فلسفه و نخستین چهرهٔ علم یاد میشود. یونانیان او را در شمار حکمای سبعه آوردهاند. تالس میلتوسی در حدود سال 624 پیش از میلاد در شهر میلیتوس در ایونیه (غرب ترکیه امروزی) که باشکوه ترین و قدرتمندترین شهر یونانی در سواحل آسیای صغیر بود، به دنیا آمد.
پدر وی اکسامیس و مادرش کلئوبولینه نام داشتند. مشهور است که کلئوبولینه ، مادر تالس از پسرش درخواست می کرد تا ازدواج کند اما تالس علاقه ای به ازدواج نداشت و هر بار در برابر خواسته مادرش می گفت : مادر من هنوز برای ازدواج کردن جوانم . این پاسخ تالس تنها جوابی بود که همیشه به مادرش می گفت. تا این که در دوران پیری ، پس از خواهش دوباره مادرش برای ازدواج گفت : مادرم ، الان برای ازدواج خیلی دیر شده . هنگامی از او پرسیدند که چرا فرزند ندارد، در پاسخ می گفت: چون عاشق کودکانم.
تالس این نظر را مطرح کرد که همهٔ این مواد در یک عنصر نخستین، وحدت بخشید. او این عنصر نخستین جهان را آب دانست. ارسطو حدس میزند که ممکن است مشاهدهی این امر که همهی موجودات زنده و آنچه از آن تغذیه میکنند مرطوب هستند او را به این نتیجه گیری رهنمون ساخته باشد.
علت محتمل دیگر میتواند مشاهدهی این خاصیت آب باشد که به وضوح و در برابر چشمان تالس میتوانسته به صور بخار و یخ درآید و مجدداً به صورت آب ظاهر گردد که حالات سهگانهی ماده هستند هر چند که این طبقهبندی هنوز در زمان تالس شناخته شده نبود.
تالس، نخستین فیلسوفان به شمار میآید. نظر تالس مبنی بر اینکه خواستگاه همه چیز آب است، بیش از حدس و گمان نبود، و نه او و نه بسیاری که پس از او آمدند، راهی برای آزمودن نظریاتشان نداشتند؛ با این وجود وی از نخستین کسانی است که کوشیدند تا به جای تفسیر اسطوره شناختی، جهان را به روشی عقلانی توصیف کنند. همچنین او از نخستین کسانی است که مفهوم «وحدت در اختلاف» را درک کرده است.
طبق گفته های دیوگنس لائرتیوس، تالس سال را به 365 روز تقسیم کرده بود و بنا به نوشته هایش تالس در هنگام دیدن یک مسابقه ورزشی از دنیا رفت. وقتی که تماشاچیان در حال ترک کردن ورزشگاه بودند ، دریافتند که تالس در حال تماشای بازی خوابش گرفته است در عین حالی که او واقعاً مرده بود. مرگ تالس در پنجاه و هشتمین دوره بازی های المپیک و در سن 78 سالگی اتفاق افتاد .
(548 – 545 ق.م ) گفته های این دو مورخ بیشتر بنا به سنت است و گرنه هیچ نوشته ای از تالس بر جا نمانده است و منابع هم عصر وی نیز موجود نمی باشد ؛ بدین خاطر کار بر روی شخصیت وی مشکل می باشد.
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که با احساس تلخی دهان در صبح بیدار شوید و این موضوع آزاردهنده روزتان را خراب کند؟ عوامل مختلفی میتواند دلیل این امر باشد که با تشخیص و درمان آن، میتوانید مشکل تلخی دهان در صبح را از بین ببرید و زندگی شیرینتری داشته باشید.
1. عدم رسیدگی به بهداشت دهان
عدم رعایت بهداشت دهان و دندان تاثیر زیادی در تغییر طعم دهان و تلخی دهان در صبح دارد.
2. سینوزیت
سینوزیت یکی از دلایل تلخی دهان در صبح است. بر اثر بیماری سینوزیت، سینوسهای بینی گرفته میشود و فرد بو و طعمها را احساس نمیکند. این عوامل تلخی دهان در صبح را به همراه خواهد داشت.
3. سرماخوردگی
سرماخوردگی با ایجاد گرفتگی راه بینی و گلو و ایجاد عفونت در دستگاه گوارش، میتواند علت تلخی دهان در صبح باشد.
4. حساسیت
حساسیت یا آلرژی، با ایجاد گرفتگی و اختلال در سلامت دستگاه گوارش، یکی دیگر از علتهای تلخی دهان در صبح است.
5. اختلال در سلامت دستگاه تنفسی
اختلال در سلامت دستگاه تنفسی از جمله عفونت دستگاه تنفسی به هر دلیلی، میتواند علت تلخی دهان در صبح باشد.
6. کشیدن سیگار
سیگار به دلیل داشتن مواد شیمیایی و سمی باعث آسیب به جوانههای چشایی میشود. ترک سیگار باعث میشود که مجددا جوانههای چشایی رشد کرده و بیشتر شوند و در نتیجه احساس مزه و طعم بهبود پیدا کند. البته در افرادی که برای مدت زیادی است سیگار میکشند ممکن است با ترک سیگار هم جوانههای چشایی برنگردند و همانطور بمانند.
7. استفاده از داروهای بیولوژیکی و شیمی درمانی
شیمی درمانی و استفاده از داروهای بیولوژیکی باعث میشود طعم دهان تغییر کند و طعم فلزی یا تلخی و شوری به خود بگیرد.
8. کاهش میزان ویتامین بدن
یکی از علتهای تلخی دهان در صبح میتواند کمبود ویتامین باشد. ویتامینها و مواد مغذی بدن برای درک درست اندامهای بدن از جمله درک بو، طعم و مزه لازم و ضروری هستند و مستقیما بر روی حس چشایی و بویایی تاثیر دارند. البته لازم به ذکر است که بیشبود ویتامینها نیز میتواند باعث تلخی دهان در صبح شود. برای مثال کمبود ویتامین ب. 12 باعث تلخی دهان در صبح و همچنین از دست دادن تشخیص طعم غذاها میشود. همچنین افزایش روی در بدن هم میتواند علت تلخی دهان در صبح باشد.
9. بارداری
نی که در مراحل اولیه بارداری باشند، تغییراتی در حس چشایی خود احساس میکنند. احتمال دارد برای آنها در این دوران غذاها طعم همیشگی را نداشته باشند و یا دهان طعم فلزی و تلخ به خود بگیرد.
10. رفلاکس معده
رفلاکس معده یا برگشتن اسید معده به درون مری، احساس تلخی دهان در صبح را در پی دارد. رفلاکس معده باعث میشود که سر دل احساس سوزش کند. در واقع دریچهای که بین مری و معده قرار گرفته است در حالت طبیعی باید بسته باشد تا مانع خروج اسید به درون مری شود، اما در مواقعی که این دریچه ضعیف میشود و یا به آن آسیبی وارد میشود، اسیدها از معده خارج شده و در معده و قفسه سینه ایجاد سوزش میکند.
11. انجام جراحی
جراحیهایی که مربوط به بینی، حلق و دهان باشند، احتمال دارد به عصبهای مربوط به جوانه چشایی و یا غدد بزاق صدمه بزنند و در نتیجه باعث تلخی دهان در صبح و اختلال در چشیدن غذا شوند.
12. سوء تغذیه
نداشتن تغذیه مناسب و سوء تغذیه میتواند باعث تلخی دهان در صبح شود.
13. اختلال در سلامتی
بی آبی بدن و اختلال در عملکرد غدد بزاق و یا نفس کشیدن از راه دهان، باعث خشکی دهان میشود. خشکی دهان طعم دهان را تغییر میدهد و به آن یک طعم فلزی میدهد. علت تلخی دهان در صبح همچنین میتواند نشانه بیماری دیابت باشد. همچنین افرادی که بیماری تیروئید، کبد یا کلیه دارند ممکن است دچار این عارضه شوند.
14. پیری
یکی از دلایل تلخی دهان در صبح ممکن است پیری باشد، اما زندگی و تغذیه سالم تا حدی میتواند عوارض پیری را کاهش دهد. پیری نیز میتواند یکی از دلائل تلخی دهان در صبح باشد.
سخن پایانی
برای درمان تلخی دهان در صبح بایستی به سلامت دستگاه گوارش خود بیشتر اهمیت دهید. برای مثال از مصرف میوه و سبزیجات تازه دریغ نکنید تا به سلامت کبد کمک کرده باشید. از مصرف الکل و کافئین خودداری کنید، زیرا باعث اختلال در عملکرد کبد شده و اجازه نمیدهند کبد پاکسازی شود. غذاهایی دارای چربی مضر یا اشباع شده باشند سطح آنزیم کبد را بالا میبرند و به سلامت کبد لطمه وارد میکنند و همه اینها احساس ناخوشایند تلخی دهان در صبح را به دنبال دارد.
فاجعهی هستهای چرنوبیل که بهتازگی با نمایش مجموعهای تلویزیونی با همین نام دوباره بر سر زبانها افتاده، در سال 1986 باعث ابتلای هزاران نفر به سرطان شد و منطقهای پرجمعیت را به شهر ارواح تبدیل کرد. متعاقب آن، منطقهی ممنوعهای به وسعت 2,600 کیلومترمربع بهوجود آمد؛ هرچند این منطقه اکنون خالی از حیات نیست و گرگها و گرازها و خرسها به جنگلهای سرسبز اطراف نیروگاه هستهای قدیمی چرنوبیل برگشتهاند.
دربارهی پوشش گیاهی هم باید گفت تقریبا آسیبپذیرترین حیات گیاهی این منطقه هیچگاه از بین نرفت و حتی بخشهای دارای بیشترین رادیواکتیو نیز در سه سال دوباره احیا شد. تشعشعاتی که به گیاهان واقع در آلودهترین بخشهای این منطقه رسیده بود، میتوانست بارهاوبارها به مرگ انسانها و سایر داران و پرندگان بینجامد؛ اما واقعا چرا حیات گیاهی اینقدر دربرابر این فاجعهی هستهای و رادیواکتیوی مقاوم بوده است؟
برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید بدانیم تشعشعات ناشی از رآکتورهای هستهای چطور بر سلولهای زنده تأثیر میگذارند. مواد رادیواکتیو چرنوبیل ناپایدار هستند؛ چراکه دائما امواج و ذرات فراوان انرژی را ساطع میکنند و باعث نابودی ساختارهای سلولی میشوند یا با تولید موادشیمیایی واکنشپذیر، به ساختار سلولها حمله میکنند. بخش زیادی از سلولها درصورت آسیب جایگزین میشوند؛ اما این موضوع برای DNA اتفاق نمیافتد و با افزایش میزان تشعشعات، DNA تغییر میکند و سلولها بهسرعت میمیرند. میزان کمتر تشعشعات آسیبهای عمیقی بهشکل جهش ژنتیکی وارد میکنند و عملکرد سلول را تغییر میدهند.
این موضوع اغلب در حیوانات مرگبار است؛ زیرا سلولها و سیستمهای آنها برای عملکردی خاص طراحی شدهاند و انعطافپذیر نیستند. زیستشناسی حیوانات را مثل دستگاهی پیچیده در نظر بگیرید که هریک از سلولها و اعضای بدن، جایگاه و هدف خاصی دارند و همهی بخشها باید فعالیت و با یکدیگر همکاری کنند تا حیوان زنده بماند. همین موضوع دربارهی انسان نیز صدق میکند؛ زیرا بدون مغز یا قلب یا ریه نمیتوان به حیات ادامه داد.
بااینحال، گیاهان بهشکل بسیار منعطفتر و ارگانیکتری رشد میکنند. آنها نمیتوانند حرکت کنند و درنتیجه، چارهای جز سازگارشدن با محیط اطرافشان ندارند. درواقع گیاهان در زمان رشد، ساختار خود را میسازند و مثل حیوانات از ساختار تعریفشدهای تشکیل نشدهاند. گیاهان باتوجهبه سیگنالهای شیمیایی که از سایر بخشهای گیاه ارسال میشود، شبکهی جنگلگستر، نور، دما، آب و موادمغذی، ریشههای عمیقتر یا ساقههای بلندتری پیدا میکنند. تقریبا تمام سلولهای گیاه برخلاف سلولهای حیوانات، میتوانند هرنوع سلول جدید موردنیاز گیاه را تولید کنند؛ بههمیندلیل، باغبانان با بریدن ساقه یا برگ گیاه و ریشهزدن آن میتوانند گیاهان جدیدی داشته باشند.
تمام این موارد نشان میدهند گیاهان میتوانند سلولها یا بافتهای مُرده را بسیار آسانتر از حیوانات جایگزین کنند و برایشان فرقی ندارد دراثر حملهی حیوانات آسیب دیدهاند یا تشعشعات رادیواکتیوی. با وجود آنکه این تشعشعات و سایر انواع آسیبها به DNA باعث بروز تومور در گیاهان میشوند، سلولهای جهشیافته بهطورکلی نمیتوانند مشابه سرطان، از بخشی گیاه به سایر بخشها سرایت کنند؛ چراکه دیوارهای محکم و متصل بههم اطراف سلولها مانع از این امر میشود. علاوهبراین، گیاه میتواند با وجود بافت آسیبدیده، به فعالیت خود ادامه دهد؛ ازاینرو، چنین تومورهایی در اکثر موارد به مرگ گیاه منجر نمیشوند.
جالب است بدانید درکنار مقاومت ذاتی گیاهان دربرابر تشعشعات، بهنظر میرسد برخی گیاهان در منطقهی ممنوعهی چرنوبیل از مکانیسمهای مضاعفی برای حفاظت از DNA خود استفاده میکنند و برای مقاومترشدن آن دربرابر آسیب، شیمی DNA را تغییر میدهند و درصورتی که این روش موفق نباشد، سیستمهایی را برای تعمیر آن فعال میکنند. در زمان تکامل گیاهان اولیه در گذشتههای دور، میزان تشعشعات طبیعی در سطح زمین بسیار بیشتر بود؛ درنتیجه، شاید گیاهان منطقهی ممنوعه از سازگاریهای آن زمان برای بقای خود استفاده کردهاند.
اکنون زندگی در اطراف چرنوبیل جریان دارد و جمعیت گونههای جانوری و گیاهی بسیار بیشتر از دوران قبل از فاجعه شده است. باتوجهبه کشته یا کوتاه شدن غمانگیز زندگی انسانها در ماجرای چرنوبیل، تجدید حیات گیاهان و جانوران شگفتآور است. پرتوهای رادیواکتیو بیشک تأثیرات شدیدی بر حیات گیاهی گذاشته و احتمالا عمر گیاهان و جانوران را کوتاه کردهاند؛ اما وقتی منابع پایدار حیات بهمیزان زیادی وجود داشته باشد و آسیب وارده مرگبار نباشد، زندگی دوباره جریان مییابد.
علاوهبراین، مزایای ناشی از رفتن انسانها از این منطقه، بسیار بیشتر از آسیب پرتوها بوده است. درحالحاضر، محدودهی اطراف چرنوبیل به یکی از بزرگترین ذخیرهگاههای طبیعی اروپا تبدیل شده است و ایستم آن درمقایسهبا گذشته از حیات جانوری و گیاهی بیشتری محافظت میکند، حتی اگر چرخهی زندگی هریک کوتاهتر باشد. فاجعهی چرنوبیل میزان واقعی تأثیر محیطی انسان بر کرهی زمین را نشان میدهد. حادثهی هستهای چرنوبیل اثرهای مخربی داشته؛ اما شدت آن درمقایسهبا تخریب ناشی از فعالیت انسان در این ایستم محلی، بهمراتب کمتر بوده است. با ترک این منطقه، به طبیعت اجازه دادهاند تا دوباره خود را احیا کند.
علت اینکه چرا پوست گورخرها دارای خطوط راهراه متمایز است، همیشه موضوع بحث و جدلهای علمی بوده و یکی از اصلیترین فرضیهها میگوید که آنها مکانیسمی برای کنترل دما هستند. پژوهشی سال گذشته انجام شد که خط بطلانی روی این فرضیه کشید، اما اکنون شواهد جدیدی بهدست آمده است که آن را تأیید میکند. پژوهشگران در جدیدترین مطالعهی خود و در آزمایشی که تا پیش از این انجام نشده بود، تفاوت دمایی بین خطوط سیاه و سفید دو گورخر ساکن آفریقا را در زیستگاه طبیعی آنها بررسی کردند.
آنها دریافتند که خطوط سیاه و سفید در طول گرمای روز پهن میشوند و بین آنها تفاوت دمایی وجود دارد، بهطوریکه دمای خطوط سیاه 15 درجه گرمتر از خطوط سفید است. این اختلاف دمایی بهحدی است که میتواند جریانهای همرفتی کوچکی را روی پوست گورخر ایجاد کند و او را خنک نگهدارد؛ اما رنگ این خطوط تنها عامل این فرایند نیست. بالاخص، زمانیکه پژوهشگران دمای پوست گورخر غیرزندهای را اندازه گرفتند که بهعنوان آزمایش روی رختآویز انداخته شده بود، تأثیر مشابهی را مشاهده نکردند.
درواقع این پوستهای متعلق به گورخرهای بیجان ممکن بود تا 15 درجه گرمتر از دمای پوشش جانور زنده شود. بهعبارتی بهنظر میرسد که گورخر زنده از سازوکار خنککنندگی مضاعفی فراتر از خطوط سیاه و سفید استفاده میکند و پژوهشگران فکر میکنند که علت این موضوع را میدانند؛ آنها مشاهده کردند که گورخرهای زنده طبق نیازشان، موهای خطوط سیاه را برای بهدام انداختن یا رهاکردن گرما سیخ میکنند. استفاده از حیوان زنده برای انجام پژوهش اخیر، تفاوت مهم آن با پژوهش سال گذشته است که در آن بهجای گورخر زنده، پوست حیوان را روی بشکههای آب قرار دادند.
پژوهش جدید بههمت متخصص زیستشناسی سابق و طبیعتشناس آماتور آلیسون کاب و همسرش استفان کاب، جانورشناس، انجام شده است. آلیسون کاب میگوید: در طول سالهای زیادی که در آفریقا زندگی میکنیم، همیشه از اینکه گورخرها زمان زیادی را زیر گرمای سوزان روز به چرا مشغول میشوند، متعجب میشدیم و فکر میکردیم که شاید خطوط راهراه پوستشان بهنوعی به کنترل دمای بدن آنها کمک میکند. 40 سال قبل در اولین تلاشهایم برای آزمایش این فرضیه، دمای آب در بشکههای نفت را با پوششهای نمدی در رنگهای مختلف مقایسه کردم، اما فکر کردم که این روش خوبی برای آزمایش نیست و دوست داشتم نحوهی رفتار این خطوط را روی گورخرهای زنده ببینم.
این دو نفر دیدند که در طول هفت ساعت از گرمترین ساعات روز در آفریقا، خطوط سیاه روی دو گورخر مورد مشاهده بین 12 تا 15 درجه ثابت میماند و گرمتر از خطوط سفید آنها میشود و همین موضوع جریان همرفتی کوچکی را بهوجود میآورد. تفاوت دمایی خطوط سیاه و سفید پوستی که روی رختآویز قرار داشت، مشابه بود و دمای خطوط سیاه تا 16 درجه گرمتر از خطوط سفید میشد؛ اما برخلاف پوست حیوان زنده، دمای کلی این پوشش در طول روز ثابت نمیماند. درواقع، دمای خطوط سیاه گورخر زنده تا 56 درجه بالا میرفت، اما خطوط سیاه پوشش غیرزندهی روی رختآویز به حرارت سوزان 71 درجه میرسید.
پس ظاهراً اتفاق دیگری نیز در گورخر زنده رخ میدهد که در آزمایشهای پیشین نظیر بشکههای آب یا قراردادن پوست گورخر روی رختآویز اتفاق نمیافتاد. پژوهشگران ایدههایی را برای علت این موضوع مطرح میکنند. اول، عرق کفمانندی که از گورخر (و اسبها) ترشح میشود، به جریان همرفتی روی سطح پوست کمک کرده و علاوهبر افزایش مساحت سطح این مایع روی پوست، فرایند تبخیر را تسریع میکند. دوم، پژوهشگران شاهد سیخشدن موهای خطوط سیاه بودند، این موضوع شاید به آنها کمک میکند تا در ساعات خنک صبح، هوا را در خود نگهدارند و در هنگام گرمای روز، این هوا را آزاد کرده و آبی که روی سطح بدنشان قرار دارد را سریعتر تبخیر کنند.
بااینکه تفاوت دمایی بین خطوط راهراه پوست گورخر از دههی 1970 مورد توجه پژوهشگران بوده است، اما پژوهش اخیر ارزیابیهای گستردهتر و جزئیات بیشتری را به دانستههای پیشین اضافه میکند که مشاهدهی گورخرها در زیستگاه طبیعیشان را نیز دربر میگیرد.
پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که خطوط سیاه و سفید، عرقکردن و سیخشدن موها همگی به خنکشدن گورخر در گرمای سوزان روزهای آفریقا کمک میکنند. آنها همچنین معتقدند که جریان چرخشی هوا روی پوست گورخر باعث میشود که مگسها از آنها دور شوند؛ این تأثیر در تعدادی از پژوهشهای پیشین نیز مشاهده شده بود.
درهرصورت این یافته، پایان بحث و جدلها بر سر خطوط راهراه پوست گورخر نیست و باید گورخرهای بیشتری بررسی و مشاهدات مضاعفی انجام شود. بااینحال، پژوهش اخیر دربارهی اینکه این خطوط سیاه و سفید چطور میتوانند باهمراهی فرایندهای بیولوژیکی داخلی حیوان، به تنظیم دمای بدن او کمک کنند، ایدههای جالبی را مطرح میکند.
آلیسون کاب میگوید: راهکار تعادل گرمایی گورخر، هوشمندانهتر، پیچیدهتر و زیباتر از حد تصور ما است؛ هرچند که بهمنظور جمعآوری شواهد و درک کامل اینکه چطور خطوط سیاه و سفید روی پوست گورخر به کنترل دمای بدن او کمک میکنند، باید پژوهش بسیار بیشتری انجام شود. من اکنون 85 سال دارم و درنتیجه سایرین باید این کار را ادامه دهند.
توماس آلوا ادیسون متولد 11 فوریه 1847 میلادی در شهر میلان واقع در ایالت اهایو، آمریکا است.پدر توماس ادیسون فردی بااستعداد و همه فن حریف و مادرش معلم بود. زمانی که ادیسون 4 ساله بود او و خانواده اش به ایالت میشیگان نقل مکان کردند. هنگامی که توماس ادیسون در دوره ابتدایی درس می خواند مدیر مدرسه وی اعتقاد داشت که ادیسون شاگرد کودنی است و عذر او را از مدرسه خواست و به همین دلیل توماس ادیسون در خانه مشغول آموزش شد.
توماس ادیسون در سن حساس 12 سالگی، یک ندهی میوه، رومه و دیگر اجناس در راهآهن گرند ترانک شد. با کمک یک ابزار چاپ کوچک، توماس ادیسون کتاب " قاصد گراند ترانک" را در یک ماشین زباله نوشت و در سال 1862 به چاپ رساند. این کتاب برای 400 نفر از کارکنان راهآهن فرستاده شد. در همان سال ادیسون به عنوان اپراتور تلگراف مشغول به کار شد. توماس ادیسون این کار را از پدر کودکی که جانش را نجات داده بود آموخت.
توماس ادیسون هنگامیکه فقط 21 سال داشت اولین اختراع خود را که یک دستگاه الکتریکی شمارش آرا بود عرضه کرد. در سال 1869 ادیسون که اداره راه آهن را ترک کرده بود، به عنوان سرپرست فنی به استخدام یک مؤسسه صرافی بزرگ در نیویورک درآمد. در این مقام توماس ادیسون توانست نخستین اختراع موفقش را که نوعی تلگراف چاپی بود، به نام خود ثبت کند. تلگراف ادیسون برخلاف انواع رایج که علائم مورس را به صورت صداهای کوتاه و کشیده به گوش اپراتور می رسانیدند، آنها را به شکل خط و نقطه بر روی نوار کاغذی چاپ می کرد.
توماس ادیسون حق امتیاز اختراعش را در مقابل 4000 دلار به مدیر صرافخانه واگذار کرد و با پول آن در نیوآرک، نیوجرسی یک کارگاه تحقیقاتی برای خود برپا نمود. در محل جدید ادیسون علاوه بر تکمیل لوازم جانبی تلگراف، یک سامانه پیشرفته نمایشگر اطلاعات بورس را طراحی کرد که سود هنگفتی از آن حاصل آمد.
توماس ادیسون در قسمت اعظم عمر خود از ناشنوایی شدیدی رنج می برد ولی این معلولیت و ناراحتی با توان بالای او در انجام کارهای سخت و زیاد جبران می شد. ادیسون دوبار ازدواج کرد (همسر اول او در جوانی از دنیا رفت) و از هر ازدواج خود سه فرزند داشت.
در 6 ژانویه 1931 ادیسون درخواستنامهٔ ثبت آخرین اختراع خود «وسیلهی نگهدارندهی اشیاء هنگام آبکاری الکتریکی» را به ادارهی ثبت اختراعات فرستاد اما پیش از دریافت پاسخ، اَجل به او مهلت نداد و این مخترع بزرگ در 18 اکتبر 1931 در سن 84 سالگی به علت بیماری دیابت چشم از جهان فروبست.
برای مهار میزان کربن منتشرشده در انمسفر نیاز به سبدی متنوع از فناوریهای انرژی سبز و پاک خواهیم داشت. یکی از این فناوریها راکتورهای شکافت هستهای هستند که با اینکه هیچگونه کربنی در فضا منتشر نمیکنند، اما وقوع چندین سانحه و فاجعهی هستهای باعث شد که این روزها در فهرست فناوریهای پرریسک جای گیرند. اما شاید این ریسک قابلکاهش باشد.
راکتورهای تجاری ما برای دههها از یک نوع سوخت استفاده میکردهاند: های کوچکی از دیاکسید اورانیوم که درون میلههای استوانهای از جنس آلیاژ زیریوم قرار میگیرند. نوترونهای تولیدشده درنتیجهی شکافت هستهای درون ها بهآسانی از درون میلههای زیریومی قرارگرفته زیر آب عبور میکنند و بدینترتیب انرژی حرارتی لازم برای تولید الکتریسته ازطریق یک واکنش پایدار هستهای فراهم میشود.
مشکل اینجا است که چنانچه دمای زیریوم بیش از اندازه بالا برود، میتواند منجربه واکنش آن با آب و تولید هیدروژن شود. هیدروژن گازی اشتعالپذیر با خطر ایجاد انفجار است. این همان عاملی است که گمان میرود منجربه بروز انفجار و ذوب بخشی از راکتور تری مایل آیلند (Three Mile Island) در ایالات متحده در سال 1979 و نیز انفجار راکتور و نشت مواد رادیواکتیو در فوکوشیمای ژاپن در سال 2011 شده باشد.
گفتنی است که انفجار راکتور چرنوبیل در سال 1986 برخلاف موارد یادشده، به ضعف طراحی و عملکرد معیوب راکتور نسبت داده میشود. سازندگانی نظیر وستینگهاوس الکتریک (Westinghouse Electric) و فارماتوم (Framatome) درحال توسعهی انواع جدیدی از سوختهای هستهای مقاومبه انفجار هستند که احتمال افزایش بیش از حد دما یا تولید گاز هیدروژن در آنها نزدیک به صفر است. در برخی موارد، میلههای زیریوم با لایهای از این نوع مواد پوشش داده میشود تا میزان واکنشپذیری به حداقل برسد.
در موارد دیگر نیز، زیریوم و حتی دیاکسید اورانیوم توسط مواد دیگری جایگزین میشود. این پیکربندی جدید قابلیت آن را دارد که با کمترین میزان تغییرات حتی درمورد راکتورهای فعلی پیادهسازی شود. البته رسیدن به چنین چشماندازی در دههی بعدی قابلتصور است. طی آزمایشهای واقعی این مواد درون راکتورهای در حال کار میتوان نسبتبه موفقیتآمیز بودن این روشها و رضایت اپراتورها اطمینان حاصل کرد.
همچنین این سوختهای جدید میتوانند در افزایش توجیهپذیری اقتصادی نیروگاههای هستهای مؤثر باشند. چنین موضوعی باتوجه به روند نزولی هزینههای انواع دیگر از انرژیهای پاک نظیر بادی و خورشیدی میتواند خبری مسرتبخش برای سرمایهگذاران انرژی هستهای باشد. گرچه روند توسعهی نیروگاههای هستهای در کشورهایی نظیر ایالات متحده و آلمان تقریبا متوقف شده است؛ اما کشورهایی نظیر چین و روسیه همچنان باجدیت در این صنعت فعال هستند.
چنین بازارهایی میتواند هدف مناسبی برای سازندگان این سوختهای جدید باشند. روسیه از روشهای دیگری نیز برای افزایش ایمنی تجهیزات خود بهره میبرد. شرکت دولتی «رستم» نیروگاههای تازهای در خاک این کشور و خارج از آن بهرهبرداری کرده است که به سیستمهای ایمنی پسیو جدیدتری مجهز شدهاند. این سیستمها میتوانند درصورت قطع برق سراسری یا نقص در سیستم سیرکولاسیون خنککننده، مانع از بروز هرگونه مازاد حرارتی در راکتور شوند.
وستیگهاوس و شرکتهای دیگر نیز از این سازوکارهای ایمنی انفعالی در طراحیهای تازهی خود نیز بهره بردهاند. سازندگان همچنین درحال کار با مدلهای نسل چهارمی دیگری هستند که از سدیم مایع و نمک مذاب بهجای آب استفاده میکنند. این مواد جدید درکنار قابلیت هدایت حرارتی مناسب میتوانند ریسک تولید هیدروژن را در هسته نیز به صفر برسانند. پیشتر نیز چین طی گزارشی از تصمیم خود مبنیبر وارد مدارکردن یک نیروگاه هستهای با خنککنندهی هلیومی طی سال جاری میلادی خبر داد.
نبود یک منبع زمینشناسی دائمی برای سوختهای هستهای در ایالات متحده باعث شده که رشد صنعت هستهای در این کشور با یک مانع مهم مواجه شود. اما رویکردهای ی در حال تغییر است. در بهار گذشته، 12 تن از نمایندگان پارلمان ایالات متحده تدابیر جدیدی برای صدور مجدد مجوز سایت ضایعات هستهای کوه یوکا در نوادا پیشنهاد دادند. این سایت از سال 1897 تاکنون بهعنوان انبار اصلی زبالههای هستهای کشور شناخته میشود.
در همین حال، سناتور لیزا مورکوفسکی از آلاسکا از طرح راکتورهای ماژولار و بسیار کوچکی که در آزمایشگاه ملی آیداهو در حال توسعه هستند، حمایت کرده است. همچنین گروهی از ایالتهای نواحی غربی آمریکا از توافق اولیه برای چندین دستگاه از راکتورهای ماژولار شرکت NuScale Power در ایالت اورگن خبر دادهاند. با این تفاصیل، بهنظر میرسد سوختهای بهینهشده و توسعهی راکتورهای کوچک میتوانند نمایانگر چشمانداز مناسبی جهت تولد دوبارهی صنایع هستهای جهان باشند.
ساختار زندگی روزانه (و حتی سالیانه) بسیاری از حیوانات وابسته به چرخهی شب و روز است. این چرخهی منظم و موزون در طول شبانهروز به حیوانات میگوید که چه زمانی باید بهدنبال غذا باشند، بخوابند یا اینکه مهاجرت یا تولیدمثل کنند. حیوانات با گذر تعداد ساعات روز میتوانند بفهمند که کدامیک از امور روزمرهی خود را باید انجام دهند؛ با این حال، چرخههای قمری نیز تأثیر قدرتمندی روی رفتار این موجودات دارد.
دورههای قمری چرخهای 28 روزه هستند که طی آن یک ماه کامل با گذر از مراحل مختلف هلالی دوباره بهشکل ماه کامل در میآید. این چرخه اثرات درخورتوجهی روی میدان مغناطیسی زمین، جاذبهی میان ماه و زمین و البته میزان نور دریافتی طی ساعات شب دارد. بسیاری از موجودات متوجه تغییرات این چرخه هستند و زمان جفتگیری خود را مطابق آن تنظیم میکنند.
تخمریزی بزرگ مرجانهای دریایی که طی آن میلیونها تخم این موجودات در پهنهی صخرهها پراکنده میشود، همزمان با وقوع ماه کامل روی میدهد. اما بروز برخی از وقایع غیرمعمول نظیر خورشیدگرفتگی و ماهگرفتگی چه تأثیری روی رفتار جانوران خواهد داشت؟ در میان تمامی پدیدههای کیهانی، خورشیدگرفتگی یا کسوف بیشترین تأثیر را روی رفتار حیوانات دارد.
طی کسوف، حیواناتی که مشغول امور روزمرهی خود هستند، به اقامتگاه شبانگاهی خود بازمیگردند و جالبتر آنکه حیوانات شبگرد خیال میکنند که احتمالا شب شده است و آنها خواب ماندهاند. همانطور که میدانید، خورشیدگرفتگی زمانی رخ میدهد که خورشید، ماه و زمین بهترتیب در یک راستا قرار میگیرند و بدینترتیب ماه کاملا مسیر رسیدن نور خورشید به زمین را مسدود میکند.
از آنجا که احتمالا طی این لحظات، همهی ما محو تماشای منظرهی خورشیدگرفتگی هستیم، این رفتارهای عجیب حیوانات معمولا از دیدمان پنهان میمانند. طی کسوف، برخی از گونههای عنکبوت شروع به پارهکردن تارهای خود میکنند؛ درحالی که این رفتار بهطور معمول در ساعات انتهایی روز از آنها دیده میشود. جالبتر اینکه با پایان کسوف، عنکبوت بختبرگشته دوباره شروع به تنیدن تارهای خود میکند (و احتمالا از کمبود زمان استراحت غرولند میکند!).
بهطور مشابه، ماهیها و پرندگانی که مشغول امور روزمرهی خود هستند، با بروز تاریکی ناگهانی، به پناهگاههای شبانهی خود میروند و در همین حال، خفاشهای شبگرد نیز از مخفیگاههای خود بیرون میآیند و شروع به پرسهزدن میکنند. همچنین دیده شده است که طی خورشیدگرفتگی، کرگدنها در زیمباوه از آب بیرون میآیند و بهسمت مراتع خود روی خشکی به راه میافتند. در میانهی مسیر، که خورشیدگرفتگی به پایان میرسد و دوباره روشنایی روز پدیدار میشود، کرگدنها نیز به ناچار تصمیم خود را عوض میکنند.
ماهگرفتگی یا خسوف زمانی رخ میدهد که ماه، زمین و خورشید بهترتیب در یک امتداد واقع شده و قرار گرفتن زمین میان این دو، مانع از رسیدن نور خورشید به ماه میشود. این پدیده معمولا موجب میشود ماه یک درخشش سرخفام از دید ساکنان سطح زمین داشته باشد. این نوع ماه خونین تنها زمانی رخ میدهد که ماه در وضعیت کامل خود باشد. بنابراین بسیار دشوار است که اثرات یک ماهگرفتگی را از یک ماه کامل معمولی تشخیص دهیم.
طی مطالعهای که در سال 2010 روی میمونهای شب آزارا در آرژانتین انجام شد، پژوهشگران مشاهده کردند اینگونه از حیوانات که معمولا طی ساعات شب فعال هستند، در مواجهه با تاریکی عمیقتر شب طی لحظات خسوف، دست از جستوجو برای غذا میکشند. تصور میشود این رفتار میمونها بهخاطر ضعف بینایی یا وحشت از جستوخیز میان شاخههای درختان باشد.
«اَبَرماه» پدیدهی دیگری است که معمولا سه بار در سال رخ میدهد و طی آن، یک ماه کامل در نزدیکترین فاصلهی خود نسبتبه زمین قرار میگیرد. طی بازههای زمانی 28 روزهی چرخهی قمری، فاصلهی ماه از زمین نیز مرتب تغییر میکند. علت این تغییر فاصله آن است که مدار گردش ماه بهدور زمین یک دایرهی کامل نیست و بیشتر به بیضی شباهت دارد.
به نقاط با بیشترین فاصلهی ماه از زمین، «اوج» و به نقاط با کمترین فاصله، «حضیض» گفته میشود. در دورهی رسیدن ماه از وضعیت اوج تا حضیض، فاصلهی آن تا زمین حدود 46 هزار کیلومتر تغییر میکند. هنگام وقوع یک ابرماه، میزان نور دریافتی از ماه حدود 30 درصد بیشتر از هر زمان دیگری است و ماه نیز در آسمان شب بزرگتر از هر وقت دیگری بهنظر میرسد.
طی یک مطالعه مشخص شد که غازهای سفیدچهرهی وحشی که زمستان را در جنوبغربی اسکاتلند سپری میکنند، نسبتبه بروز این ابرماهها واکنش نشان میدهند. پژوهشگران طی این مطالعه، تجهیزات کوچکی را با این پرندگان متصل کردند تا رفتار آنها را تحت نظر قرار دهند. آنها دریافتند که ضربان قلب و دمای بدن غازها طی شبهایی که ابرماه رخ میدهد، افزایش مییابد؛ درحالی که در شرایط عادی مقادیر آنها بسیار کمتر بود.
همچنین پژوهشگران دریافتند که وقتی ابرماه در شبهای بسیار تاریک و پشت لایههای ضخیم ابر رخ میدهد، هیچگونه افزایشی در نرخ ضربان قلب و دمای بدن این حیوانات مشاهده نمیشود. بنابراین بهنظر میرسد غازها نیز مانند انسانها در مواجهه با نور درخشان ابرماه برانگیخته شده و این رخداد باعث افزایش ضربان قلب و دمای بدن حیوانات میشود. برای قرنها، موضوع ارتباط میان رفتار انسانها و چرخههای قمری مورد توجه بشر بوده است.
بسیاری از داستانها و افسانهها با تعاملات میان ما و چرخههای قمری در ارتباط هستند که شاید معروفترین مثال آن افسانههای مربوطبه گرگینهها یا انسانهای گرگنما باشد. این ارتباط بهحدی قوی است که از گذشتههای دور، در فرهنگ لاتین برای افرادی با مشکلات روانی یا رفتار پیشبینیناپذیر، اصطلاح «lunatic» بهمعنای «ماهزده» بهکار برده میشد. این روال تا دههی 1930 ادامه داشت تا اینکه واژههای مناسبتر و دقیقتری برای توصیف این حالات روانی ابداع شد.
زمانی این باور وجود داشت که چرخههای قمری موجب ایجاد تغییرات عجیبی در روان فرد و در ابعاد بزرگتر، رفتارهای جامعه میشود. حوزهی این تغییرات بازهی گستردهای از نرخ زادوولد و باروری گرفته تا حملات عصبی و قوهی استدلال را پوشش میداد. هنوز هم برخی بر این باور هستند که وقوع جرائم خشن و ناهنجاریهای عمومی طی دورههای زمانی ماه کامل شدت بیشتری به خود میگیرد.
با این حال، مجموعهای از مطالعات که در اواخر دههی 80 میلادی منتشر شد، وجود هرگونه شواهدی مبنی بر وجود ارتباط میان چرخههای قمری و رفتارهای انسانی را رد کرد. صرفنظر از ریشهی حقیقی چنین افسانههایی، شاید موضوع تأثیرات ماه روی رفتار بشر واقعا قصهای بیش نباشد، با این حال، نمیتوان ارتباط رفتار حاکی از سردرگمی حیوانات حیات وحش را با این پدیدههای آسمانی بهسادگی نادیده گرفت.
اگر با کسی آشنا شدهاید که شخصیت مشابهی با شما دارد دلیل نمیشود رابطهتان رابطهای شاد و رضایتبخش باشد. همانطور که همهی ما میدانیم، عشق چیز پیچیدهای است. این در ذات ماست که به دنبال کسی باشیم که مشابه ما باشد، اما این دلیل نمیشود که کسی با ویژگیهای شخصیتی مشابه ما، همان کسی باشد که رابطهای شاد و سالم را با او تجربه کنیم. مطالعات پیشین چنین نشان داده بودند که تشابه شخصیتی، کلید یک رابطهی شاد است، اما پژوهشهای جدید، چیز دیگری میگویند.
مطالعهای در سال 2019 که در نشریهی Research in Personality منتشر شده نتیجه گرفته است که تشابه شخصیتی، کلید سازگاری همسران نیست. در این مطالعه، محققان 2578 زوج را تحت نظر گرفتند تا تاثیر شخصیت آنها بر کیفیت رابطهشان را مشخص نمایند. ضمنا در این پژوهش، تشابهات میان شخصیتهای همسران و تاثیر این تشابه بر کیفیت رابطهشان مورد بررسی قرار گرفت. اینطور که معلوم شد، فاکتور تشابه، تاثیر بسیار اندکی بر کیفیت کلی رابطهی زوجین داشته است.
ویژگیهای قابل توجهی که در یک رابطهی شاد نقش دارند شامل احترام، اطلاعات فرهنگی، صبر و درک میشوند. درست است که آشنا شدن با کسی که تا حدودی شبیه شما باشد فوایدی دارد، اما لزوما تضمین کنندهی یک رابطهی شاد نیست. بودن با کسی که مشابه ماست، احتمال ثبات را در رابطه افزایش میدهد، زیرا میتوانیم گفتگوهایی موثر و نتیجه بخش با هم داشته باشیم و کمتر دچار اختلاف نظر شویم و کارمان به جنگ و دعوا نکشد.
البته بر اساس یافتههای جدید شما با وجود تفاوتهای شخصیتی هم میتوانید به ثبات در رابطه برسید و گفتگوهای موثر با هم داشته باشید، به این شرط که باوجدان و انعطاف پذیر باشید؛ بنابراین شادی در رابطه به این برمیگردد که چه ویژگی شخصیتی در خودتان و همسرتان را بیشتر از همه میپسندید و برایتان ارزشمند است، چگونه با هم ارتباط برقرار میکنید و چقدر میتوانید مثل یک تیم با هم برای زندگیتان تلاش کنید، تشابه شخصیتی لزوما قرار نیست شما را به جایی برساند.
رابطه با کسی که شخصیتی مشابه خودتان دارد، مزایا و معایبی دارد. بودن با کسی که خیلی شبیه شماست قطعا گاهی میتواند به درک بهتر منجر شود، مخصوصا در شروع یک رابطهی جدید. اما تشابهات شخصیتی برای شادی یک رابطه در بلند مدت ضروری نیست. ازدواج با کسی که شخصیت مشابهی با شما دارد شاید از خیلی جهات خوب باشد، اما واضحترین امتیاز چنین ازدواجی این است که دنیا و پیرامونتان را مثل هم میبینید.
نگرش شما به دنیا یکجور است و مسائل دنیا را مثل هم قضاوت میکنید و راه حلهایتان شبیه هم است. اگر بخواهید همسرتان را در مورد چیزی متقاعد کنید خوب میدانید از چه شیوهای استفاده کنید و کلامتان چگونه باشد. در صورت بروز اختلاف، راحتتر میتوانید بحث را کنترل کنید و پیش ببرید. این امتیاز بسیار بزرگی است که بدانید چگونه در مورد مسائل بزرگ و مهم زندگیتان با هم ارتباط برقرار کنید.
بزرگترین عیب ازدواج با کسی که شخصیت یکسانی با شما دارد باز هم این است که دنیا را یکجور میبینید و همانطور که گفتیم دیدتان به مسائل پیرامون و پیدا کردن راه حلها یکسان است، اما مشکل اینجاست که اگر هر دوی شما اشتباه کنید و تصمیم اشتباه بگیرید چطور؟ از آنجایی که شما و همسرتان مسائل را از یک زاویه میبینید، بررسی و قضاوتتان هم یکسان است و این ممکن است باعث شود تلاشهای اشتباهتان پیرامون یک مسئله، گرفتار یک سیکل معیوب شود و هیچکدامتان سراغ ایدهی جدیدی نروید.
هرچند خیلی خوب است که نظرات مشابهی با همسرتان داشته باشید، اما آن سوی ماجرا این است که نقصها و ایرادهایتان نیز شبیه هم است. نتیجهی چنین حالتی این است که اشتباهات تان دو برابر میشود، زیرا هیچکس نیست که بگوید یا نظر بدهد که انتخاب یا تصمیمتان نادرست است. همهی ما در زندگی به کسی در کنار خود نیاز داریم که وقتی عصبی هستیم آراممان کند، وقتی اشتباهی میکنیم تذکر بدهد و علامتها و زنگ خطرها را به ما یادآوری کند.
همسرانی که شخصیتی شبیه هم دارند، معمولا هدفهایشان در زندگی شخصی و حرفهای نیز یکسان است، اما این تشابه میتواند آنها را به رقیب هم نیز تبدیل بکند. ممکن است شروع کنید به مقایسه کردن خودتان با هم، اینکه چه کسی در این هدف مشترک اول برنده میشود یا بهتر به نتیجه میرسد و همهی اینها میتوانند حس حسادت و یا حتی خشم نیز ایجاد کنند.
وقتی از یک رابطه صحبت میکنیم، نمیتوانیم فقط از تفاوتها و تشابهات به تنهایی حرف بزنیم، بلکه باید ببینیم این تفاوتها چگونه میتوانند همدیگر را تکمیل کنند. یکی از امتیازات تفاوتهای شخصیتی میان همسران این است که میتوانند در برخی از زمینهها همدیگر را تکمیل کنند. ما اغلب میشنویم که متضادها همدیگر را جذب میکنند و گاهی این موضوع صحت دارد.
دو نفر با شخصیتهای متفاوت ممکن است از یک سری از فعالیتهای سرگرم کننده لذت ببرند، اما در حل مسائل مالی و یا سایر جنبههای یک زندگی مشترک، اختلاف نظر داشته باشند. رابطه با کسی که شبیه شما نیست، با توجه به اینکه کمکتان میکند همدیگر را تکمیل کنید (ضعفهایتان را کمرنگتر کنید) بیشتر به نفع شماست.
همسر شما میتواند کمکتان کند در زمینههایی که به تنهایی قادر به انجامش نیستید رشد کنید یا جنبههایی از خودتان را که تا به حال به آنها توجه نکرده بودید کشف نمایید. مطالعهای نشان داده ما تمایل داریم به دنبال کسانی باشیم که با ما متفاوتاند، زیرا آنها میتوانند فرصت رشد و کامل شدن را به ما بدهند. این رمانتیک نیست؟!
پس به جای اینکه به حساب و کتاب میزان شباهتهایتان با کسی که با او آشنا شدهاید بپردازید، ببینید چه خصوصیات و ارزشهایی در همسر آیندهتان برای شما اهمیت دارد. یا اگر با کسی آشنا شدید که تفاوتهایی با او دارید، به جای اینکه زود تصمیم بگیرید و از او رو برگردانید کمی صبر کنید و دوباره با دید دیگری بررسی کنید. شاید در کنار کسی که چندان شبیه هم نیستید زندگی شادی و پویاتری در انتظارتان باشد.
همه دخترها و پسرهای دم بخت، فقط و فقط به خوشبختی در زندگی مشترک فکر می کنند و هیچ جوانی برای طلاق گرفتن، ازدواج نمیکند! شاید برای شما هم جالب باشد که از کمترین و بیشترین میزان آمار طلاق در کشورهای مختلف دنیا مطلع شوید که به تازگی منتشر شده است.
طبق بررسیها، هرچند ایران جزو 10 کشوری است که کمترین میزان آمار طلاق را در دنیا دارد اما نباید از کنار همین نرخ طلاق 22 درصدی اعلام شده هم به سادگی گذشت. به بهانه همین آمار منتشر شده، در ادامه مطلب به این سوال پاسخ خواهیم داد که دخترها و پسرهای دم بخت باید چه بکنند که در آینده نزدیک به این آمار نیفزایند؟ راه حل، سخت نیست اما دقت زیادی می خواهد.
ازدواج کردن به محض عاشق شدن!
یکی از مهمترین عوامل افزایش آمار طلاق در این سالها، ازدواجهای نامناسب و ناهمگون بوده است. جالب این که در یک ازدواج نامناسب و ناهمگون حتی اگر مهارت آموزی هم انجام شود، باز هم نتیجه تغییر نمیکند چراکه خانه از پای بست ویران است. به طور قطع دخترها و پسرها برای این انتخاب مهم، به کمک و همراهی نیاز دارند تا بتوانند به درک درستی از ازدواج برسند و درگیر انتخابهای احساسی و عجولانه نشوند.
حال این که چگونه به این دختر یا پسر کمک شود، میتواند سرنوشت ساز باشد. در بسیاری از موارد حتی خانوادهها هم آگاهی و مهارت لازم را برای این کار ندارند یا به جای آنها تصمیم می گیرند. تبیین معیارها و ملاکهای صحیح انتخاب همسر برای جوانان و فراهم کردن امکانات و مراکز تخصصی مجاز برای راهنمایی و مشاوره پیش از ازدواج یک ضرورت انکار ناپذیر است.
به شناخت کافی نرسیدن در خواستگاری
ازدواج بدون آگاهی کافی از خود و طرف مقابل، اولین دلیل برای بروز مشکلات در زندگی مشترک است چراکه وقتی دختر یا پسر از ویژگیهای فردی و شخصیتی خود شناخت لازم را نداشته باشد، نمیتواند چشم انداز روشنی از اهداف و برنامههایش ترسیم کند. همچنین وقتی یک فرد معیار و ملاکی برای ارزیابی و سنجش طرف مقابل نداشته باشد چگونه میتواند او را بیازماید؟
چگونه است که ما برای سنجش یک نمره درسی، آزمون طراحی میکنیم ولی برای چنین انتخاب مهمی بر اساس حدس و گمان، شنیدهها و ظواهر و احساس عمل میکنیم؟! بسیاری از دخترها و پسرها هیچ گونه اطلاعاتی راجع به جنس مخالف ندارند و نمیدانند که ویژگیهای شخصیتی، سلایق، انتظارات و دیدگاههای طرف مقابلشان با آنها فرق میکند بنابراین آنها را با دیدگاه خودشان ارزیابی می کنند و این جاست که نتیجه مطلوب حاصل نمیشود و این یعنی شروع اختلافات و ناسازگاریها.
بی توجهی به اهمیت یادگیری مهارتهای ارتباطی
سومین دلیل شکست خوردن یک ازدواج، نداشتن مهارتهای لازم از سوی زن و شوهر است. همان طور که اگر یک کارگر بدون ابزار کافی وارد محل کار شود، نمیتواند کار خود را پیش ببرد، یک زن و شوهر هم اگر بدون داشتن مهارت و تواناییهای کافی در زمینههای ارتباطی و حل مسئله وارد زندگی مشترک شوند نمیتوانند با یکدیگر ارتباط موثر برقرار کنند و در نتیجه مشکلات به جای حل شدن روز به روز پیچیدهتر و گستردهتر میشود.
زوجها برای ادامه یک ارتباط رضایت بخش باید از مهارتهای زندگی مانند گفت وگو، گوش دادن و توانایی حل مسئله آگاهی داشته باشند زیرا وجود مشکل و اختلاف سلیقه در زندگی طبیعی است ولی نکته حائز اهمیت نحوه برخورد با این مشکلات است. گفت وگو یک عامل مهم در ازدواج موفق و زندگی مشترک است. زوجهایی که بیشتر اهل گفت وگو هستند، توانایی حل مسئله را نیز دارند.
آشنا نبودن با تفاوتهای جنسی زن و مرد
ما نمیتوانیم درک متقابل زن و شوهر از یکدیگر را که سبب آرامش آنها می شود، از غرایز جنسی تفکیک کنیم. این ها درهم تنیده هستند و روی هم تاثیر می گذارند. درک جنسی و عاطفی همسر، انسان را به آرامش میرساند و اگر در ی غرایز جنسی هر یک مشکلی وجود داشته باشد، روی روابط شویی آنان تأثیر فراوانی میگذارد.
باید توجه کرد که اگر ی غرایز جنسی در زندگی شویی اصل نباشد، حداقل چسب زندگی است و باعث میشود زن و شوهر بیشتر در کنار هم احساس صمیمیت و آرامش کنند و از یکدیگر لذت ببرند. عدهای تصور میکنند که با خواندن چند مطلب یا دیدن چند کلیپ از این ماجرا اطلاعات کافی کسب کردهاند در صورتی که نحوه ی غرایز جنسی در زن و مرد کاملاً با هم متفاوت است.
نداشتن حس مسئولیت پذیری
یکی دیگر از دلایل شکست در ازدواج و رسیدن به جدایی در چند سال گذشته، نداشتن بلوغ فکری و عاطفی و کاهش چشمگیر حس مسئولیت پذیری بین جوانان است. به نظر میرسد هر چقدر شرایط ازدواج و انتخاب همسر، انتخاب شغل و اداره زندگی مشترک مشکلتر و سختتر شده است، به همان نسبت وابستگی افراد به خانوادههای خود بیشتر شده است زیرا احساس میکنند که به تنهایی از عهده این مسئولیت سنگین بر نمیآیند. به تدریج نداشتن استقلال باعث میشود که فرد بخشی از مسئولیت خود را به گردن خانواده و دیگران بیندازد و به محض قرار گرفتن در تنگنا به طلاق فکر کند.
یا تا به حال با مشکل قطعی وایفای در هنگام نیاز فوری به اینترنت رو به رو شدهاید؟ در این مواقع یکی از راههای نجاتبخش (!) استفاده از اینترنت گوشی (دیتای تلفن همراه) بر روی کامپیوتر و لپتاپ است. اما چگونه این کار ممکن میشود؟ در این مقاله اتصال اینترنت گوشی به کامپیوتر و لپتاپ را به چهار روش مختلف خواهید خواند.
به طور کلی میتوان از چهار روش استفاده از کابل شارژ گوشی، استفاده از بلوتوث، استفاده از وایفای و استفاده از نرمافزار برای به اشتراک گذاری اینترنت گوشی با کامپیوتر و لپتاپ استفاده کرد که در ادامه توضیحات مختصری با ذکر مثال از هر روش ارائه میشود.
1. استفاده از کابل یو اس بی
در این روش ابتدا باید به وسیله کابل شارژر، گوشی خود را به کامپیوتر (یا لپتاپ) وصل کرده و پس از وصل شدن، در گوشی خود مسیر زیر را طی کنید:
Settings > Network & internet > Hotspot & tethering
سپس گزینه USB tethering را انتخاب کنید. پیغامی روی صفحهی گوشی ظاهر میشود مبنی بر این که با انتخاب این گزینه، انتقال دادهها بین کامپیوتر و گوشی قطع خواهد شد، آیا میخواهید ادامه دهید؟ با انتخاب گزینه ادامه، اینترنت گوشی شما با کامپیوتر به اشتراک گذاشته میشود و میتوانید از اینترنت استفاده کنید. لازم به ذکر است که قبل از این فرآیندها باید دیتای گوشی خود را روشن کنید.
از ویژگیهای این روش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
سرعت دانلود و آپلود در این روش بسیار خوب است.
مصرف باتری گوشی بسیار پایین یا حتی صفر است زیرا در جریان اتصال به کامپیوتر (لپتاپ) گوشی خود به خود شارژ میشود.
اگر لپتاپ به برق وصل نباشد، شارژ لازم گوشی از باتری لپتاپ تامین میشود، بنابراین بهتر است لپتاپ را در هنگام استفاده به برق وصل کنید.
2. استفاده از بلوتوث
این روش از اتصال بلوتوث برای برقراری ارتباط استفاده میکند و نسبت به روش قبلی کمی پیچیدگی بیشتری دارد. لازم به ذکر است که این روش تنها برای لپتاپها و کامپیوترهایی قابل استفاده است که بلوتوث دارند.
برای شروع باید گوشی و کامپیوتر خود را از طریق بلوتوث جفت (pair) کنید. بلوتوث گوشی خود را در حالت روشن و قابل مشاهده توسط دیگر دستگاهها قرار دهید و در کامپیوتر (ویندوز 10)، از مسیر «Settings > Devices > Bluetooth & other devices» بلوتوث خود را روشن و صبر کنید تا موبایل را پیدا کند و دستگاهها با هم جفت شوند.
سپس از طریق منوی تنظیمات گوشی مسیر زیر را طی کنید:
Settings > Network & internet > Hotspot & Tethering > Bluetooth tethering
حالا در کامپیوتر خود روی آی بلوتوث کلیک راست کرده گزینهی Join a Personal Area Network را انتخاب کنید. آی مربوط به گوشی خود را یافته و روی آن کلیک راست کرده و این مسیر را انتخاب کنید: Connect using > Access point. در این حالت گوشی شما پیامی نمایش داده و اشتراک گذاری اینترنت فعال میشود.
ویژگیهای استفاده از این روش به شرح زیر است:
سرعت دانلود و آپلود خوب، اما پایینتر از روش اتصال با کابل شارژر است.
مصرف باتری گوشی به دلیل استفاده از بلوتوث بالا میرود اما در گوشیهای جدیدتر که فناوری بلوتوث جدیدتری دارند، کمی مصرف باتری بهینه شده است.
3. استفاده از Wi-Fi Hotspot
به اشتراک گذاری اینترنت از این روش نسبت به روشهای قبلی بسیار سادهتر، اما از نظر امنیتی کمی ضعیفتر است. در این روش گوشی شما مانند یک مودم وایرلس عمل میکند و کامپیوتر نیز آن را به عنوان مودم شناخته و به آن وصل میشود.
برای استفاده از وایفای هات اسپات مسیر زیر را روی گوشی خود طی کنید:
Settings > Network & internet > Hotspot & tethering > Portable hotspot
در صفحهی باز شده هات اسپات را روی حالت روشن قرار داده و Configure hotspot را انتخاب کنید تا بتوانید تنظیمات شبکه را انجام داده و برای هات اسپات خود نام و رمز بگذارید تا کسی که نمیشناسید نتواند از اینترنت گوشی شما استفاده کند.
حالا در کامپیوتر یا لپتاپ خود شبکههای وایفای را جست و جو کرده و شبکه مربوط به گوشیتان را پیدا کنید و با زدن رمز وایفای به اینترنت گوشی خود متصل شوید.
ویژگیهای استفاده از این روش به شرح زیر است:
سرعت دانلود پایینتر از دو روش قبلی، اما سرعت آپلود بالاتر است. به طور کلی اتصال مطمئن و با سرعت قابل اتکایی به شمار میرود.
مصرف باتری گوشی در این روش تقریبا از بلوتوث بالاتر است و احتمالا با سه چهار ساعت استفاده، باتری گوشی را تقریبا خالی میکند. بنابراین در استفاده از هات اسپات گوشی نباید زیاده روی کرد.
4. استفاده از نرمافزار PdaNet
در این روش شما باید ابتدا نرمافزار PdaNet را بر روی گوشی اندرویدی و کامپیوتر خود نصب کنید. این نرمافزار به شما کمک میکند تا راحتتر اینترنت گوشی را با کامپیوتر به اشتراک بگذارید. برای این کار اپلیکیشن موبایل PdaNet را از گاه گوگل یا بازار دریافت و روی گوشی خود نصب کنید.
پس از نصب، نرمافزار از شما میپرسد که آیا مایل به دانلود و نصب نسخه ویندوز نرمافزار نیز هستید؟ و لینک دانلود رایگان را در اختیارتان قرار میدهد. پس از نصب نرمافزار بر روی موبایل و کامپیوتر، برای اتصال اینترنت گوشی به کامپیوتر (یا لپتاپ) باید مراحل زیر را طی کنید:
اپلیکیشن PdaNet را روی گوشی خود باز کنید.
گزینه Enable USB Tether را روی صفحه اصلی اپلیکیشن انتخاب کنید.
گوشی خود را از طریق اتصال یواسبی (کابل شارژ) به کامپیوتر متصل کنید.
در این مرحله نرمافزار PdaNet بر روی کامپیوتر اتصال گوشی را شناخته و مستقیما کامپیوتر را به اینترنت متصل میکند.
اگر کامپیوتر به صورت خودکار به اینترنت متصل نشد، روی آی نرمافزار PdaNet کلیک راست کرده گزینه Connect Internet را از منو انتخاب کنید. پس از طی مراحل فوق، کامپیوتر یا لپتاپ شما از به اینترنت موبایلتان متصل میشود و میتوانید به راحتی از اتصال به دنیای وب لذت ببرید.
جمعبندی
از بین روشهای بالا، اتصال از طریق یواسبی بیشترین سرعت و کمترین مصرف باتری گوشی را دارد و در جاهایی که کامپیوترمان مجهز به وایفای و بلوتوث نیست (کامپیوترهای رومیزی)، به عنوان تنها راه حل مطرح میشود. با این حال اتصال از طریق وایفای راحتترین و سریعترین راه اتصال است که البته مصرف باتری بالایی دارد. در نهایت، اتصال از طریق بلوتوث به علت پیچیدگی اتصال اولیه و همچنین سرعت نه چندان بالا مگر در مواقع خاصی توصیه نمیشود.
پژوهشگران دانشکدهی پزشکی دانشگاه هند موفق شدهاند راهی ابداع کنند که با استفاده از برق، قدرت مبارزه با عفونتهای باکتریایی افزایش مییابد. آنان پانسمانی طراحی کردهاند که از میدان الکتریکی برای ازبینبردن عفونت زیستلایه در زخمها استفاده میکند. یافتهی جدید دانشمندان اخیرا در ژورنال Annals of Surgery منتشر شده است.
زیستلایههای باکتریایی، لایههای نازک و لزجی از باکتری هستند که روی برخی زخمها ازجمله سوختگیها یا عفونتهای بعد از جراحی تشکیل میشوند و پس از قرارگرفتن ابزار پزشکی مثل کاتتر (لولهای نازک و بلند و منعطف) بهوجود میآیند. این باکتریها الکتریسیتهی خود را تولید و از همین میدان الکتریکی برای ایجاد رابطه و تشکیل زیستلایه استفاده میکنند که درنتیجه، وضعیت زخم وخیمتر و درمان دشوارتر میشود.
طبق برآورد مراکز مدیریت و پیشگیری بیماری، 65 درصد از کل عفونتها دراثر باکتریهایی بهوجود میآیند که این فنوتیپ زیستلایه را دارند؛ درحالیکه مؤسسهی ملی سلامت این میزان را نزدیک به 80 درصد اعلام کرده است. پژوهشگران دانشکدهی پزشکی دانشگاه هند اولین گروهی هستند که بهجای بهکارگیری آنتیبیوتیک برای درمان زیستلایه، روی استفاده از پانسمان مبتنیبر میدان الکتریکی مطالعه میکنند.
آنها دریافتند این مدل پانسمان نهتنها در مبارزه با باکتری موفق عمل میکند؛ بلکه در ترکیب با سایر درمانها میتواند حتی اثربخشی بیشتری داشته باشد. یافتهی جدید دانشمندان میتواند در نحوهی درمان بیماران مبتلا به عفونت باکتریایی مقاوم دربرابر آنتیبیوتیک تغییر شگرفی ایجاد کند. علاوهبراین، پانسمان جدید از بروز عفونتهای زیستلایهی جدید در آینده جلوگیری و دراثر تماس با مایعات بدن نظیر مایع زخم یا خون، یک ولت برق تولید میکند که این میزان باعث آسیب به بدن یا برقگرفتگی نمیشود.
دکتر چاندان سن، از دانشمندان این پژوهش میگوید: پژوهش ما برای اولینبار نشان داد میتوان با استفاده از پانسمان الکتریکی، زیستلایهی باکتریایی را ازبینبرد. ازآنجاکه وجود زیستلایه میتواند حتی برای جراحیهای موفق عوارض زیادی بهوجود آورد، یافتهی ما اهمیت زیادی در عملهای جراحی دارد. از این بافت شاید بتوان برای پارچههای بیمارستانی نیز استفاده کرد که منبع اصلی عفونتهای بیمارستانی هستند. بخش بازاریابی پانسمان جدید برای مراقبتهای سوختگی اخیرا تأییدیهی ادارهی مواد غذایی و دارویی ایالات متحده را بهدست آورده است. تیم پژوهشی مذکور اکنون مشغول مطالعه روی اثربخشی پانسمان جدید در بیماران دچار سوختگی هستند.
یکی از مهمترین کاربردهای درمان زخم با تحریک الکتریکی، حذف باکتری های مقاوم به آنتی بیوتیک است. به گزارش مرکز پیشگیری و کنترل بیماری ها، هر سال حدود دو میلیون آمریکایی به باکتری مقاوم در برابر آنتی بیوتیک آلوده می شوند و حداقل 23 هزار نفر در نتیجه مستقیم این عفونت جان خود را از دست می دهند.
یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری شهر شیراز مسجد نصیرالملک است، مسجدی که سراسر رنگ است و تقدیس و هنر. این مسجد برای تمامی گردشگرانی که قصد سفر به استان فارس و شهر شیراز را دارند در میان اولویتهای بازدید قرار میگیرد و کمتر کسی است که حاضر باشد از آن بازدید نکند. زیبایی معماری این بنا آنقدر زیاد است که باعث شده تبدیل به یکی از مشهورترین مساجد ایرانی شود؛ به همین دلیل نیز در این مطلب تصمیم داریم شما را به مسجد نصیرالملک برده و در آشنایی بیشتر با آن همراهی کنیم.
مسجد نصیرالملک شیراز که از مشهورترین و قدیمیترین مساجد ایرانی به شمار میرود در محله گود عربان شهر شیراز و در جنوب خیابان لطفعلی خان زند و همینطور در جوار آرامگاه شاه چراغ قرار گرفته است. این مسجد به دستور فردی به نام میرزا حسن علی ملقب به نصیرالملک که یکی از بزرگان خاندان قاجار و فرزند میرزا علیاکبر بود ساخته شد و معماری آن نیز بر عهده فردی به نام محمد حسن معمار قرار گرفته است.
فرآیند ساخت این مسجد چیزی حدود 12 سال طول کشید، این یعنی از سال 1294 تا 1305 شمسی زمان برد تا مسجد نصیرالملک به این شکوه و زیبایی دست یابد. این مسجد با داشتن مساحتی در حدود 2890 مترمربع دارای یک در ورودی به کوچه نصیرالملک و دو در ورودی دیگر است که یکی به کوچه جنوبی مسجد و دیگری به امامزاده کنار آن میرسند. جذابیت اصلی این مسجد برای تمامی گردشگرانی که از نقاط مختلف ایران و دنیا پا به آن میگذارند معماری بینظیر و تلفیق فوقالعاده رنگها در این بنا است.
کاشیکاریها و مقرنسکاریهای موجود در مسجد نصیرالملک، آن را تبدیل به یکی از زیباترین و آرامشبخشترین مساجد ایرانی کرده است. بهطور کلی میتوان گفت که مجموعه بناهای مسجد نصیرالملک شامل منزل، مسجد، حمام، آب انبار و. میشوند که بخش زیادی از آن بر اثر مرور زمان و خیابانسازیهای موجود در منطقه تخریب شد و جای خود را به ساختمانهای جدیدتر داد؛ به همین دلیل هم بخش باقیمانده از این مجموعه شامل تالار اصلی، بخشی از حیاط اندرونی، زیر زمین و بخش بیرونی میشود.
بنای مسجد نصیرالملک دارای بخشهای مختلفی است که در ادامه به معرفی تعدادی از آنها میپردازیم. این مسجد بهطور کلی دارای دو ایوان شمالی و جنوبی است که بخش اصلی آن مربوط به بخش شمالی آن است. این ایوان دو شبستان شرقی و غربی دارد که شبستان شرقی مخصوص تابستان و شبستان غربی نیز دارای یک محراب است. ایوان شمالی دارای چیزی حدود 8 متر ارتفاع است و 3 نیم طاق در 3 طرف و 4 غرفه نیز دارد. ناگفته نماند که سقف میانی این بخش نیز مقرنسکاری و کاسهسازی شده است.
زیباترین قسمت مسجد نصیرالملک ایوان مروارید است که در شبستان شمالی این مسجد قرار دارد. در ایوان مروارید کاشیهای تکرنگ فیروزهای وجود دارد که چشمان شما را نوازش میکنند. به علاوه آنکه ستونهای سنگی حجاری شده نیز که با نقشهای هفت رنگ و پیچ و تابهای مخصوص به خود طراحی و معماری بینظیری را به رخ گردشگران میکشد. این ایوان با نام پن کاسه نیز شهرت دارد و دلیل آن هم تورفتگی موجود در طاقهای صحن ایوان شمالی است.
ورودی اصلی این مسجد دارای کاشیهای هفت رنگ زیبایی است که به شکل فوقالعادهای تزئین شدهاند، به علاوه آنکه یک در چوبی نیز در آن به چشم میخورد که در یک قاب سنگی با تزئینات اسلیمی قرار گرفته است. در بالای این چارچوب سنگی کتیبهای کوچک از جنس سنگ قرار گرفته است که بر روی آن اشعاری از شوریده شیرازی به همراه تاریخ ساخت مسجد به خط نستعلیق نوشته شده است.
با وارد شدن از بخش ورودی اصلی پا به یک هشتی خواهید گذاشت که دارای پیچی 90 درجه بوده و شما را از یک دالان 20 متری عبور میدهد. در این دالان طرحهای حکاکیشده بر روی دیوار و کاشیکاریهای گرهچینی چشمان شما را نوازش میکند. در داخل مسجد نور خورشید از میان شیشههای رنگین میگذرد و این بنا را تبدیل به یک اثر هنری حیرتانگیز میسازد.
انعکاس رنگی این نور بر روی دیوارهها و فرشهای کف مسجد آن قدر فضای لطیفی را میسازد که شکوه مسجد را چندین و چندبرابر کرده و هنر معماری را در کنار قداست این بنا به رخ گردشگران میکشد. بهطور کلی استفاده از این نوع از شیشههای رنگی در طراحی و معماری ایرانی شایع است، اما شاید چنین نمونهای را کمتر بتوان در میان مساجد دید و از آن لذت برد؛ به همین دلیل است که طراحی و معماری این مسجد بهطرز شگفتانگیزی محبوب و مشهور شده است.
ساعت کار و امکان بازدید از مسجد نصیرالملک شیراز از 7 صبح تا 5 بعد از ظهر است و معمولاً به جز تعطیلاتی از جمله اربعین، تاسوعا و عاشورا، شهادت امام علی، رحلت پیامبر، رحلت امام خمینی و شهادت امام جعفر صادق، تعطیلی دیگری در طول سال ندارد. معمولاً توصیه میشود که بازدیدکنندگان برای مراجعه به این مکان در بهترین زمان بازدید، یعنی از صبح تا ظهر اقدام کنند و برای این بازدید نیز چیزی حدود حداقل یک ساعت زمان بگذارند.
زیبایی مسجد نصیرالملک میتواند شما را در عکاسی کردن و به یادگار گذاشتن این لحظات خاطرهانگیز یاری کند. برای بازدید از مسجد نصیرالملک وسایل نقلیه بسیاری وجود دراد که راحتی مسافران را فراهم میکند. به علاوه اینکه این مسجد دارای امکانات دیگری از جمله دستشویی، اقامتگاه، رستوران، بوفه و. نیز هست و از داشتن پارکینگ نیز محروم است؛ در نتیجه مسافران میتوانند با خیال راحت به این مسجد مراجعه کرده و ساعات دلچسبی را با خانواده خود وقت بگذرانند و از زیباییهای این بنای تاریخی لذت ببرند.
در کشور ایران، جاذبههای گردشگری بسیاری وجود دارد که شاید همه ما بارها اسم آنها را شنیدهایم و بیتفاوت از کنارشان رد شدهایم، شاید هم فرصت آن پیش آمده که به این مناطق و جاذبههای گردشگری ایرانی سر بزنیم و از آنها بازدید کنیم، آن هم در صورتی که اطلاعات لازم و کاملی درباره آنها نداریم. قطعاً زمانی که یکی از زیباییهای کشورمان را بشناسیم و اطلاعاتی کافی از آن به دست آوریم میتوانیم با تمرکز و البته لذت بیشتری از آن بازدید کنیم و خاطرات شیرینی را برای خودمان و البته اعضای خانوادهمان به جای بگذاریم.
روستای ابیانه از توابع بخش مرکزی شهرستان نطنز در استان اصفهان است که به عنوان یکی از مرتفعترین نقاط مسی کشور ایران شناخته میشود. این روستا در واقع در فاصله 40 کیلومتری بخش شمال غربی شهرستان نطنز بوده و در دامنه کوه کرکس قرار دارد که ارتفاع آن به چیزی حدود 2222 متر از سطح دریا میرسد. این روستا در سال 1354 به عنوان یکی از آثار ملی ایرانی به ثبت رسید. روستای ابیانه از نظر تاریخی حرفی برای گفتن دارد.
بررسیهای باستانشناسان نشان میدهد که قدمت روستای ابیانه به چیزی حدود 1500 سال قبل باز میگردد و حتی در آن زمان نیز شهرت خیلی زیادی داشته است. عمارتهای قدیمی روستای ابیانه در زمان سلسلههای سلجوقیان، قاجاریان، ساسانیان و همینطور صفویان طراحی و ساخته شدهاند. به همین دلیل نیز یکی از اصلیترین دلایل جذابیت این روستا، قدیمی بودن آن است. طبیعتاً یکی از بنیادیترین دلایل برای زیبایی و البته شهرت روستای ابیان، معماری زیبا و خیرهکننده آن است.
روستای ابیانه به شکل پلکانی ساخته و طراحی شده است. دلیل آن هم این است که این روستا در دامنه کوه قرار گرفته و شیب این دامنه، امکان ساخت خانههایی خطی را نداشته است. وقتی از دور به این روستا نگاه کنید میتوانید روستاهایی چند طبقه را ببینید که به شکل عجیب و زیبایی ساخته شده ند. نباید نادیده گرفت که سرازیر شدن سیلابها در بستر دره و کوهستانهای مشرف به روستای ابیانه نیز در ساخت پلکانی این روستا تاثیرگذار بودهاند.
در این روستا خانهها با آجر و خشت ساخته شدهاند و اتاقهای آنها با پنجرههای چوبی به شکلهای ارسی، ایوان و همینطور طارمهای چوبی طراحی شدهاند. به همین دلیل است که بافت تاریخی و سنی این روستا حرف اول را میزند. نکته جالب دیگر در رابطه با معماری روستای ابیانه، استفاده از خاک رس است. با سفر به این روستا مشاهده خواهید کرد که نمای خانهها با استفاده از خاک رس پوشانده شدهاند و همین موضوع، نوعی یکدستی و نظم در میان خانهها ایجاد کرده است.
جالب است بدانید که طراحی روستای ابیانه در دل کوهستان به گونهای است که این روستا را از وزش بادهای شدید در امان نگه داشته است و همین مسئله نیز در حفظ بناها و کنترل حرارت نقش بسزایی ایفا کرده است. روستای ابیانه بهطور کلی دارای آب و هوایی معتدل است و از این بابت میتوان شرایط آن را تا حدودی ایدهآل دانست. معمولاً گفته میشود که اقلیم دره ابیانه به صورت ترکیبی بوده و دارای آب و هوای مدیترانهای است.
در طول سال متوسط بیشترین دما در روستای ابیانه به تیر ماه اختصاص دارد و متوسط کمترین دما نیز در دی ماه دیده میشود. در اواخر دی ماه کمکم سرمای هوا کاهش پیدا کرده و با نزدیک شدن به بهار دمای هوای روستای ابیانه افزایش مییابد. گرمای هوا در روستای ابیانه از شروع فصل بهار آغاز میشود و معمولاً تا اواخر تیر ماه نیز ادامه پیدا میکند. بعد از این زمان به تدریج از دمای هوا کاسته میشود و این چرخه به همین منوال ادامه مییابد.
یکی از مسائل مهم در رابطه با آب و هوای روستای ابیانه به بارندگی آن باز میگردد. در این روستا معمولاً بارندگیها در فصل زمستان و به صورت برف رخ میدهند. برفهای نشسته در دامنههای مرتفع این روستا تا مدتی طولانی باقی میماند و کمکم با فرا رسیدن فصل تابستان آب میشوند. باید اعتراف کرد که روستای ابیانه در زمانی که سفید پوشِ برف است نیز زیباییهای حیرتانگیز خود را همچنان حفظ میکند. در نهایت میتوان اضافه کرد که اگر تصمیم سفر به روستای ابیانه را در سر دارید
بهترین فصل برای این بازدید از این روستا بهار و تابستان است. روستای ابیانه علاوه بر بافت تاریخی و زیبای خود جاذبههای گردشگری دیگری را نیز برای مسافران به همراه خواهد داشت که از میان آنها میتوان به خانقاه و همینطور کاروانسراها و اشترخانهها اشاره کرد. خانقاه که مربوط به زمان شاه عباس صفوی است در محله پ خونه قاه یا پس خانقاه قرار دارد و در واقع ساختمانی سه طبقه است که نمای آن آجری بوده و در سردرش نیز طاقهای ضربی و نقاشیهایی مربوط به دوره صفویه دیده میشود.
این خانقاه در گذشته محل استراحت شاهان صفوی در فصل تابستان بوده و صوفیان و درویشان نیز در آن جمع میشدند. همانطور که گفته شد کاروانسراها نیز در روستای ابیانه حرفی برای گفتن دارند. بهطور کلی در روستای ابیانه دو کاروانسرای اصلی وجود دارد که در غرب این روستا بوده و در آنها معاملات پایاپای انجام میشده است. ناگفته نماند که علاوه بر این دو کاروانسرای اصلی، دو کاروانسرای کوچک دیگر نیز در روستای ابیانه وجود دارند که میتوانید از آنها نیز بازدید نمایید.
اشترخانههای روستای ابیانه نیز محلی برای رفت و آمد کاروانهای شتر در زمان قدیم بودهاند. ساختمان این اشترخانهها بزرگ بوده و سقفهای بلندی دارند و معمولاً مالکیت هر کدام از این اشترخانهها به فردی ثروتمند باز میگردد. از آنجایی که روستای ابیانه بهطور سالانه پذیرای گردشگران بسیاری از سراسر ایران و جهان است، امکانات اقامتی در آن در حد قابلقبولی رشد پیدا کردهاند.
روستای ابیانه بهطور کلی دارای دو هتل ویونا و ابیانه است که هر دوی آنها سه ستاره بوده و شرایط خوبی را برای اقامت مسافران فراهم آوردهاند. در کنار این هتلها، خانههایی با همان بافت قدیمی نیز در سراسر روستا وجود دارند که به اجاره گذاشته میشوند و قیمت آنها بنا به شرایطشان متفاوت خواهد بود.
در بسیاری از افراد، ترس از آسانسور از فوبیای خاص دیگری نشئت میگیرد که فرد به آن مبتلاست، اما بهتنهایی خود را نشان میدهد؛ به این معنا که شاید فکر کنید فقط از سوار شدن به آسانسور میترسید، اما این ترس در یک فوبیای دیگر ریشه دارد. ترس از آسانسور، مثل سایر انواع فوبیا میتواند از معمولی تا شدید باشد. کلاستروفوبیا بهمعنای ترس از محیطهای بسته است. کابین کوچک و بستۀ آسانسور ممکن است باعث بروز واکنشهای مربوط به تنگناهراسی شود.
ترس از گرفتار شدن در وضعیتی است که فرار از آن مشکل یا غیرممکن باشد. افراد مبتلا به انزواطلبی معمولا از شلوغی دوری میکنند و بسیاری از این افراد هیچ مشکلی با آسانسور ندارند. بااینهمه، چون فرار از شلوغی در آسانسور ممکن نیست، اکثر مبتلایان به انزواطلبی ترجیح میدهند که از آسانسور استفاده نکنند. در بسیاری از موارد، فوبیا ناشی از تجاربی است که در گذشته موجب ترس ما شدهاند. کسانی که تجربۀ گیر کردن در آسانسور حتی بهمدت کوتاه را دارند، بیشتر از دیگران از سوار شدن به آسانسور میهراسند.
البته شاید این تجربۀ تلخ برای خود شما اتفاق نیفتاده باشد و تجربۀ بد یکی از اطرافیانتان موجب بروز ترس در شما شود. در بسیاری از فیلمهای ترسناک، جشنهای هالووین و مراسم ترسناک در فرهنگ برخی جوامع، آسانسورها نقش پررنگی دارند. زمانی که در زندگی واقعی، مشکلی در یک آسانسور به وجود میآید، تصاویر مربوط به آن اتقاق بهطور گسترده از رسانهها پخش میشود و تا مدتها از طریق اینترنت قابلمشاهده است.
مشاهدۀ حوادث ترسناک مربوط به آسانسور برای ایجاد ترس از آسانسور در بسیاری از افراد کافی است. مثل بسیاری از کارهایی که در زندگی انجام میدهیم، در استفاده از آسانسور هم ممکن است احتمال خطر ناچیزی وجود داشته باشد. بسیاری از مردم تصور اشتباهی از نحوۀ کار آسانسور دارند. الیجاه اوتیس در سال 1853 با ابداع سیستم ترمز، انقلابی در صنعت آسانسور به پا کرد. این سیستم برای مواقعی طراحی شده بود که طناب بالابرندۀ آسانسور دچار مشکل میشد.
بعد از این ابداع، با پیشرفت تکنولوژی و قوانین امنیتیِ وضعشده، امنیت آسانسورها بهطور چشمگیری افزایش یافت. امروزه آسانسورها با مجموعهای از کابلها پشتیبانی میشوند. هریک از این کابلها بهتنهایی قدرتِ نگه داشتن یک ماشین پر از بار را دارند. درهای بیرونی آسانسور تا زمانی که کابین در محل اصلی خود مستقر نشود، باز نمیشوند و این سیستمْ خطر سقوط در چاه آسانسور را به حداقل میرساند. سیستمهای کنترل سرعت و هدایتکننده، با نهایت دقت، آسانسور را بهسمت مقصد موردنظر هدایت میکنند.
آسانسورهای مدرن «اتاق امن» نام گرفتهاند، چون در مواقعی که سیستم آسانسور با مشکل مواجه شود، کابین آسانسور از هر لحاظ، امنترین مکان است. کابین آسانسور به تلفن و سیستم هشدار اضطراری مجهز است تا در شرایط خاص، سرنشینان آسانسور بتوانند درخواست کمک کنند. سیستم تهویۀ هوا در داخل کابینها، مشکل کمبود اکسیژن را در توقفهای طولانی برطرف میکند. به هر حال، حوادث مربوط به آسانسور گاهی اتفاق میافتند.
آسانسورها ممکن است گیر کنند و در مواقع نادری سرنشینان آسانسور ممکن است یک روز کامل را در آسانسور بمانند؛ اما در چنین مواردی جز گرسنگی، تشنگی و کمی خستگی مشکل دیگری محبوسشدگان را تهدید نمیکند. حوادث بسیار مخرب مربوط به آسانسور بهندرت پیش میآیند. مثلا در سال 2011 دو زن به فاصلۀ دو هفته در دو مکان متفاوت از آمریکا جان خود را از دست دادند.
در حادثهای که در کالیفرنیا بهعلت مشکل در ریل آسانسور روی داد، زنِ داخل کابین تصمیم میگیرد هنگام توقف کابین بین دو طبقه، از آسانسور بیرون بپرد. بررسی آسانسور بعد از حادثه نشان داد که آسانسور مشکلی نداشته و بهدرستی کار میکرده است؛ اما مقصر اصلی حادثۀ نیویورک کارگرانی بودند که فراموش کرده بودند سیستم ایمنی آسانسور را بهدرستی کنترل کنند. وقوع برخی اتفاقاتِ خطرساز در وسیلههایی مثل آسانسور اجتنابناپذیر است.
ازاینرو، «سازمان ایمنی آسانسور و پلهبرقی» (EESF) لیستی از تدابیر برای ایمنی کسانی وضع کرده است که از این وسایل استفاده میکنند. برخی از مواردی که در این لیست تدابیر ایمنی آمده، به شرح زیر است: برای باز نگه داشتن درِ آسانسور بهجای هل دادن درها، از کلید مخصوص باز کردنِ در استفاده کنید؛ مراقب باشید که کیف یا لباستان هنگام بسته شدن درها، لای درِ آسانسور گیر نکند؛ در مواقع اضطراری، داخل کابین آسانسور بمانید؛ درصورتیکه آتشسوزی در ساختمان رخ داد، از پلهها بهجای آسانسور استفاده کنید.
در بسیاری از افراد، یادگیری راهکارهای امنیتی و آشنایی اولیه با سازوکار آسانسور به غلبه بر ترس معمولی از آسانسور کمک میکند. همچنین تماشای چندساعتۀ آسانسور شیشهای نیز میتواند در رفع ترس از آسانسور مفید باشد. اگر ترس شما بسیار شدید و مداوم است، بهتر است از متخصص کمک بگیرید.
ترس از آسانسور ممکن است باعث رد کردن یک پیشنهاد کاری خوب در طبقات بالای یک ساختمان، امتناع از ملاقات بیمارانی که در طبقات بالای بیمارستان بستری هستند و بالا رفتن از دهها پله بهجای استفاده از آسانسور شود. این نکته را به خاطر بسپارید که با کمک مشاور و کمی تمرین، اجازه نخواهید داد که ترس از آسانسور، زندگی شما را مختل کند.
اهمیت درس پایهای مثل ریاضی در تمام طول سالهای تحصیل بر هیچ کس پوشیده نیست، اما به راستی چگونه پایه ریاضی خود را قوی کنیم؟ عدم یادگیری ریاضی ریشه در عوامل مختلفی مانند عدم تمرکز در درس خواندن، عدم علاقه و . دارد. در این مقاله قصد داریم تا شما را با روشهای درست خواندن ریاضی برای تقویت پایه ریاضی ضعیف آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
تقویت پایه ریاضی ضعیف
درس ریاضی به دلیل ماهیت خاص آن ممکن است درس مورد علاقه اکثریت دانش آموزان نباشد. همین طور به نظر میرسد درس ریاضی با توجه به این که در همه رشتهها وجود داشته و در کنکور غالبا نقش کلیدی و تعیین کننده دارد، بیشترین تقاضا برای کلاسهای خصوصی را داراست. با این حال شما میتوانید با چند راهکار ساده، یادگیری این درس شیرین را لذت بخش و مثمر ثمر کنید.
1. تعیین هدف مشخص
برای خود یک هدف مشخص تعیین کنید. هرچه هدف کوتاه مدت تر باشد احتمال اینکه شما سر قول خودتان بمانید بیشتر است.
2. برنامه ریزی
برنامه ریزی داشته باشید و از هر فرصتی برای یادگیری استفاده کنید. مثلا میتوانید حتی در تعطیلات تابستان با دوستان خود به کلاسهای خصوصی یا عمومی ریاضی بروید و اشکالات خود را رفع کنید.
3. پیش خوانی
هنگامی که شما درسی را از قبل پیش خوانی میکنید و از موضوع درس و مفاهیم آن تا حدودی آگاه میشوید، انگیزه بسیار بیشتری برای حضور در کلاس و مشارکت فعال در روند درس دادن معلم خواهید داشت. ضمن آن که به راحتی نقاط ضعف خود را پیدا میکنید، حتی قبل از آن که پای نمره در میان باشد!
4. مفهومی یاد گرفتن
ریاضی را مفهومی بیاموزید و فرمولها را صرفا حفظ نکنید. سعی کنید دلیل استفاده از هر رابطه و فرمول را بدانید و برای دوستان و معلم خود توضیح بدهید. استفاده از روش مطالعه صحیح در درس ریاضی به شما کمک شایانی خواهد کرد.
5. تمرین مکرر
و در نهایت تمرین، تمرین و تمرین! هر چه بیشتر تمرینات ریاضی را حل کنید، در این درس قوی تر خواهید شد. از تمرینات ساده و مثال های کتاب درسی شروع کنید تا به سطوح پیچیده از منابع مختلف برسید.
روش درست خواندن ریاضی
1. به روش اصولی مطالعه کنید
حفظ کردن فرمولهای ریاضی به طور صرف هرگز شما را در این درس موفق نخواهد کرد. خیلی از آموزشگاهها و معلمان با شعارهایی مثل موفقیت در ریاضیات در یک ماه، ریاضی کنکور فقط در دو هفته و . سعی در جلب توجه شما دارند. فریب تبلیغات را نخورید! این روشها حتی به فرض محال اگر باعث موفقیت شما در یک آزمون شوند، به دلیل ماندگار نبودن روش تدریس، در نهایت چیزی به دانستههای شما اضافه نکرده است. روش درست خواندن ریاضی موجب میشود مفاهیم در ذهن شما تثبیت شده و حتی سالها بعد به راحتی بتوانید از آنها استفاده کنید؛ پس به دنبال روشهای میانبر و موقتی نباشید و به جای آن روش درست خواندن ریاضی را بیابید.
2. مطالعه در جمع دوستانه را فراموش نکنید
یکی از راههای خوب تقویت ریاضی این است که در جمعهای دوستانه خود به عنوان تفریح، معماهای ریاضی را به مسابقه گذاشته و با هیجان و لذت آموختههای خود را به کار بگیرید. طبیعتا وقتی در این موقعیتها بتوانید از دانش ریاضی خود استفاده کنید، انگیزه بیشتری برای آموختن هر چه بیشتر ریاضی حتی مفاهیم پیچیدهتر پیدا خواهید کرد.
3. هدفمند تمرین کنید
تمرین کردن کلید تسلط یافتن به هر موضوعی است که شما در حال یادگیری آن هستید، پس از منابع مختلف برای پیدا کردن مسئله های ریاضی متنوع و تمرین بیشتر استفاده کنید. این روزها که اینترنت کاملا در دسترس همگان است، به راحتی می توان با یک سرچ ساده به همه تعارف و تمرین های مختلف دسترسی پیدا کرد. فقط کافیست کلمات کلیدی موضوع مورد نظر را بدانید و روش های سرچ را به کار ببرید.
4. از پایه ریاضیات را یاد بگیرید
شاید با دیدن مسائل پیچیده دیفرانسیل و انتگرال آنقدر جا بخورید که فکر کنید هیچ وقت نمیتوانید در ریاضی پیشرفت کنید؛ اما باید بدانید که برای آموختن ریاضی هیچ گاه دیر نیست به شرط آنکه ریاضی را از پایه و به روش درست بیاموزید. ریاضی پایه یعنی همان حساب ابتدایی جمع و تفریق و ضرب و تقسیم! وقتی در مسیر درست قرار بگیرید به مرور با جبر، هندسه، مثلثات، حسابان و . آشنا میشوید و آنقدر روند یادگیری روان و لذت بخش خواهد بود که ناگهان به خودتان میآیید و میبینید که به راحتی سختترین و پیچیدهترین مسائل ریاضی و مهندسی را حل میکنید. فقط کافیست مصمم و با اراده تلاش کنید و پیش بروید.
جمع بندی
یکی از مهمترین عوامل موفقیت و پیشرفت در ریاضی این است که واقعا بخواهید که این اتفاق بیافتد. حتی اگر تاکنون به دلایل مختلف از ریاضی متنفر و فراری بودهاید، بیایید برای یا بار هم که شده با این درس شیرین آشتی کرده و با لذت و اشتیاق از اول شروع به یادگیری کنید. در این صورت فرآیند یادگیری خود به خود سرعت میگیرد. گاهی عدم یادگیری ریشه در مشکلات مربوط به اختلالات یادگیری دارد.
گل اختر از گلهای زیبای باغی و از انواع گیاهان تک لپه ای است که به دلیل شاخ و برگ زیاد اغلب توصیه میشود در فضای باز و باغچهها کاشته شود، ولی اگر گلدانی بزرگ را برای پرورش و نگهداری گل اختر انتخاب کنید، میتوانید به راحتی آن را در محیط آپارتمان نیز پرورش دهید. در ادامه شرایط نگهداری و پرورش گل اختر را آموزش میدهیم.
شرایط نگهداری و نحوه پرورش گل اختر
1) خاک
بهترین خاک برای پرورش گل اختر در گلدان، خاک حاصلخیز با بافت سبک و غنی از مواد آلی است. ترکیبی از خاک باغچه؛ ماسه و کود دامی پوسیده برای کاشت این گیاه مناسب است.
2) آبیاری
گل اختر نیاز آبی زیادی دارد و بهتر است بستر کاشت در طول رشد گیاه همواره مرطوب - و نه غرقاب - باشد. توجه داشته باشید، آبیاری بیش از اندازه و ماندن آب در گلدان باعث پوسیدگی ریشه خواهد شد.
3) دما
این گل بومی مناطق گرمسیر است و سرمای زمستان در مناطق با اقلیم معتدل، باعث آسیب به گیاه میشود. دمای ایده آل محیط برای کشت و پرورش گل اختر، دمای 20 درجه سانتیگراد است.
4) نور
گل اختر برای رشد بهینه به 6 تا 8 ساعت نور خورشید در روز نیاز دارد. مناسبترین مکان برای نگهداری و پرورش گل اختر در آپارتمان قرار دادن آن در مقابل پنجرههای نورگیر جنوبی یا بالکن است.
5) کوددهی
استفاده از کود دامی و کود مخصوص گیاهان آپارتمانی در طول فصل رشد، موجب بهتر شدن گلدهی و قوی و ضخیم شدن ریزومها میشود و بهطورکلی به رشد بهتر گیاه کمک خواهد کرد.
نحوه تکثیر گل اختر
گیاه اختر به دور روش کاشت بذر و تقسیم ریشههای زیرزمینی (ریزومها) تکثیر میشود. کاشت بذر گیاه اختر در حدود 4 سال طول میکشد تا جوانه بزند و به همین دلیل تکثیر از طریق بذر تنها برای بهنژادی و تولید رنگهای متنوع گیاه قابل توجیه است. سادهترین شیوه تکثیر گل اختر، همان تقسیم ریشههای زیرزمینی و زمان کاشت مناسب آن نیمه اول فصل بهار است که مراحل آن در ادامه آورده شده است.
تقسیم ریشههای زیرزمینی اختر
1- برای پرورش گل اختر نیاز به گلدان بزرگ است. برای کاشت بوته ابتدا خاک را تا عمق 30 تا 40 سانتیمتری نرم کنید و روی آن را با لایهای از کود آلی به عمق 5 تا 10 سانتیمتر بپوشانید.
2- سوراخی به عمق 5 تا 7 سانتیمتر داخل خاک ایجاد کنید و ریشههای زیرزمینی را در سوراخ قرار دهید. به طوری که جوانهها رو به بالا قرار گیرند.
3- در انتخاب پیاز یا همان ریشه زیرزمینی گیاه دقت کنید پیاز زخمی، نرم، یخ زده، سیاه، پوسیده، پوک و چروکیده نباشد. پیاز خوب سالم، تمیز و پاک است و پوسته موجود در سطح آن کامل و سالم بوده، قطر پیاز باید نه خیلی درشت و نه خیلی ریز باشد.
4- سوراخ را به آرامی با خاک بپوشانید و محکم کنید.
5- آبیاری را به طور کامل انجام دهید به طوری که آب اضافی از کف گلدان خارج شود. گیاه اختر 45 تا 60 روز پس از کاشت به گلدهی میرسد
نکته: توجه داشته باشید گیاه اختر بومی مناطق گرمسیری است و به سرمای زمستان در مناطق معتدل حساس است. بنابراین چنانچه این گل را در فضای باز میکارید لازم است در زمستان ریزومها را که به شکل غده هستند از خاک خارج کنید تا دچار سرمادیدگی نشوند و آنها را در زیرزمین یا انبار خشک و گرم در زیر ماسه خشک برای سال بعد نگهداری کنید.
گیاهشناسی گل اختر
گیاه اختر یا گل اختر گیاهی از تیره اختریان، دائمی با بوته قوی و بلند است. برگهای این گیاه پارویی شکل، سبز بزرگ، رگهدار و ساقههای آن طویل و بدون انشعاب است و طول برگها ممکن است به 40 تا 50 سانتیمتر برسد. گلهای این گیاه به رنگهای مختلف زرد، نارنجی، قرمز و گاهی دو رنگ هستند و در کشور ما در استانهای گیلان و مازندران به وفور در فضای سبز شهری کاشته میشود. میوه گل اختر، به صورت کپسول و دارای بذر سخت و گرد و گلوله مانند است. در طب سنتی از ریشه گیاه اختر برای درمان بیماریهای مختلف مانند کمک به درمان خانگی سوزاک، جمع شدن آب زیر پوست، خونریزی بینی، تصفیه خون و . استفاده میشود.
سخن پایانی
گل اختر به آب، نور فراوان و خاک حاصلخیز نیاز دارد و در طول فصل تابستان تا اوایل پاییز به گلدهی میرسد. این گیاه بومی مناطق گرمسیر است و در مناطق معتدل هم به خوبی کشت میشود. برای کاشت و پرورش گل اختر در آپارتمان باید از گلدان با سایز بزرگ استفاده کنید و آن را در مکانی با دریافت نور کافی خورشید قرار دهید.
واتساپ و اینستاگرام که معرف حضور همهتان هست. برنامههایی که در این سالها جایشان را در گوشی خیلی از ما باز کردهاند و اغلب اوقات نمیشود روزی برسد که به آنها سرنزنیم.
تعداد کاربران این دو برنامه هم روز به روز در حال افزایش است؛ جریانی که تازگیها برای هر کسی با کمترین برآورد، قابل استناد است و متوجهش میشود. اینجا بود که فیسبوک دیگر نتوانست سکوت کند و با سرمایهاش وارد میدان شد. زاکر برگ برای جلوگیری از شکلگیری رقابت احتمالی این دو برنامه را . اتفاقی که بعد از گذشت سالها تازه برخیها را به فکر واداشته که این رقابتگریزی با چه هدفی اتفاق افتاده است و در آینده ممکن است چه پیامدهایی داشته باشد.
این روزها هم یک سازمان نظارتی در آمریکا به نام کمیسیون تجارت فدرال (FTC) پرونده این اقدامات را باز کرده و قرار است تا مفصل به آن بپردازد. اما داستان از کجا شروع شد؟ فیسبوک که روزگاری برای خودش برو و بیایی داشت، خیلی زودتر فهمیده بود که این دو شبکه در آیندهای نزدیک چهها که نمیکنند.
هرکدام از این فضاها که مثلا در پنج شش سال پیش هنوز چندان مثل امروز پیشروی نکرده بودند، کمکم داشتند به رقیبی برای فیسبوک تبدیل میشدند؛ روندی که شاید آن موقعها چندان به چشم نمیآمد، اما مارک زاکربرگ، موسس این فضا در همان زمان آینده این دو شبکه اجتماعی را پیشبینی کرده بود. او که انگار میدانست به زودی با چه رقبایی روبهرو میشود، پیشنهاد اینستاگرام را مطرح کرد؛ اتفاقی که در آوریل 2012 و با یک میلیارد دلار رخ داد.
چند روز قبل از این اتفاق گفته میشد که اینستاگرام ارزشی برابر 500 میلیون دلار دارد. چند ماه قبل از آن ارزش آن حدود 300 میلیون دلار برآورد میشد و حدود یک سال قبل ارزش آن را تنها صد میلیون دلار تخمین میزدند. این ارقام و رقم پرداختی توسط زاکربرگ باعث شد تا این در آن زمان خیلیها را متعجب کند و این سؤال را مطرح کردند که آیا مدیرعامل فیسبوک با این سرمایهگذاری هنگفت روی شرکتی که در آن زمان هیچ سود و درآمدی نداشت حرکتی احمقانه و اشتباه را انجام نداده است؟
از نقطهنظر اقتصادی، اینستاگرام در حال پرداخت سود سهام خود از طریق تبلیغات هدفمند و موفق است. برای مثال در طول سهماهه اول سال 2016، برآورد شد که سود حاصل از اینستاگرام مبلغ 5/572 میلیون دلار و شامل 10 درصد از مجموع سود فیسبوک بوده است. در واقع تحلیلگران در مرکز کردیت سوئیس (Credit Suisse) معتقدند که با نزدیک شدن به پایان سال 2016، اینستاگرام مبلغ 2/3 میلیارد دلار سود برای فیسبوک به ارمغان آورده است.
این ارقام برای ی به مبلغ یک میلیارد دلار که هنوز بهطور نسبی در مراحل ابتدایی پولسازی قرار دارد، خیلی هم بد نیست. برخی تحلیلگران معتقدند که با برآورد فعلی، اینستاگرام باید در محدوده قیمتی بین 25 تا 35 میلیارد دلار ارزشگذاری شود، البته این آمار مربوط به دو سال پیش است و بهطور حتم این رقم امروز رشد جالبتوجهی داشته است.
بهدنبال این ماجراها حتی تا مدتی جنبش ضدفیسبوک راه افتاد، اما بعد، پس از گذشت حدود پنج سال از این سرمایهگذاری عظیم اری اینستاگرام توسط فیسبوک نهتنها یک معامله بزرگ بهنظر میآمد بلکه حرکتی هوشمندانه محسوب میشود. فراتر از همه اینها به گزارش یکی از سایتهای فناوری، زاکربرگ در فرآیند این معامله و بزرگ، بدون دریافت هیچگونه مشاورهای از مدیران و رؤسای کمپانی، تمام مراحل مذاکرات و با کوین سیستروم، مدیرعامل اینستاگرام را خودش ظرف مدت چند روز به انجام رساند.
این پایان تصمیمگیریها و اقدامات طوفانی فیسبوک نبود و بعد از مدتی این داستان برای واتساپ هم مطرح و تکرار شد؛ وقتی که این برنامه در حال رشد بود و باز هم فیسبوک احساس خطر کرد. این جا بود که ترجیح داد به جای رقابت کل مجموعه را بخرد و همه را تحت سلطه خود بگیرد. این معامله ششسال پیش با رقم 19 میلیاردی انجام شد. این بزرگترین معامله تاریخ فیسبوک تاکنون بوده است. زاکربرگ بعد از این اتفاق در بیانیهای واتساپ را سرویسی «فوقالعاده باارزش» توصیف کرد.
همان موقعها بود که واتساپ با برآورد تعداد کاربرانش در وبسایت خود اعلام کرده بود که روزانه یکمیلیون کاربر جدید شروع به استفاده از این برنامه میکنند؛ رقمی که در شکلگیری این معامله بیتأثیر نبود و امروز محبوبیت آن را میبینیم. این اقدامات نشان میدهد که در واقع مدیرعامل فیسبوک از قبل تصویری از جایگاهی که فیسبوک در آینده باید در آن قرار داشته باشد، در ذهن خود داشته است.
وی مشتاق بود برای رسیدن به این جایگاه به جای عبور از مسیر جلسات و نشستهای هیاتمدیره، پیشبینیهای مالی و تشریفات اداری رایج، به دستان خودش این روند مهم را به سرانجام برساند؛ راهی که ابهاماتی را برای برخی از نهادهای امنیتی نظارتی و کسانی که از بیرون شاهد آن بودند، ایجاد کرد.
در همین خصوص به تازگی وال استریت ژورنال به نقل از منابع آگاه مدعی شده کمیسیون تجارت فدرال آمریکا (FTC) در پی بازرسی پرونده اینستاگرام و واتس اپ توسط فیسبوک است. هدف FTC بررسی این احتمال است که فیسبوک قصد داشته پیش از اینکه این شرکتهای نوپا به رقیبی جدی بدل شوند، آنها را از سر راه بردارد. این در حالی است که زمزمههایی از احتمال تغییر نام این دو اپ و اضافه شدن اسم فیسبوک به آنها به گوش میرسد.
طبق این گزارش فیسبوک در گزارش مالی خود از در جریان بودن بازرسیهایی توسط این کمیسیون خبر داده بود. این شرکت بازرسی به تبلیغات دیجیتال، نرمافزارهای آنلاین یا تلفنهمراه، سرویسهای رسانهای و شبکهسازی اجتماعی مربوط میشود، اما در آن به جزئیات بیشتری اشاره نشده است. یکی از مواردی که فیسبوک را در زمینه این های کلان و پرسود یاری کرده بود، بنا به این گزارش حدود 90 شرکت نوپای کوچک از جمله سرویس ذخیره داده Onavo در سالهای گذشته بود.
این سرویس استفاده کاربران از برنامهها را رهگیری کرده و به فیسبوک کمک میکرد رقبای خود را شناخته و میزان محبوبیت آنها را مشخص کند. اطلاعات به دست آمده از این سرویس باعث شد فیسبوک واتساپ را بخرد و ظاهرا در تعیین اهمیت استوریهای اینستاگرام نیز به شرکت زاکربرگ کمک کرده بود. با این حال اواخر سال گذشته شکایت اپل به حذف برنامه Onavo از اپ استور منجر شد.
چای رویبوس از نظر تکنیکی واقعاً چای نیست بلکه از یک بوته ی قرمز رنگ حاصل می شود که خاصیت آنتی اکسیدانی فوق العاده ای دارد. این چای، رنگ قرمز جذاب و عطر و بوی دیوانه کننده ای دارد و ادعا می شود که می تواند استرس را کاهش داده و مانند یک ضدسرطان عمل کند. برخلاف چای سفید، سبز و سیاه که همه از همان گیاه به دست آمده است، چای رویبوس از یک درختچه ی جارو مانند حاصل شده است. در واقع رویبوس از بوته های قرمزی در آفریقای جنوبی درست می شود و بدون کافئین است، بنابراین برای خانم هایی که باردارند و می خواهند مصرف کافیئن شان را کاهش دهند بسیار عالی است.
چای رویبوس علاوه بر توانایی مقابله با سرطان، افسردگی و آسم، به داشتن پوستی سالم تر و زیباتر کمک می کند. نوشیدن چای رویبوس نه تنها حال شما را بهتر می کند بلکه زیبایی پوست شما را هم افزایش می دهد این چای شامل آنتی اکسیدان هایی است که بدن را از تخریب رادیکال های آزاد نجات می دهد و باعث نجات جان انسان ها از بسیاری از بیماری ها از جمله سرطان می شود. این چای فاقد کافئین است و دستگاه عصبی را آرام می کند. فواید چای رویبوس بسیار فراوان است و به دلیل سرشار بودن از آنتی اکسیدان ها و مواد معدنی، گزینه ی بسیار سالمی برای طرفداران چای است.
چای رویبوس علاوه بر توانایی مقابله با سرطان، افسردگی و آسم، به داشتن پوستی سالم تر و زیباتر کمک می کند. نوشیدن چای رویبوس نه تنها حال شما را بهتر می کند بلکه زیبایی پوست شما را هم افزایش می دهد. به درمان اگزما و آکنه کمک می کند، مطالعات نشان می دهند که چای رویبوس برای درمان مشکلات مختلف پوستی همچون اگزما و آکنه مفید است. شواهد نشان می دهند که نوشیدن و مصرف موضعی چای رویبوس در افراد دارای آکنه، به کاهش جوش های صورت آن ها کمک می کند. با این که تحقیقات در مورد نحوه ی عملکرد چای رویبوس در این مورد ادامه دارد، دانشمندان بر این باورند که میزان فلاوونوئید بالای چای رویبوس بدن را به نابود کردن عوامل بیماری زای مزاحم تحریک می کند.
دلیل آن هر چه که باشد، واضح است که چای رویبوس به بهبود سلامت پوست در افراد دارای مشکلات پوستی کمک می کند. در نتیجه به زیبایی پوست شما کمک می کند. از پیری زودرس پوست جلوگیری می کند چای رویبوس سرشار از آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز است. این آنزیم یک ماده ی ضد پیری فوق العاده است. آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز برای تولید طبیعی سلول های پوستی لازم است و بالا بودن سطح آن در چای رویبوس، سلامت پوست مصرف کنندگان این چای را تضمین می کند. آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز با خنثی کردن فعالیت رادیکال های آزاد، با چین و چروک های پوست نیز مقابله می کند. به همین دلیل، چای رویبوس برای کسانی که می خواهند سرعت فرآیند پیری پوست خود را کاهش دهند، گزینه ای عالی است.
ضد حساسیت و آنتی باکتریال است یکی دیگر از فواید چای رویبوس خواص ضدحساسیتی آن است. این خاصیت اهمیت ویژه ای برای دنیای محصولات آرایشی و بهداشتی دارد زیرا تولیدکنندگان این محصولات همیشه به دنبال تولید محصولاتی هستند که برای انواع پوست ها مناسب باشند. خاصیت ضدباکتریایی چای رویبوس نیز یکی دیگر از مزیت های آن است که به درمان و تسکین عفونت های باکتریایی پوست کمک می کند. چای رویبوس علاوه بر همه ی این فواید، سرشار از مواد معدنی و ویتامین هایی (به خصوص روی و ویتامین C) است که سلامت پوست را بهبود می بخشند. بنابراین با پیوستن به مصرف کنندگان چای رویبوس، از فواید آن بهره مند شوید. از رشد سلول های چربی ساز جدید جلوگیری می کند این چای قرمز و شیرین که از بوته ی گیاه رویبوس به عمل می آید بسیار قوی و سوزاننده ی چربی است.
بر طبق تحقیقات محققان آفریقای جنوبی، پلی فنول ها و فلاوونوئیدهای موجود در این گیاه تا 22 درصد مانع از آدیوپوجنسیس- شکل گیری بافت های چربی- می شود. این مواد شیمیایی هم چنین به سوخت و ساز چربی کمک می کنند. رویبوس ضد التهاب است این چای حاوی اسپالاتین و نوتوفاگین است، دو ماده ای که خاصیت ضد التهابی دارند. فلاوونوئید موجود در رویبوس خاصیت ضدالتهابی خود را نشان داده است و می تواند مشکلات پوستی مانند روزاسه و آکنه را درمان کند و در درمان گرفتگی های عضلانی شکم مفید واقع شوند.
قرآن معجزه پیامبر گرامی اسلام (ص) است. این جملهای است که همواره شنیدهایم، اما آیا با معجزاتی که در بطن این کتاب آسمانی است آشنایی دارید؟ به طور خلاصه معجزات قرآن را میتوان در دو دسته معجزات معنوی و علمی بررسی کرد که ما این کار را کردهایم. معجزات قرآن از نظر علمی مفسران و دانشمندان بیش از 300 آیه از قرآن را منطبق با علوم تجربی میدانند. معروفترین این آیات به پدیدههایی همچون حرکت خورشید، نیروی جاذبه، باروری ابرها، زوجیت اشیا، نحوه آفرینش انسان و. اشاره دارد. در ادامه به طور خلاصه به این آیات میپردازیم:
حرکات خورشید:
حرکت وضعی
آیه 38 سوره یس: «وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ۚ ذَٰلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ» «و خورشید (نیز برای آنها آیتی است) که پیوسته به سوی قرارگاهش در حرکت است؛ این تقدیر خداوند قادر و داناست.»
حرکت انتقالی
آیه 40 سوره یس: «لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ» «نه خورشید را سزاست که به ماه برسد و نه شب بر روز پیشی میگیرد و هر کدام در مسیر خود شناورند.»
حرکت طولی
آیه 33 سوره ابراهیم: «وَسَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَیْنِ ۖ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ» «و خورشید و ماه را (که با برنامه منظمی در کار هستند) به تسخیر شما درآورد و شب و روز را (نیز) مسخر شما ساخت.» از دیدگاه قرآن خورشید «مُسْتَقَرٍّ» است. مستقر به معنی جای ثابت نسبت به یک موقعیت است در حالی که نسبت به موقعیتهای دیگر امکان جابجایی آن وجود دارد. خورشید مرکز منظومه شمسی است و نسبت به سایر سیارههای این منظومه ثابت و بی حر کت است، اما ثابت شده است که خورشید حرکتی به دور خودش و حرکتی در مدار کهکشان راه شیری دارد و این نکتهای است که در این آیه به آن اشاره شده است.
جاذبه زمین:
آیه 2 سوره رعد: «اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ۖ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ ۖ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى ۚ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ» «خدا همان کسی است که آسمانها را، بدون ستونهایی که برای شما دیدنی باشد برافراشت، سپس بر عرش، استیلا یافت (و زمام تدبیر جهان را در کف قدرت گرفت) و خورشید و ماه را مسخر ساخت، که هر کدام تا زمان معینی حرکت دارند. کارها را او تدبیر میکند؛ آیات را (برای شما) تشریح مینماید؛ شاید به لقای پروردگارتان یقین پیدا کنید» از امام رضا (ع) روایت شده است که این آیه به ستونهایی نامرئی (بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا) اشاره دارد که منظور همان نیروی جاذبه است. امام علی (ع) هم در روایتی فرموده است: «این ستارگانی که در آسمانند، شهرهایی هستند همچون شهرهای روی زمین که هر شهری با شهر دیگر (هر ستارهای با ستاره دیگر) با ستونی از نور مربوط است.» (بحارالانوار، 55/91).
مسیر حرکتی ستارگان:
آیات 75 و 76 سوره واقعه: «فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ. وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ» «سوگند به جایگاه ستارگان (و محل طلوع و غروب آنها)؛ و این سوگندی است بسیار بزرگ، اگر بدانید» امروزه ثابت شده که هر ستارهای بر اساس نیروهای جاذبه و دافعه مدار خودش مسیر مشخصی دارد و با توجه به این که تعداد بی شماری ستاره در هر کهکشان وجود دارد احتمال برخورد آنها با یکدیگر منتفی است و این همان سوگندی است که خداوند به آن اشاره دارد. حرکت زمین: آیه 88 سوره نمل: «وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ ۚ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ ۚ إِنَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ» «کوهها را میبینی و آنها را ساکن و جامد میپنداری، در حالی که مانند ابر در حرکت اند؛ این صنع و آفرینش خداوندی است که همه چیز را متقن آفریده؛ او از کارهایی که شما انجام میدهید مسلماً آگاه است» این آیه اشاره به حرکت زمین دارد که برای ما انسانهایی که روی آن قرار داریم نامحسوس است و این همان چیزی است که سالها بعد گالیله به آن اشاره کرد و کلیسا گفتههای او را محکوم کرد.
سنگینی ابرها:
آیه 12 سوره رعد: «هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ» «او کسی است که برق را به شما نشان میدهد، که هم مایه ترس است و هم مایه امید، و ابرهای سنگین بار ایجاد میکند.» آیه 57 سوره اعراف: «وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَیِّتٍ.» «او کسی است که بادها را بشارت دهنده در پیشاپیش (باران) رحمتش میفرستد؛ تا ابرهای سنگین بار را (بر دوش) کشند؛ (سپس) ما آنها را به سوی زمینهای مرده میفرستیم.» دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که ابرها و خصوصاً ابرهای باران زا وزن بسیار زیادی دارند و با توجه به میزان ابی که در آنها وجود دارد وزن آنها به 100 هزار تا 300 هزار تن میرسد. خداوند در آیات بالا با ظرافت خاصی به این نکته اشاره کرده است.
ایجاد رعد و برق:
آیه 43 سوره نور: «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحَابًا ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ.» «آیا ندیدی که خداوند ابرهایی را به آرامی میراند، سپس میان آنها پیوند میدهد و بعد آن را متراکم میسازد؟! در این حال، دانههای باران را میبینی که از لابلای آن خارج میشود.» به نظر میرسد که منظور از اصطلاح «یُؤَلِّفُ» در این آیه ایجاد الکتریسیته در اثر برخورد بارهای مثبت و منفی ابرها و تخلیه بار الکتریکی باشد که به صورت نور و صدای رعد و برق خودش را نشان میدهد و مقدمهای بر بارش باران است.
اثر انتقال سرخ (حرکت کهکشان ها):
در آیه 47 سوره ذاریات آمده است: «وَالسَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ» «و ما آسمان را با قدرت بنا کردیم و همواره آن را وسعت میبخشیم.» اثر انتقال سرخ میگوید که کلیه کهکشانها در حال حرکت هستند و همواره از هم دور میشوند و فضا منبسط میشود؛ بنابراین ابعاد جهان هستی همواره در حال افزایش است و این همان چیزی است که در آیه بالا به آن اشاره شده است.
جنسیت جنین انسان:
آیه 189 سوره اعراف: «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا ۖ فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِیفًا فَمَرَّتْ بِهِ ۖ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَیْتَنَا صَالِحًا لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ» «او خدایی است که (همه) شما را از یک فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در کنار او بیاساید. سپس هنگامی که با او آمیزش کرد، حملی سبک برداشت، که با وجود آن، به کارهای خود ادامه میداد و، چون سنگین شد، هر دو از خداوند و پروردگار خود خواستند «اگر فرزند صالحی به ما دهی، از شاکران خواهیم بود».» تحقیقات نشان میدهد که قبل از این که جنسیت جنین در هفته بیستم بارداری مشخص شود و وجود یا عدم وجود کرومزوم Y. جنسیت جنین را تعیین کند در برههای از زمان جنین دارای هر دو جنس خواهد بود و این همان نکتهای است که خداوند در آیه بالا با عنوان «نَفْسٍ وَاحِدَةٍ» به آن اشاره کرده است.
معرفی زنبور عسل در قرآن:
در آیات 68 و 69 سوره نحل آمده است: «وَأَوْحَىٰ رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ. ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا ۚ یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ ۗ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ.» «و پروردگار تو به زنبور عسل «وحی» (و الهام غریزی) نمود که: «از کوهها و درختان و داربستهایی که مردم میسازند، خانههایی برگزین. سپس از تمام ثمرات (و شیره گل ها) بخور و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، به راحتی بپیما. «از درون شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج میشود که در آن، شفا برای مردم است؛ به یقین در این امر، نشانه روشنی است برای جمعیتی که میاندیشند.» انسانها تا مدتها از خواص عسل و همینطور نحوه جمع آوری آن توسط زنبور عسل بی اطلاع بودند در حالی که در این آیه خیلی از نکات مربوط به پروسه گردآوری عسل ذکر شده است: «ذُلُلًا»: زنبور با توجه به غریزهای که دارد مسیر بازگشتش به کندو بدون دردسر و راحت است. «مِنْ بُطُونِهَا»: عسل از شکم زنبور عسل خارج میشود. زنبور هنگام جمع آوری عسل آن را میخورد و در معده خود ذخیره میکند و در کندو آن را خارج میکند. «فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ»: هر چه علم پیشرفت میکند خواص بیشتری از این معجون طبیعی برای درمان انسانها یافت میشود. عسل درمانی طبیعی برای بسیاری از بیماریها از جمله عفونت ها، دستگاه گوارش، رماتیسم، التهابات و. است.
معجزات قرآن از نظر معنوی
آیات قرآن شامل معارفی در زمینه حقیقت، پیدایش و هدف زندگی انسانهاست. معجزات قرآن از دیدگاه معنوی را میتوان در دستههای زیر خلاصه کرد: احکام قرآنی: احکام و دستورهایی که در قرآن آمده تضمینکننده سلامت و سعادت جامعه است و رابطه انسانها را با خدا مستحکم میکند. استدلالهای قرآنی: روش استدلال در قران به دو شیوه برهان و خطابه است که تضاد بین این دو شیوه از جمله جلوههای اعجاز قرآن است. غیبگویی قرآنی: در قرآن اخباری وجود دارد که بیان کننده حوادث تاریخی است که: قرآن اولین منبع بیان کننده آن اتفاقات است (مثل سرگذشت اقوام پیامبران پیشین) حوادث معاصر با زمان پیامبر (ص) بوده، ولی کسی از آنها خبر نداشته است مثل دسیسههای منافقان علیه پیامبر اسلام (ص) اتفاقاتی که در آینده رخ داده و قرآن پیشاپیش از آنها خبر داده است مثل فتوحات اسلام از جمله فتح مکه و غلبه بر روم
ایران، محل تولد هنرمندان بسیاری است که اثر و رد پایی را از خود بر این مرز وبوم برجای گذاشته و هر گوشه ی آن را به گونه ای زیبا آراسته اند. آنها تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا بهترین ها را از خود بر جای گذارند و حال و هوای گذشته را برای ساکنان امروز این سرزمین به تصویر بکشند.پیش از آنکه ساختمان های بلند و کوتاه با شکل های متفاوت و متنوع در جای جای ایران سر برآورند و هر روز بر ارتفاعشان افزوده شود، معماران هنرمند ایرانی به ساختن شاهکارهایی اصیل مشغول بوده و ساختمان هایی بی بدیل را به یادگار گذاشته اند. هر تکه از این ساختمان ها حکایت از هوشمندی سازندگان آنها دارد و چشم های بسیاری را به خود خیره کرده است. برخی از این آثار آن قدر چشم نوازند که توجه کارشناسان جهانی را نیز به خود جلب کرده و توانسته اند نام خود را در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت نمایند.
در میان سازه های مختلف شهری که در هر گوشه ی اردبیل سر بر آورده اند، بنایی نادر از معماری اسلامی در قرون وسطا وجود دارد که چشمان بسیاری را به خود خیره می کند. این بنا با ویژگی های منحصر به فرد خود هنر معماری را با شکوهمندی تمام به نمایش گذاشته است و دل علاقه مندان به این هنر را می رباید.در دوران سلطنت شاهان صفوی، وجود بقعه با ارزش موسس سلسله صفویه در این مکان باعث شد تا به عنوان یکی از مهمرترین مکان های ملی و ی مطرح شود و با روی کار آمدن اولین پادشاه صفوی، شاه اسماعیل ( وارث شیخ صفیالدین و رهبر صوفی مسلک خانقاه )، تشیع را به عنوان دین رسمی کشور اعلام گردد.
بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی، مجموعه ای تماشایی است که علاوه بر فضاهای عبادتی، خانه ی ابدی شیخ صفی الدین اردبیلی و چند تن از بزرگان، مشایخ و سلاطین دوره صفوی همچون شاه اسماعیل اول (نخستین پادشاه صفویه)، همسر شاه اسماعیل (مادر شاه طهماسب) و کشته شدگان جنگهای شیروان و چالدران نیز میباشد.این مجموعه در کنار به نمایش گذاشتن معماری ایرانی، جلوه گاه زیباترین و چشم نوازترین نوع کاشی کاری معرق و مقرنس، گچبری، کتیبههای زیبا و نفیس اثر خطاطان نامدار دوره صفوی همچون میر عماد، میر قوام الدین و محمد اسماعیل، منبتهای بی بدیل، نقره کاری، تذهیب و طلاکاری، نقاشی و. نیز می باشد و از شاخص ترین بناهای تاریخی ایران به شمار می رود.از ویژگی های منحصر به فرد معماری که بگذریم، قداست این محل در زمان صفوی باعث شده بود تا پناهگاهی برای مردم درمانده نیز باشد.
آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی محل تحصن کسانی بود که از ظلم و ستم به تنگ آمده بودند و حتی محکومین به اعدام در این محل امنیت داشتند. به عنوان مثال سلطان حسینخان شاملو برای حفظ جانش از دست اسماعیل قلی بیگ شاملو به این آرامگاه پناه آورد و جانش در امان ماند.در ادامه نگاهی به جای جای این مجموعه می اندازیم و با هم تاریخ این بنا را نیز مرور می کنیم.مجموعه خانقاه و بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی وسعت زیادی دارد. بخش هایی از این بنا در دوره خود شیخ صفی الدین و فرزندانش از جمله شیخ صدرالدین موسی و خواجه علی سیاهپوش بنا شده است.
این مجموعه به عنوان منزل و خانقاه شیخ صفی مورد استفاده قرار می گرفت. بنابر وصیت این عارف نامدار، پیکر وی نیز پس از مرگ در اتاق مجاور خلوتخانه و باغچه و حوضخانه به خاک سپرده شد و بر قبر وی بنایی احداث گردید. پس از احداث این آرامگاه، اهمیت و قداست این بنا افزایش یافت و به دنبال آن تعدادی از مشایخ و محارم خاندان صفوی و نیز شاه اسماعیل اول و گروهی از قربانیان جنگ های شیروان و چالدران نیز در جوار مرقد شیخ دفن گردیدند.از زمان شاه طهماسب اول توسعه ساختمان بقعه آغاز گردید. در این ساخت و ساز نشانه هایی از تصوف و عرفان به بنا اضافه شد.
برای مسیر دسترسی به بقعه، هفت بخش، به نشانه هفت مرحله عرفان احداث گردید که با هشت دروازه، به نشانه هشت نگرش به صوفیگری از هم جدا می شدند.شیخ صفیالدین اردبیلی از عرفای مشهور ایران و نیای بزرگ دودمان صفویان بود که از سادات بومی اردبیل به شمار می رفت. وی در سال ۶۵۰ هجری قمری چشم به جهان گشود و در دوازدهم محرم ۷۳۵ هجری قمری در سن هشتاد و پنج سالگی چشم از جهان فرو بست.بیشتر مورخان، اجداد وی را سُنیِ شافعی مذهب و هاشمی تبار و از مهاجران حجاز به کردستان ایران دانستهاند.
شیخ صفی از پیروان شیخ زاهد گیلانی بود و با بنیان نهادن خانقاه صفوی ( محل زندگی، آموزش و فعالیت درویشان و صوفیان ) در اردبیل توانست پیروان بسیاری را به دست آورد. وی در این خانقاه به اطعام فقرا و پناه دادن به ضعفا و مسکینان می پرداخت و به آنها کمک می نمود. وی در ادبیات نیز دستی داشته و اشعاری را به زبان مادری خود، آذری، در کتاب صفوه الصفا و سلسله النسب سرودهاست.ورودی اصلی بنا در ضلع شرقی میدان عالی قاپو قرار دارد که با یک درِ دو لنگه چوبی به حیاط بزرگ مجموعه راه پیدا می کند. در مقابل این در و در ضلع غربی میدان نیز سردر دیگری به نام سردر عالی قاپو به چشم می خورد که در دوران شاه عباس دوم و به دست یوسف شاه بن ملک صفیا ساخته شده و کاشیکاری آن را اسماعیل بن نقاش اردبیلی انجام داده است. این سردر در سال ۱۳۲۱ هجری شمسی از میان برداشته شد و کتیبه ی معرقی که در بدنه ی آن قرار داشت به انبار مجموعه انتقال یافت.
ورودی غربی بقعه به حیاطی مستطیلی به ابعاد ۲۶.۵ در ۹۳ متر می رسد که درختانی در آن وجود دارد و به عنوان مرزی میان دَر ورودی و هسته مرکزی مجموعه ایفای نقش می کند. در دو طرف این حیاط دو حوض سنگی به چشم می خورد که قدمت آنها به دوره صفوی باز می گردد. دیوارهای آجری این حیاط بر روی ازاره سنگی (سنگی که پیرامون ساختمان و در پای دیوار نصب میشود) بنا شدهاند و طاقچهها و طاق نماهایی را بر روی خود دارند.در قسمت شرقی حیاط بزرگ سردر و دری کوچک وجود دارد که سردر یادگاری از دوره ی قاجار به شمار می رود و به جای سردر قدیم تر دوره صفوی احداث شده است. این سر در با گچ و آجر به رسمی بندی (نقشی به وجود آمده از تقاطع چند قوس) مزین گردیده و به راهرویی با ابعاد ۱۴.۵۰* ۵.۷۰ متر راه می یابد که با عنوان صحن کوچک شناخته می شود.
رواقها و طاق نماهای دیوارهای صحن کوچک با گچبریهای زیبایی قاب بندی شده اند و پشت بغلها و لچکیهای آن (ورق های مثلثی شکلی که در اتصالات به کار می روند) پوشیده از کاشی های معرق می باشد. در بخش جنوبی این راهرو دری وجود دارد که شما را به سوی محلی موسوم به چله خانه جدید هدایت می کند.تصویری از این قسمت در دست نیست.بسیاری از محققان، چله خانه جدید را به عنوان قدیمی ترین عنصر مجموعه می شناسند که بیشتر از سایر قسمت های مجموعه، آسیب دیده است. در حال حاضر این قسمت به حیاطی متروک و مربع شکل تبدیل گشته است و تنها در قسمت غربی آن، حجره هایی با نمای آجری و طاق قوسی مشاهده می شود. در یکی از همین حجره ها که در شمال غربی چله خانه قرار دارد و سقف آن فرو ریخته است، بقایای پلکانی آجری به چشم می خورد که به طبقه ی بالا راه می یابد و به همین دلیل احتمال می رود که در گذشته بنای چله خانه دو طبقه داشته است.
نام و ترکیب ظاهری این بنا حکایت از آن دارد که بخشی از خانقاه خود شیخ صفی بوده که به مراسم آیینی و چله نشینی و بیتوته دراویش اختصاص داشته است.این محل بعد از دوره صفویه و پس از ویرانی به قربانگاه تبدیل شد و نام قربانگاه را بر آن نهادند. پسوند جدید نیز به این دلیل به نام این بنا اضافه شد که چله خانه قدیمی تری هم در مجموعه وجود داشته است و امروز به صورت حجره هایی دو طبقه در ضلع شمال غربی صحن اصلی قرار دارد.در ضلع شرقی راهروی میانی سردری قرار گرفته که کتیبه ای کاشیکاری منقوش به نام شاه عباس و تاریخ ۱۰۳۶ بر روی آن دیده می شود. نوک این سر در با مقرنسهای بر روی هم مزین شده و قسمت کاشیکاری شده آن در محل اتصال به درگاهِ سنگی به کتیبه می رسد و خاتمه می یابد. این سر در به ورودی صحن اصلی یا سردر عباسی شهرت دارد.
صحن اصلی یا حیاط داخلی که با عنوان حیاط قندیل خانه نیز مشهور است، محوطهای مستطیل شکل می باشد که ابعادی بالغ بر ۵ در۳۰*۱۶ متر دارد. کف حیاط با تخته سنگ های صاف و صیقلی پوشیده شده است و در مرکز آن یک حوض سنگی کم عمق به چشم می خورد. این حوض گلبرگی شکل است و دوازده تَرک دارد که به گفته ی برخی محققان این ۱۲ ترک به نشانه دوازده فرقه قزلباش و یا دوازده امام شیعیان ایجاد شده اند. در گذشته در کنار این حوض چاه آبی قرار داشته که برای تامین آب از آن استفاده می شده اما اکنون روی این چاه را پوشاندهاند.در ضلع غربی حیاط یک دیوار سراسری و طاق نمادار آجری دیده می شود که به وسیله کاشیهای معرق تزیین شده است و سردر عباسی را در خود دارد. قسمت شمالی دیوار حجره ها یا اتاق های کوچک دو طبقه با سقف کوتاه منتهی می گردد که احتمال می رود محل چله خانه قدیم بوده باشد.
پنجرههای مشبک کاشی که به شیوه گره چینی مزین شده اند، وظیفه رساندن نور لازم را به داخل اتاق ها بر عهده دارند.در شمال صحن اصلی، ایوانی به چشم می خورد که دری بزرگ از جنس چوب و مزین به اُرسی مشبکی دارد. شمال این ایوان نقش شاه نشین را دارد و توسط درِ اُرسی دیگری به ساختمانی گنبددار و هشت ضلعی موسوم به جنت سرا راه می یابد.اطلاعات دقیقی درباره کاربرد این قسمت از مجموعه وجود ندارد و درباره ساختار ابتدایی و تحولات آن نیز اسناد دقیقی در دست نیست. برخی بر این عقیده اند که احتمالا این بنا در سال ۹۴۳ یا ۹۴۷ هجری ساخته شده و محلی برای سماع درویشان (نوعی از رقص صوفیه شامل چرخش بدن همراه با حالت خلسه برای اهداف معنوی) بوده است چرا که هنوز سنگ میدان یا میدان داشی که مربوط به این مراسم بوده، در مجموعه وجود دارد.آنها همچنین بر این باورند که جنت سرا گنبدی بر ساختمان خود داشته است اما در نوشته های اولئاریوس (دبیر سفیر فرمانروای هولشتاین، فریدریک سوم، به شاه ایران، شاه صفی) سخنی از گنبد این بنا مشاهده نمی شود. در همان دوره، دلاواله (جهانگرد ایتالیایی) نیز از ایران دیدن کرده و از جنت سرا با عنوان مسجدی بی سقف یاد کرده است. البته لازم به ذکر است که هیچ گونه محرابی در این فضا وجود ندارد و احتمال مسجد بودن آن کمی ضعیف است.
شواهد حاکی از آن است که پس از اهدای اشیای گرانبها و کتاب های کتابخانه سلطنتی توسط شاه عباس به بقعه، این بنا به یک کتابخانه تبدیل می شود و در اوایل قرن سیزدهم و همزمان با دوره قاجار، سقفی مسطح با شانزده ستون چوبی بر روی پایههای حجاری شده این قسمت احداث می گردد.این سقف نیز در چند دهه ی پیش به کلی نابود گردید و در سال های اخیر گنبدی آجری به شیوه سنتی بر روی آن ساخته شد که به عنوان بزرگ ترین گنبد مجموعه از آن یاد می شود. بر دیوارههای شمالی و غربی جنت سرا درهایی وجود دارد که دسترسی به اتاق های مجاور را ممکن می کنند.
در جنوب صحن اصلی و درست روبروی جنت سرا، بنایی به نام دارالحدیث یا طاق متولی قرار دارد که یک در ارسی مشبک بزرگ، ایوانی با طاق ضربی و دو اتاق کوچک در دو سوی ایوان را شامل می شود. در تزیین نمای بیرونی این بنا از کاشی استفاده شده است و پیشانی آن به احادیثی از پیامبر(ص) به خط نسخ منقوش می باشد. در میان لچکی های درهای ورودی کوچک نیز عبارت "یا صفی اللّه" دو بار به صورت متقارن بر روی چهار لوحه تکرار شده است.این بنا در اواخر دوره صفوی برای اقامت متولیان آستانه و برپایی جلسات درس و بحث ساخته شده است و امروز آرامگاه های برخی بزرگان صفوی در دو طرف آن مشاهده می شود.
در قسمت شرقی صحن اصلی، بنایی دیده می شود که بعد از ایجاد آرامگاه ها و چینی خانه و جنت سرا و برای اتصال بناهای منفرد به یکدیگر ساخته شده است. برخی بر این عقیده اند که این بنا به دستور شیخ صدرالدین موسی در حدود سال ۷۴۵ـ ۷۶۵ ساخته شده است اما برخی دیگر با استناد به نصب فرمان طهماسب اول بر نمای بیرونی این بنا، آن را متعلق به این شاه صفوی می دانند.وجود چراغ های نورانی که در گذشته با عنوان قندیل مشهور بوده و روشنایی محل را تامین می کرده اند باعث شده تا این بنا به قندیل خانه مشهور شود. این بخش که با عنوان های دیگری همچون نمازخانه یا دارالحفاظ نیز خوانده می شود، محل قرائت و تفسیر قرآن بوده است.
قندیل خانه تالاری به شکل مستطیل با ابعاد ۱۱.۵ * ۶ متر می باشد که دو فضای پیوسته در شمال و جنوب آن و طاقی نیم گنبدی بر فراز هر یک از آنها قرار دارد.در سال ۹۴۶ مقصود کاشانی، به دستور شاه طهماسب اول، فرشی برای قندیل خانه با ۳۳ میلیون گره بافت و پس از پهن نمودن آن بر روی زمین، نقش آن، بر سقف بنا با طلا، به تصویر کشیده شد. فرش مورد نظر توسط فردی انگلیسی به نام کی.ابوت در دوره قاجار از ایران خارج شد و هم اکنون در موزه ویکتوریا و آلبرت هال لندن به عنوان نفیسترین قالی دوره صفوی و با نام فرش اردبیل نگهداری میشود.
سقف مطلا نیز در زلزله سال ۱۲۶۴ فروریخت و سقف فعلی بنا در دوره قاجار یا در سال ۱۳۱۴ شمسی، ساخته شده است.دو نیم گنبد که بر فراز قسمت جنوبی و شمالی تالار قرار دارند با گچ ساخته شده اند. بر روی این نیم گنبدها تزییناتی از مقرنس و رنگ و روغن به چشم می خورد که تا حدودی از سادگی سقف گچی کاسته است.در انتهای جنوبی قندیل خانه تالاری موسوم به شاه نشین قرار دارد که بیش از شصت سانتیمتر از کف رواق بلندتر می باشد و با دو پله مرمری و یک در و نردهای نقرهای از قسمت اصلی تالار جدا می گردد. طاق شاه نشین با رسیدن به مقابل آرامگاه شیخ صفی به طاقی کوچکتر ختم می شود که بر اساس شیوههای معمول در بناهای قرون هشتم تا دهم، دارای تزیینات ناودانی (خیارهای) می باشد.در سمت راست نرده نقره ای، علامتی نصب شده که آن را متعلق به شاه اسماعیل صفوی می دانند و می گویند که در جنگ چالدران در دست وی بوده است.
دوازده طاقنمای (طارمی) قوس دار در ضلع غربی و شرقی بنا قرار دارد که در میان آنها، طاق نماهای همکف سی سانتیمتر از کف تالار بلندتر هستند. بدنه و سقف این طاق نماها با اجزای دیگر تالار هماهنگ می باشند و همچون آنها به گچ بریها و نقاشی های رنگ و روغنی مزین شده اند. بر بدنه گوشه دیوارها و در بالای ازاره، کتیبه ای گچبری به خط ثلث مشاهده می شود که احادیث و آیات قرآنی و اسامی ائمه اطهار(ع) و شجره نامه طریقتی شیخ صفی بر روی آن نقش بسته است. در تیزی گوشه ها ستون هایی از سنگ مرمر نصب شده که تنها کاربرد تزیینی دارند. درهای اصلی قندیل خانه چوبی هستند و با نقاشی لاکی و روغنی پوشیده شده اند. دو طاق نمای شرقی، قندیل خانه را به چینی خانه مرتبط می کنند و در قسمت شاه نشین نیز دری برای دسترسی به محوطه داخل آرامگاه شیخ صفی و درهایی به آرامگاه شاه اسماعیل اول و محوطه حرم خانه وجود دارد.
دارچین یا به صورت چوب است و یا گَرد و جزو اصلی تمامی غذاهایی است که چاشنی ادویه دارند. دارچین دارای مقادیر زیادی کلسیم، فیبر و منگنز است و خواص مفید بسیاری دارد. اما اگر زیاد مصرف شود میتواند برای سلامتی شما خطرناک باشد. در ادامه این نوشتار به عوارض جانبی مصرف بیش از اندازه آن میپردازیم.
مشکلات قلبی
مصرف زیاد دارچین باعث افزایش ضربان قلب میشود و به همین دلیل برای کسانی که مشکلات قلبی دارند خطرناک است. روغن دارچین اگر رقیق نشده باشد میتواند به بالا رفتن ضربان قلب به ویژه در کودکان منجر شود. مصرف محلول ۲ درصد روغن دارچین برای همگان بی خطر است.
افزایش حرارت بدن
مصرف زیاد دارچین همچون فلفل، گل کلم، لابستر، قهوه، زنجبیل، سیر، برنج ، پیاز و کدو میتواند حرارت بدن را به شدت بالا ببرد. در صورت امکان، از خوردن چیزهایی که حرارت بدن را بالا میبرند باید پرهیز کرد. مصرف دارچین میتواند باعث افزایش حرارت بدن شود و موجب واکنشهایی همچون ترک خوردن لب، تاول دهان و دور چشم و جوش زدن شود. خوردن دارچین در زمستان به دلیل سرمای هوا با خطرات کمتری همراه است، اما در تابستان میتواند عوارض شدید داشته باشد. به ن میانسال توصیه میشود که از مصرف دارچین خودداری کنند.
آلرژی
بعضی به دارچین حساسیت دارند و این ممکن است به یکباره پیش بیاید. عوارض آلرژی همچون آبریزش بینی، چشمان مرطوب، درد معده و جوش صورت و دست است. تنگی نفس هم یکی دیگر از عوارض آلرژیک دارچین است، اما این عوارض چندان شدید نیست.
رقیق سازی خون
دارچین کاسیا خاصیت رقیق کنندگی خون را دارد و از آن برای جلوگیری از ه شدن خون استفاده میکنند. به همین دلیل افرادی که از داروهای رقیق کننده خون استفاده میکنند نباید دارچین بخورند.
برای حاملگی مضر است
دارچین برای ن حامله خوب نیست. دارچین میتواند باعث درد زایمان زودهنگام و باز شدن دریچه رحم شود. دارچین دوای خوبی برای دل درد و باد معده است، اما اگر این عوارض با حاملگی همراه باشد باید از مصرف دارچین خودداری کرد. مصرف کم چای دارچین بی ضرر است، اما بهتر است خطر نکنید. خوردن دارچین یا استنشاق عطر دارچین هنگام حاملگی اصلاً توصیه نمیشود.
کاهش شدید قند خون
مصرف زیاد دارچین سیلان باعث پایین آمدن قند خون و احساس سرگیجه میشود. مطمئن شوید که بیش از دو سه قطره روغن دارچین را در چای خود نریخته باشید، زیرا بر شما اثر خواهد گذاشت.
بروز مشکلات پوستی
پوست شما بعد از دست زدن به فلفل یا چیلی چه حالتی خواهد داشت؟ آیا پوست شما نخواهد سوخت؟ روغن دارچین خالص هم همین حالت را ایجاد میکند.
تضاد با آنتی بیوتیک
دارچین مانند آنتی بیوتیک عمل میکند. به همین دلیل اگر آنتی بیوتیک مصرف میکنید، خوردن دارچین میتواند تعارض ایجاد کند، زیرا دوز آن دو برابر میشود و به همین دلیل مصرف دارچین توصیه نمیشود.دارچین خواص خوبی دارد اما باید در مصرف آن میانه روی کرد.
گیاهانی که در باغچه یا پشت پنجرهتان میکارید، میتوانند بسیاری از مشکلات پوستی از جوش گرفته تا قارچ انگشت پایتان را درمان کنند. کاشتن آنها به دست خودتان نه تنها میتواند کنترل شما را روی کیفیت و خلوص آن بیشتر کند، بلکه تجربه یک درمان موفق را نیز برای شما امکانپذیر میسازد.اینکه مراحل ساخت یک محصول خانگی برای درمان پوست خود را ببینید، حس خیلی خوبی دارد. در این شرایط، حس عمیقتری نسبت به خود محصول پیدا خواهید کرد. همانطور که آلوئهورا برای سوختگی، گزش ات و خارش کاربرد دارد، بسیاری از گیاهان دیگر نیز چه در خانه کاشته شوند چه در بیرون از خانه، فواید زیادی دارند.
۱ آویشن
آویشن مثل سایر گیاهان همخانوادهاش مانند رزماری، مریم گلی و اسطوخودوس عطری بسیار قوی دارد و سرشار از ترکیبات فنلی است. بر اساس مطالعات انجام شده در انگلستان، آویشن باکتریهای پروپیونی باکتریوم آکنه (باکتری به وجود آورنده جوش) بیشتری را نسبت به بنزویل پروکساید (ماده موثر در کرمهای ضد جوش) از بین میبرد.گیاه آویشن به آفتاب کامل و خاک خشک نیاز دارد. برگها را به مدت ۲ هفته در سرکه سیب خانگی خیسانده و سپس آن را صاف کنید. شما میتوانید آن را فقط برای جوش به کار ببرید یا برای کل صورت به صورت روزانه استفاده کنید.
۲ برگ بو
این برگ خوشبو که آن را به سوپ خود اضافه میکنید، میتواند باعث سرعت بخشیدن به بهبود زخم از طریق افزایش تولید کلاژن و فروکش کردن التهاب شود. برگ بو همچنین خاصیت ضدباکتریایی و ضدقارچی دارد.گیاه برگ بو به میزان زیادی به نور خورشید و خاک مرطوب نیاز دارد. برگها را در یک خشککن گرم به مدت ۱۲ ساعت خشک کنید و سپس به مدت ۱ ماه در روغن زیتون بخیسانید. سپس آن را صاف کرده و مستقیما روی ناحیه آسیبدیده قرار دهید.
۳ بابونه
شما ممکن است چای این گیاه را درست کنید و برای خواب بهتر، شبها آن را بنوشید. اما این گلهای سفید و زرد خاصیت ضد التهابی دارند که قرمزی صورت را کاهش داده و حساسیت پوستی را از بین میبرند. در یک مطالعه در برزیل، گونه آلمانی بابونه زخم را با سرعتی بیشتر نسبت به کورتیکو استروئید(کورتون) بهبود میبخشد.بابونه اگر در آفتاب قرار بگیرد به مراقبت بیشتری نیاز دارد. بعد از اینکه گلها شکوفا شدند، آنها را در یک خشککن گرم به مدت ۱۲ ساعت خشک کنید و در روغن زیتون به مدت ۱ ماه بخیسانید. اگر مستعد آکنه هستید، از روغن جوجوبا استفاده کنید. برای این کار، آن را صاف کرده و سپس استعمال کنید.
۴ گشنیز
گشنیز بسته به ذائقه شما میتواند بسیار خوشبو یا بسیار بدبو باشد. اما بدون در نظر گرفتن ذائقه، شما میتوانید از خاصیت آنتی سپتیک و ضدقارچی آن برای از بین بردن لکههای پوستی خود استفاده کنید. در یک مطالعه در اسکاتلند، نشان داده شددکه روغن اسانسی گشنیز میتواند رشد ۲۶ گونه میکروارگانیسم را محدود نماید.گشنیز را در یک محل آفتابگیر کشت داده و به خوبی آب بدهید. به میزان مساوی از برگهای تازه گشنیز و آبلیمو را در هاون ریخته، بکوبید و مخلوط را روی جوشهای سر سیاه پوست خود قرار دهید و بعد از ۳ تا ۵ دقیقه آبکشی کنید.
۵ گل بیصبر زینتی یا گل حنا
قارچ ناخن نه تنها خیلی شرمآور است، بلکه به سختی درمان میشود. گل حنا که سالانه شکوفه میدهد، نقش بهسزایی در مرتفع کردن قارچ ناخن دارد. برای کشت این گل، باید آن را در خاک مرطوب بکارید و زیر نور خورشید بگذارید.برای استعمال، گل حنا را به مدت ۲ هفته در سرکه بخیسانید و سپس ناخنهای خود را به صورت روزانه در محلول حاصل بغلتانید. برای سرعت بخشیدن به روند درمان بهتر است شبها قبل از خواب این کار را بکنید و ناخنها را با پوششهای پلاستیکی بپوشانید.
۶ گل همیشه بهار
مطالعه اخیر محققان در استرالیا نشان داده که عصاره این گیاه، سلولهای پوست را از چین و چروکهایی که در اثر رادیکالهای آزاد به وجود میآید، محافظت میکند. محققان، آنتی اکسیدانها -اسیدهای فنولیک و فلاونوئید گلیکوزید– موجود در گلبرگهای نارنجی و زرد گل همیشه بهار را عامل این اثر معرفی کردهاند.این گیاه در نور کامل یا نسبی خورشید و خاک مرطوب رشد میکند. گلها را به مدت ۱۲ ساعت در خشککن گرم خشک کرده و سپس در روغن رز برای مدت ۱ ماه قرار دهید. آن را صاف کرده و به صورت روزانه دور چشم خود بمالید تا از شر خطوط پاکلاغی خلاص شوید.
میگرن در هر سنی ممکن است بروز کند (اگرچه اغلب در سنین نوجوانی شروع میشود). طبق آمار، ن سه برابر بیشتر از مردان دچار حملات میگرنی میشوند، از این رو به نظر میرسد رابطهای بین این سردردها و دوره قاعدگی در ن وجود داشته باشد.
۶۰ تا ۷۰ درصد از ن مبتلا به میگرن اظهار میدارند، هنگام شروع دوره قاعدگی، میگرن در آنها تشدید میشود. نوسانات و تغییراتی که در سطح هورمونهای نه، بهویژه استروژن رخ میدهد، میتواند علت بروز سردرد در این دوره باشد.
قبل از شروع قاعدگی، سطح هورمون استروژن به طور ناگهانی در بدن به پایینترین سطح خود میرسد. در برخی ن، سردردهای میگرنی در دوره بارداری متوقف میشود. در پژوهشهای انجامشده، ۶۴ درصد از ن اظهار داشتند که در دوران بارداری سردردهای میگرنی را تجربه نکردند.
در برخی ن، های جلوگیری از بارداری و یا هایی که در دوران یائسگی به عنوان هورمون درمانی استفاده میشود، میتواند از عوامل تحریککننده میگرن باشد. برای جلوگیری از سردردهای میگرنی در دوره قاعدگی، مصرف داروهای ضد میگرن را باید ۲ الی ۳ روز قبل از آغاز دوره قاعدگی شروع کرد و تا آخرین روز قاعدگی ادامه داد.
عوامل که میتوانند سبب بروز میگرن شوند
این عوامل عبارتند از: فشار زیاد به چشم، گرفتگی سینوسها، کشیدگی عضلات، خستگی بیش از حد، کمبود اکسیژن و هوای تازه، بیتحرکی، فعالیت بیش از اندازه، گرسنگی، کمآبی بدن، استرس، احساسات و هیجانات سرکوب شده، تغییر شرایط آب و هوا (مانند گرما یا سرمای زیاد و میزان رطوبت هوا).در بعضی مواقع نیز سردردها با درد پشت و گردن همراه است که میتواند در اثر بد نشستن و یا بد ایستادن باشد. افرادی که اغلب دچار میگرن یا سردردهای شدید میشوند، معمولاً میتوانند حدس بزنند که چه عامل یا عوامل ویژهای سبب بروز سردرد آنها شده است.
کسانی هم که نمیتوانند این عوامل را به خوبی شناسایی کنند، این کتاب به آنها کمک میکند تا شرایط و عوامل تحریککننده را در زندگی خود بیابند. این عوامل ممکن است یک موقعیت نگرانکننده، فشار عصبی، یک غذای خاص و یا شرایط ویژه بیرونی، مثل چراغهای چشمکزن، سر و صدا یا آلودگی هوا باشد.در مواردی که سردردهای میگرنی با حالت تهوع و استفراغ همراه است، امکان دارد دلیل آن مصرف غذاهای پرچرب و سنگین باشد که روی کبد و کیسه صفرا تأثیر میگذارد.
پژوهشهای اخیر حاکی است تعداد افرادی که از میگرن رنج میبرند، در حال افزایش میباشد، به گونهای که این بیماری از سوی سازمان بهداشت جهانی در فهرست بیستگانه بیماریهای صعبالعلاج قرار گرفته است.امروزه افزایش مبتلایان به میگرن در جهان نشان میدهد این بیماری با زندگیهای پراسترس، پرمشغله و پرفشار که در جوامع امروزی وجود دارد، در ارتباط است.متأسفانه بیشتر افراد به طور ناخودآگاه از طبیعت و سرشت خود دور شدهاند و از طرفی هماهنگی و سازگار شدن جسم با این محیط ساخته دست بشر مشکل است و میتواند به سلامت و تعادل روحی- روانی افراد آسیب برساند.
هیچ زنگ تفریحی برای کار مداوم و پراسترس روزانه، چه در محیط کار و چه محیط خانه وجود ندارد و اوقات فراغت افراد تنها به نشستن پای تلویزیون یا کامپیوتر خلاصه میشود.حتی ورزش کردن نیز در محیطهای کاملاً بسته و کنترلشده و غیرطبیعی و با دستگاههای الکترونیکی و در زیر نورهای مصنوعی و دستگاههای تهویه هوا و … صورت میگیرد.چنین محیطها و محرکهای مصنوعی که پیوسته در اطراف ما هستند، میتوانند منجر به ایجاد استرس و فشار و به نوبه خود سبب بروز علائمی مانند میگرن و یا سردردها شوند.
یکی دیگر از دلایل بروز سردردهای عصبی، فشارهای ناشی از صنعتی شدن جوامع امروزی است که از ما میخواهد همیشه در حالت «آماده باش» و یا به اصطلاح «کشیک» به سر بریم و همیشه در دسترس باشیم؛ در حالی که انسان موجودی است با غرایز و نیازهای مخصوص به خود که اگر این نیازها و خواستهها نادیده گرفته شود، سلامتی و بهداشت روحی و روانی او به خطر خواهد افتاد.این نیازها و خواستههای طبیعی عبارتند از: داشتن یک رژیم غذایی سالم و متعادل، استراحت، آرامش و تمدد اعصاب که همگی به احساس خوشی و رضایت از زندگی منجر می گردد.
بیلیروبین یکی از پیگمانهای زرد رنگ صفراوی است که از شکست و تجزیه طبیعی هموگلوبین حاصل میشود و عامل رنگ زرد ادرار و رنگ قهوهای مدفوع است. در افراد بزرگسال و بعضی از نوزادان بیلی روبین توسط کبد پردازش میشود و سپس از طریق روده خارج میشود. اما کبد بسیاری از نوزادان توانایی حذف کامل بیلی روبین را ندارند و دچار زردی میشوند.
در اغلب موارد زمانی که نوزاد شروع به تغذیه میکند، کبدش رشد میکند و به صورت طبیعی این ماده را از بدن خارج میکند و این مسئله در عرض 2 تا 3 هفته رفع میشود. اگر این مشکل بیش از سه هفته طول بکشید ممکن است باعث ایجاد مشکلهای دیگر شود. سطح بالای بیلی روبین موجود در بدن میتواند کودک را در معرض خطر ناشنوایی، فلج مغزی یا سایر انواع آسیب مغزی قرار دهد. پزشکان توصیه میکنند که همه نوزادان قبل از ترخیص از بیمارستان و از 3 تا 5 روزگی برای زردی مورد آزمایش قرار بگیرند.
کدام نوزادان بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به این مشکل هستند؟ نوزادان نارس (نوزادانی که زودتر از 37 هفته بارداری متولد شدهاند). نوزادانی که به میزان کافی شیر مادر دریافت نمیکنند. نوزادانی که گروه خونیشان با گروه خونی مادرشان سازگار نیست. کودکانی که نوع خون آنها با مادرنشان سازگار نیست، میتوانند آنتی بادیهایی تولید کنند که بتوانند گلبولهای قرمز خود را از بین ببرند و باعث افزایش ناگهانی میزان بیلی روبین شوند.
اولین نشانه زردی، زرد شدن رنگ پوست و چشم نوزاد است. زرد شدن ممکن است 2 تا 4 روز بعد از تولد خود را نشان دهد و معمولا در ابتدا در صورت مشخص میشود. میزان بیلی روبین معمولا سه تا هفت روز بعد از تولد به بیشترین حد خود میرسد. همچنین اگر انگشت خودتان را روی قسمتی از بدن نوزاد فشار دهید و آن قسمت زرد شود، بهاحتمال زیاد او دچار زردی شده است.
همانطور که گفتیم زردی مشکلی است که برای خیلی از نوزادان ممکن است به وجود آید و به صورت طبیعی بعد از گرفتن شیر مادر و شروع تغذیه از بین برود اما گاهی هم ممکن است ماندگار شود و مشکلات جدیتری را برای نوزادتان به وجود آورد. در صورتی که تب نوزاد از 38 درجه بیشتر شد، زردی او گستردهتر و شدیدتر شود. درصورتی که نوزادتان به درستی غذا نخورد، بیحال بوده و گریههای شدیدی هم داشته باشد بهتر است او را نزد پزشک ببرید. اما توصیه ما به شما این است که در هر صورت با پزشک نوزادتان در این باره م کنید و راهکارهای او را برای درمان زردی نوزاد پیش بگیرید.
«ساشا» دختر 10سالهٔ مادری به نام «چارلی اسپینوزا» است. او یک روز ماجرایی را که میان دو تا از بهترین دوستانش رخ داده بود، برای مادرش تعریف کرد. «تامی»، اختاپوس بزرگ و دوست ساشا، دربارهٔ حسش به «کارول» که او هم اختاپوس است تعریف کرده بود. ساشا میگوید کارول یک پای اضافی دارد و هنوز در حال کشف چگونگی استفاده از آن است.
کارول از دلباختگی تامی خبر نداشت، اما پیغام مشابهی به ساشا رسانده بود: او هم علاقهٔ زیادی به تامی دارد اما از ابراز احساسات به او خجالت میکشد. ساشا بین این دو اختاپوس گیر افتاده است. این داستان رمانتیک خبر تازهای برای مادر 39سالهٔ ساشا بود. چارلی با تعجب گفت: «اوه خدای من! ساشا! من اینو نمیدونستم.» صحبت دربارهٔ تامی و کارول در خانهٔ آنها بسیار عادی است؛ از ماجراجوییهای میانکهکشانی آنها گرفته تا داستانهای عاشقانهٔ این دو اختاپوس.
هرچند این اختاپوسها در خانهٔ اسپینوزاها با ساشا، امیلی خواهر 12ساله و مادرش زندگی میکنند، تنها ساشا میداند آنها چه شکلی هستند. آنها ازنظر ساشا «موجودات خیالی» یا دوستان خیالیاش هستند. «چری گوزن»، «لولا نهنگ» و «تونا پشهٔ معالج» (که جلوی شیوع مالاریا را میگیرد) هم در محفل موجودات خیالی ساشا زندگی میکنند. تامی سردمدار گروه و اولین دوست خیالی ساشا بوده است. چارلی میگوید تامی اولین بار زمانی که ساشا 6 سال داشت، در یک نمایش سایهبازی روی دیوار اتاق ساشا متولد شد.
در طول سالها، شخصیت متفکر و خجالتی تامی شکل گرفت. این شخصیت به ساشا، که از میگرن شدید رنج میبرد، آرامش فیزیکی و احساسی میبخشید. چارلی میگوید: «ساشا عاشق قصه گفتن است و این یکی از راههای او برای کنار آمدن با درد است. او دربارهٔ هر اتفاقی با جزئیات زیاد صحبت میکند و این کار واقعا برایش مفید است.» ساشا مبتلا به اوتیسم است. او در خانه درس میخواند و زیاد با بچههای دیگر تعامل ندارد. موجودات خیالی برای او به منبع احساس دوستی و اعتماد تبدیل شدهاند.
ساشا میگوید: «زمانی که حالم خوب نیست یا تنها هستم و امیلی با من بازی نمیکند، آنها به کمکم میآیند و با هم به فضا میرویم.» داشتن دوست خیالی برای بسیاری از بچهها در سنین مختلف رشد، امری رایج و معمولی است. در حقیقت، طبق مطالعاتی که در سال 2004 انجام شد، 65 درصد از بچهها در 7سالگی یک دوست خیالی داشتهاند. پروفسور «استفانی کارلسون» (Stephanie Carlson) یکی از مؤلفان این تحقیق معتقد است که زمان شروعِ داشتن دوست خیالی بین 3 تا 11 سالگی است.
«سلست کید» (Celeste Kidd) استاد روانشناسی و یکی از پژوهشگرهای اصلی کید لب (Kidd Lab) است. این پژوهشگاه روی مراحل اولیهٔ رشد کودکان تحقیق میکند. بهعقیدۀ کید، هرچند روانشناسان بر این عقیدهاند که وجود دوست خیالی نباید موجب نگرانی والدین شود، چیزی که هنوز در آن به توافق جمعی نرسیدهاند این است که انگیزه بچهها برای ساختن این شخصیتها از کجا میآید؛ همچنین، پرسش این است که چرا برخی از کودکان دوستان خیالی دارند و برخی ندارند.
او میگوید: «تقریبا میتوان گفت که هنوز اتفاقنظر همگانی دربارۀ علت اصلیِ شکل دادن دوست خیالی وجود ندارد. اما اکثر همکاران ما همعقیدهاند که این کار بخشی از روند طبیعی رشد است. تمام بچهها دوست خیالی ندارند، اما این موضوع بسیار شایع است و نشانهٔ وجود مشکل یا هوش زیاد کودک نیست.» دوست خیالی یکی از نشانههای رشد هوش اجتماعی در کودک است. بچههایی که رفیقی برای خود متصور میشوند، باید درک کنند که مردم باورها و علایق و رفتار متفاوتی دربارۀ آنها دارند.
بهگفتهٔ کید، این مفهوم «نظریه ذهن» (theory of mind) نام دارد: «درک این نکته که شخص دیگری چیزی متفاوت از شما را بخواهد یا چیزی بداند که شما نمیدانید، موضوعی است که تقریبا تا 4 یا 5سالگی کودک پدیدار نمیشود.» تحقیقات اندکی دربارهٔ روانشناسیِ بچههایی که دوست خیالی دارند صورت گرفته است. در یکی از این تحقیقات به این نتیجه رسیدهاند که رابطه با موجود نامرئی، نیاز کودک برای «دوستی» را برآورده میکند. این دوستی میان بچههای اول یا تکفرزندها رایجتر است.
همچنین مشخص شده است که دخترها بیشتر از پسرها سراغ دوست خیالی میروند؛ بهعلاوه، این بچهها معمولا در بزرگسالی خلاقتر خواهند بود. کارلسون در تحقیقاتش به این نتیجه رسید که دخترها معمولا یک دوست فرهیخته و معلممانند از بچهٔ انسان یا حیوان را برای خود انتخاب میکنند. در مقابل، دوست خیالی پسرها اغلب شخصیتی چابک مثل ابرقهرمانها یا شخصیتی با قدرتهای خارقالعاده دارد.
کارسلون میگوید دوست خیالی به کودکان در رفع سه نیاز اساسی روانی کمک میکند: شایستگی، رابطهمندی و استقلال. این نیازها بر مبنای «نظری خود تعیین کنندگی» (self-determination theory) تفسیر شدهاند. زمانی که بچهها نقش رهبری را برای دوست خیالیشان متصور میشوند، احساس شایستگی میکنند. آنها با توصیف دوست نامرئیشان بهعنوان «احمق» یا آموزش مهارت خاصی به آنها، در این نقش فرو میروند.
اگرچه دوستان آنها ساختگی هستند، اما این کودکان همانطور که با دوستان واقعیشان ارتباط برقرار میکنند، با آنها رفتار میکنند. البته کید میگوید دوستان خیالی مزیتی دارند که به بچه اجازه میدهند موقعیتهای اجتماعی را بدون عواقب خاصی شبیهسازی کنند. زمانی که کودک از وجود دوست خیالیاش برای اداره کردن موقعیتی (مثل اصرار به والدین برای شام درست کردن برای دوست خیالیاش یا بستن کمربند او در خودرو) استفاده میکند، به ایجاد حس استقلال کودک کمک میکند.
کارلسون میگوید: «دوست خیالی به بچهها نوعی حس کنترل میدهد. آنها میتوانند دوستشان را فرا بخوانند، داستان بسازند و کسی مزاحم آنها نمیشود. این چیزی است که کاملا متعلق به آنهاست. این روش جالبی برای احساس تسلط بر اوضاع است. اما این موضوع میتواند برای والدین بسیار کسلکننده باشد.» «جون» دختر 3سالۀ «آنا سیل» (Anna Sale) سازنده و یک مجری پادکست موفق است. نام دوست خیالیِ جون «سالاد» بود. سالاد موهایی قرمز داشت و 4ساله بود.
اولین بار وقتی سالاد «ظاهر شد» که انگار یکی از اعضای خانواده بود و اجازه نمیداد بقیه بهموقع از در خارج شوند. جون از علاقهٔ سالاد به ملحق شدن به خانواده برای بیرون رفتن میگفت، اما طبق گفتۀ جون، سالاد به کمی تشویق نیاز داشت تا بتواند آنها را همراهی کند. آنا گفت: «اولین بار که سالاد خودش را نشان داد، دورهای بود که نمیتوانستیم خانه را ترک کنیم. بنابراین همه با هم باید میگفتیم “یالا سالاد!” و پیش از خروج، منتظر او میماندیم.» اما در اکثر مواقع، سالاد عضو مطلوب و سرگرمکنندهٔ خانواده است.
سالاد خواهر کوچکتری به نام «کتاب» و والدینی به نامهای «بابی» و «ایو» (ایو اسم خواهر تازهبهدنیاآمدهٔ جون هم هست) دارد. همهٔ آنها در یک آسیاببادی در آن طرف خیابان زندگی میکنند. بیشتر وقتها، تا با سالاد صحبت نکنید او هم ساکت است و حرفی نمیزند. سالاد تقریبا همه جا همراه جون است (بهجز سفر اخیر جون و خانوادهاش که سالاد در خانه خودشان ماند). اما آنا معتقد است وجود سالاد به جون در یادگیری دوستی و داستان گویی کمک میکند. «ک. ب. هویل» (K. B. Hoyle) رماننویس است.
«ادموند»، کوچکترین فرزند او، کمی بعد از آغاز 4سالگیاش، با یک مردماهی/ خونآشام نامرئی به نام «اِد» دوست شد. هویلِ 36ساله معتقد است که اِد (که سر خونآشام و بدن ماهی را دارد) در فرم تحقق آرزوی ادموند ظاهر شده است. هویل میگوید: «ادموند بارها و بارها میگفت که اِد یخچالی دارد که همیشه پر از خوراکی است. اگر اجازه میدادم، ادموند مدام مشغول خوردن بود. ظاهرا او میخواهد دوست خیالیاش چیزی داشته باشد که او نمیتواند داشته باشد.»
اگرچه ادموند و خانوادهاش در آلاباما زندگی میکنند، اِد ساکن یک خانهٔ بزرگ با ارواح بیشمار در داکوتای جنوبی است. هویل فکر میکند این جزئیات، از سفر زمینیِ خانواده در تابستان قبل به پارک ملی بدلندز سرچشمه میگیرد. او برای سرگرم کردن چهار پسرش در طول سفر طولانیشان، کتاب صوتی هابیت (The Hobbit) را پخش کرد. زمانی که آنها به خانه بازگشتند، ادموند به پوستر هابیت که روی دیوار محل کار هویل نصب بود اشاره کرد، آن را بدلندز نامید و مدعی شد که اِد آنجا زندگی میکند.
معمولا بسیاری از جنبههای زندگی کودک، از شخصیتهای ساختگی تا تجربههای واقعی، وارد این بازی که شامل دوستی خیالی میشود، میشوند. کید میگوید: «این نوعی هوشیاری دربارۀ اتفاقاتی است که اطراف آنها دارد رخ میدهد. این اتفاقات میتواند اخبار و همچنین اتفاقاتی باشد که در زندگی بچهها میافتد.» زندگی «آریا» 7ساله منبع الهام دوست خیالیاش «دیوید» است. آریا میگوید: «هر کاری انجام میدهم، او هم انجام میدهد. یه جورایی همدیگه رو کپی میکنیم.»
زمانی که آریا 3 سال داشت و مادرش تازه فرزند دومش را به دنیا آورده بود، دیوید اولین بار ظاهر شد. دیوید فقط 5 سانتیمتر است و واقعا نسخهٔ کوچکشدهٔ آریا است. گاهی که دیوید احساس سرما میکند، میپرد توی جیب آریا. تقاطع میان زندگی دوست خیالی و دنیای واقعی میتواند زمینهساز درسهایی برای زندگی کودک شود. وجود دیوید به آریا اجازه داده است به مباحث حساسی نزدیک شود.
بهتازگی، آریا با سردرگمی نزد مادرش رفته و گفته است: «دیوید از اینکه پدرش سیگار میکشد ناراحت است.» تا جایی که «کتی» (مادرِ آریا) میداند، کسی از آشناهای آنها سیگار نمیکشد. بنابراین این موضوع کمی او را شوکه کرد. کتی میگوید: «از این فرصت استفاده کردم و به او گفتم که سیگار کشیدن کار خوبی نیست و برای همین دیوید ناراحت است.» کتی از به وجود آمدن چنین موقعیتی از دیوید سپاسگزار است.
گاهی برای والدینی مثل چارلی و کتی کمی مشکل است بپذیرند که روزی این شخصیتهای خیالی بهسادگی آنها را ترک خواهند کرد، شخصیتهایی که مدتهاست وارد زندگیشان شدهاند. چارلی بهویژه به تامی اختاپوس علاقهمند شده است. او تأثیر مثبتی روی کل خانواده داشته است.
هرچند فقط دختر کوچکش قادر به دیدن اوست، تامی به دخترهایش درسهایی دربارهٔ دوستی و همدردی داده است. چارلی میگوید: «تا حالا شده یک آدم باحال را ملاقات کنید که کارهای جالبی انجام میدهد، به جاهای جالبی سفر میکند و غذاهای باحالی میشناسد و واقعا با مردم مهربان است؟ این شخصیت تامی است.»
چقدر با ضرب المثل های ایرانی آشنایی دارید و آنها را به کار میبرید؟ کشور ما از وسعت زیاد و فرهنگ عامه قوی برخوردار است و به همین دلیل برای هر موضوعی ممکن است دهها ضرب المثل داشته باشیم. در این بخش تعدادی از ضرب المثل های معروف ایرانی را همراه با توضیحات آن برای شما گردآوری کردهایم تا از این طریق بیش از پیش با فرهنگ عامه ایران آشنا شوید.
جالب ترین ضرب المثل های معروف ایرانی
1. آب از دستش نمیچکد
این مثل در مورد افراد بسیار خسیس استفاده میشود.
2. آب پاکی را روی دستش ریخت
یعنی ناامید کردن کسی
3. از کوزه همان برون تراود که در اوست
گفتار و رفتار هر کس بر اساس ذات و درونیات اوست.
4. از ماست که بر ماست
در موردی گفته میشود که شخصی از نزدیکان خود آسیب ببیند.
5. آستین نو بخور پلو
در موردی گفته میشود که افراد نادان را در لباس کهنه تحویل نمیگیرند و نادانان ظاهرساز را بر صدر مینشانند.
6. آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزند
یعنی برای آن که آسیبی متوجه تو نشود، نباید جلوی چشم دیگران عرض اندام کنی.
7. آشپز که دوتا شد، آش یا شور میشه یا بینمک
یعنی وقتی قرار باشد دو نفر در کاری شریک شوند، حتما آن کار را خراب میکنند. (درست انجام ندادن وظیفه در کار گروهی)
8. آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی
وقتی در جور کردن مقدمات کاری افراط کنند ولی خود کار را به درستی انجام ندهند.
9. اگر دعای بچهها اثر داشت، یک معلم زنده نمیماند.
این ضرب المثل را وقتی به کار میبرند که کسی درباره تأثیر دعای فرزندان چیزی بگوید.
10. آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟
یعنی کسی که به دیگران خیانتی نکرده است، با این که بخواهند به اعمال او رسیدگی کنند، مشکلی ندارد.
11. اون وقت که جیکجیک مستونت بود، یاد زمستونت نبود؟
یعنی آن موقع که باید خودت را برای روزهای سخت آماده بکنی، به بی خیالی و خوش گذرانی مشغول بودی.
12. به قاطر گفتند: بابات کیه؟ گفت: آقا داییم اسبه.
در مورد اشخاصی گفته میشود که میخواهند با پارتی بازی و به واسطه اقوام خود به جایی برسند.
13. چاه کن همیشه ته چاه است
یعنی کسی که توطئه میکند تا دیگران را به دردسر بیندازد، خودش دچار دردسر و گرفتاری میشود.
14. چه خوشه میوه ی، کس نخره خودت بنوشی.
این مثل را درباره خوراکی ان به طنز و طعنه به کار میبرند.
15. خدا به آدم گدا، نه عزا بده و نه عروسی
یعنی هر چیزی آدم فقیر را دچار زحمت میکند.
16. خر را که به عروسی میبرند برای خوشی نیست، برای آبکشی است.
در موردی گفته میشود که فردی زحمتکش را به جشنی دعوت میکنند ظاهرا او مهمان است ولی در اصل او را برای خدمت کردن دعوت کردهاند.
17. خودشو نمیتونه نگه داره چه طور منو نگه میداره؟
داستان این ضرب المثل به این صورت است که بر سفره کریم خان زند، لرزانک (چیزی شبیه به ژله) گذاشته بودند. یکی از نزدیکان گفت: میل بفرمایید. خیلی قوت دارد. کریم خان گفت: این که میلرزد. چیزی که خودش را نمیتواند نگه دارد، چه طور مرا نگه میدارد؟
18. در دروازه را میتوان بست؛ ولی دهان مردم را نمیتوان بست.
این ضرب المثل درباره حرف مردم است که هیچ گاه تمام نمیشود.
19. دو قورت و نیمش باقیه.
داستان این مثل از این قرار است که روزی حضرت سلیمان تمام حیوانات و پرندگان را به قصر خود دعوت کرد. سپس سفرهای پهن کرد و انواع غذاها به مقدار بسیار بر سفره نهاد. پیش از همه نهنگی سر از آب بیرون کرد و از سلیمان غذا خواست. به امر سلیمان لقمهای در دهانش افکندند، بلعید و باز از سلیمان غذا خواست تا آن که تمام غذا را در دهانش ریختند و او بلعید ولی باز طالب غذا بود. سلیمان از خوراک آن حیوان تعجب کرد و از او پرسید: خوراک تو در هر روز چه قدر است. نهنگ گفت: روزی «سه قورت» و تمام این غذاها که به من دادید نیم قورت بود و هنوز دو قورت و نیمم باقیست.
20. سوزن همه را میپوشاند؛ اما خودش است.
این مثل درباره انسانهای بخشندهای به کار میرود که به فکر دیگران هستند و اغلب از خودشان غافل میمانند.
21. عروس که مادر شوهر نداره، اهل محل مادر شوهرشند.
یعنی اهل محل و همسایهها در کار عروس تازه دخالت میکنند.
22. فقیر در جهنم نشسته.
یعنی هر چه از دست انسان فقیر برود، میگوید: به جهنم.
23. ﻓﯿﻞ ﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻩﺍﺵ ﺻﺪ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
یعنی ارج و قیمت ﺷﺨﺺ نیکوکار در هنگام زندگی و پس از مرگ او به یک میزان است.
24. ﻓﯿﻞ ﻭ ﻓﻨﺠﺎﻥ!
یعنی ﺩﻭ چیز که از لحاظ شکل و قیافه قابل قیاس نیستند.
25. فیلش یاد هندوستان کرده
یعنی شخصی به یاد روزگار خوش گذشته افتاده است.
26. ﻗﺴَم حضرت عباس ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭﮐﻨﻢ ﯾﺎ ﺩﻡ ﺧﺮﻭﺱ ﺭﺍ؟
یعنی چیزی را که میگویی دروغ است و دروغ تو کاملا مشخص است.
27. کاه ﭘﯿﺶ ﺳﮓ ﻭﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ پیشﺧﺮ نهادن
ﮐﺎﺭﯼ را بر خلاف عرف ﻭ ﻭﺍﺭﻭﻧﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ.
28. ﮐﺒﮑﺶ ﺧﺮﻭﺱ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﺪ.
ﺷﺎﺩ ﻭ ﺳﺮﺣﺎﻝ ﺍﺳﺖ .
29. ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺧﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ببرد، ﭘﺎﯾﯿﻦ هم ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ.
یعنی ﺳﺮﺭﺷﺘﻪ هرﮐﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ابداع ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ.
30. ﮐﻼﻍ ﺳﺮ ﻻﻧﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻗﺎﺭﻗﺎﺭ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ.
ﺑﻪ ﺧﻮﯾﺸﺎﻥ ﻭ ﻧﺰﺩﯾﮑﺎﻥ ﻧﺎﺳﺰﺍﮔﻮﯾﯽ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ. نظیر: فحش به فامیل تف سر بالاست.
31. ﮐﻼغه میگه ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﭽﻪﺩﺍﺭ ﺷﺪم، یه ﺷﮑﻢ ﺳﯿﺮ ﺑﻪ ﺧﻮد ﻧﺪﯾﺪم.
یعنی والدین مجبورند خود را وقف فرزندان خود کنند.
32. ﮔﺎﻭ ﻧُﻪ ﻣﻦ ﺷﯿﺮ ده
این ضرب المثل درباره ﮐﺴﯽ به کار میرود ﮐﻪ ﺑﺎ ﺣﺮﻑ ﯾﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﺎﺷﺎﯾﺴتی همه نیکیها را که در مقابل افراد انجام داده، بی اثر و ضایع کند.
33. ﮔﺮﺑﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺿﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﻣﻮﺵ ﻧﻤﯽﮔﯿﺮﺩ.
ﻫﯿﭻﮐﺲ بدوﻥ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺍﺟﺮﺕ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ، ﺗﻼﺵ ﻭ ﺯﺣﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﺐ ﺳﻮﺩ ﺍﺳﺖ.
34. ﮔﺮﺑﻪ ﺑﻪ ﺩنبه ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺳﮓ ﺑﻪ ﺷﮑﻤﺒﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺴﯽﮐﻪ ﭘﺮﺧﻮر ﻭ ﺷﮑﻤﻮست به کار میرود
35. ﮔﺮﺑﻪ ﺭﺍ ﺩﻡ حجله ﺑﺎﯾﺪ کشت.
یعنی ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ هرﮐﺎﺭﯼ ﺑﺎﯾﺪ مواظب سوء استفاده دیگران بود.
36. ﮔﺮﺑﻪﺭﻗﺼﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩﻥ
یعنی ﺍﺷﮑﺎﻝ ﺗﺮﺍﺷﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﮐﺮﺩﻥ، ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻥ.
37. ﮔﺮﮒ ﺩﺭ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﯿﺶ
یعنی ﺑﻪﻇﺎﻫﺮ ﻧﯿﮑﻮﮐﺎﺭ ﻭ ﻣﺼﻠﺢ ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﺑﺎﻃﻦ ﻓﺎﺳﺪ ﻭ ﺭﯾﺎﮐﺎﺭ.
38. ﮔﺮﮒ ﺩﻫﻦﺁﻟﻮﺩﻩ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﻧﺪﺭﯾﺪﻩ
ﺑﺪﻭﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ عقوبت ﺷﺪﻥ. نظیر: آش نخورده و دهن سوخته.
39. ﮔﺮﮒ ﻭ ﻣﯿﺶ ﺍﺯ ﯾﮏﺟﺎ ﻣﯽﺧﻮﺭﻧﺪ.
این ضرب المثل درباره ﺟﺎیی به کار میرود ﮐﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ و کسی به دیگری آزار نمیرساند.
40. ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺧﺮﺱ ﺗﺨﻢ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﯾﺎ ﺑﭽﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟ ﮔﻔﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻡﺑﺮﯾﺪﻩ ﻫﺮﭼﻪﺑﮕﻮﯾﯽ ﺑﺮ ﻣﯽﺁﯾﺪ.
ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺁﺩﻡ ﺭﻧﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﻓﻦ ﺣﺮﯾﻒ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﻣﯽﺁﯾﺪ
41. ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺍﻣﺴﺎﻟﯽ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﭘﺎﺭﺳﺎﻟﯽ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
یعنی فردی ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺎﻣﻮﺧﺘﻪ و میخواهد به شخص با تجربهای آموزش بدهد. نظیر: غوره نشده، مویز شده.
42. ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻮﺩﻥ
یعنی فردی بسیار فقیر
43. مار از پونه بدش میآید، در لانهاش سبز میشود.
این ضرب المثل زمانی استفاده میشود که کسی از چیز یا شخصی گریزان باشد و مرتبا با آن رو به رو شود.
44. ﻣﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﯿﻦ ﭘﺮﻭﺭﺩﻥ
یعنی ﺁﺩﻡ شروری ﺭﺍ بدون اطلاع ﺣﻤﺎﯾﺖ ﮐﺮﺩﻥ.
45. ماﺭﮔﺰﯾﺪﻩ ﺍﺯ ﺭﯾﺴﻤﺎﻥ ﺳﯿﺎﻩ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ ﻣﯽﺗﺮﺳﺪ.
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺯ ﻫﺮﮐﺲ ﻭ ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺁﺳﯿﺐ و یا چشم ﺯﺧﻤﯽ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ.
46. مال بد بیخ ریش صاحبش
این ضرب المثل زمانی به کار میرود که وسیلهای که دارای عیب باشد، همیشه به صاحبش بازمیگردد و صاحب آن وسیله هم به ناچار باید آن را بپذیرد.
47. مال مفت و دل بیرحم
هنگامی که فرد به مال مفت و مجانی رسیده و آن را اسراف و ریخت و پاش میکند.
48. مال یک جا میرود ایمان هزار جا
این ضرب المثل در موقعیتی استفاده میشود که مالی از فردی یده شود و مالباخته بدون اطمینان به همه کس شک و ظن داشته باشد و تهمت بزند.
49. ماه پشت ابر نمیماند.
یعنی عاقبت حقیقت آشکار میشود.
50. ﻣﺎﻫﯽ ﺍﺯ «سر» ﮔَﻨﺪﻩ ﮔﺮﺩﺩ ﻧﯽ ﺯ «ﺩُﻡ»
ﻣﻔﺎﺳﺪ ﻭ ﮔﻤﺮﺍهیها همیشه از کسانی سر میزند که در جامعه شناخته شده هستند و مسؤولیتی دارند.
51. ﻣﺎﻫﯽ ﺭﺍ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺍﺯﺁﺏ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺳﺖ.
یعنی هر موقع که ﺳﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﭼﻨﮓ ﺁﻭﺭﺩﯼ، آن را غنیمت بدان.
52. مثل زن سعدی
یعنی زنی که همیشه در خیابان در حال گشت و گذار باشد و کمتر در خانه به سر ببرد.
53. مثل سیبی که از وسط نصف شده باشد.
کاربرد این ضرب المثل وقتی است که دو نفر و یا دو چیز شباهت فراوانی به یکدیگر داشته باشند.
54. مثل عنق منکسره
اشاره به فرد بد اخلاق و ترش رو
55. مثل کبک سرش را زیر برف کرده.
فردی که متوجه عیب خود نیست و از همه چیز بی خبر است.
56. مثل ﮐﺒﮏ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﺑﺮﻑ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
یعنی سعی میکند از دور و بر خود بی اطلاع بماند؛ چون فکر میکند به نفع اوست که بی اطلاع باشد.
همانطور که می دانید در حالی که هواپیماهای کلاسیک پس از گذشت ده ها سال همچنان به فعالیت خودشان ادامه می دهند برخی از هواپیماهای جدید پس از چند سال فعالیت تبدیل به اسکیت بورد یا اسقاط می شود و به قبرستان هواپیماها می روند. بنابر گفته های متخصصان صنعت هواپیمایی طول عمر مفید هواپیما به عوامل مختلفی بستگی دارد چرا که همانند تمامی وسایل نقلیه سنگین هواپیما هم با طول عمر بی نهایت ساخته نمی شود.
طول عمر مفید هواپیما همانطور که گفتیم به عوامل مختلفی بستگی دارد اما چطور برخی از ایرلاین ها به این نتیجه می رسند که دیگر هواپیما مورد نظر برای پرواز گزینه مناسبی نیست و به اصلاح پیر شده است؟ چرخه فشار! بله درست خواندید یکی از موثرترین عوامل تعیین طول عمر مفید هواپیما “چرخه فشار” (pressurization cycles) است، این موضوع مهمترین عامل در تعیین طول عمر مفید هواپیما و همچنین امنیت هواپیما مورد نظر برای پرواز به شمار می آید. عده ای می گویند که تعداد پروازهای هر هواپیما مشخص کننده ی سن هواپیماها هستند، که فاکتورهای مورد نظر برای تعریف چرخه فشار بستگی به برخاست، پرواز و فرود هواپیما دارد.
شاید برایتان این سوال پیش بیاید که چرا باید چرخه فشار بر روی طول عمر مفید هواپیماها تاثیر داشته باشد! به همین منظور باید بگوییم که دلیل اهمیت چرخه های فشار به این علت است زمانی که هواپیما در حال پرواز است در معرض فشار قرار می گیرد و این فشار بر روی بخش های مختلف این وسیله نقلیه تاثیر می گذارد نظیر بال ها، بدنه و…. محاسبه میزان فشاری که بر هواپیما وارد می شود بدون اینکه مدت زمان پرواز در نظر گرفته شود نیز صورت می گیرد.
در طول چرخه فشار هواپیما تمامی بخش های که شامل اتصال دهنده ها و پرچ ها می شود نیز تحت تاثیر قرار می گیرند و در طول زمان به دلیل فشاری که بر آن ها می آید ضریب تحمل پذیری پایینی دارند و ترک هایی در اطراف اتصالات بدنه هواپیما په داخل قطعات و چه بر روی بدنه پدید می آید. حجم این ترک ها یکی از بهترین فاکتورهای برای تشخیص طول عمر یک هواپیما محسوب می شود. البته ناگفته نماند که طول مفید یک هواپیما به شرکت سازنده ی آن هم مربوط می شود. تعداد برخاست و فرودهای هواپیما تاثیر بسزایی بر روی طول عمر مفید هواپیما دارد.
به غیر از چرخه فشار که موضوع بسیار مهمی در تشخصی طول عمر مفید هواپیما به شمار می رود، عوامل دیگر هم هستند که بر اهمیت این موضوع بیافزایند. شرکت های هواپیمایی هم با دانستن همین موارد می توانند طول عمر مفید هواپیما را تشخیص دهند و اعلام کنند که دیگر پرواز با این هواپیما امن نخواهد بود.
با تمام این تفاسیر ایمنی پرواز همیشه تنها نگرانی مورد نظر نیست، در بیشتر مواقع طول عمر هواپیما بنابر دلایل اقتصادی کوتاهتر اعلام می شود با این هدف که در هزینه های بالای مربوط به تعمیرات هواپیما تاثیر چشمگیری داشته باشد. از همین رو ایرلاین ها هواپیماهای قدیمی را زمین گیر یا بازنشسته می کنند و به جای آن یک هواپیمای جدیدتر می خرند به جای اینکه بخواهند متحمل هزینه های گزاف تعمیر هواپیماهای قدیمی بشوند.
دلیل دیگر که ایرلاین ها طول عمر مفید هواپیما را کم اعلام می کنند، درخواست مشتریان است. گاهی مسافران درخواست نوسازی ناوگان و یا پرواز با هواپیماهای جدید را دارند که همین موضوع خود دلیلی است برای آنکه ایرلاین ها برای رضایت حال مشتریان خود هواپیماهای نو و جدید اری می کنند.
علت دیگر اینکه ایرلاین های طول عمر هواپیماها را کم اعلام می کنند، در خواست مشتریان است. در بیشتر مواقع مسافران درخواست هایی مبنی بر نوسازی ناوگان های هوایی و یا عدم استفاده از آن هواپیماهای قدیمی را برای پرواز می دهند؛ به همین دلیل شرکت های هوایی به منظور حفظ مشتریان خود اقدام به هواپیماهای جدید می کنند.
بنابر گفته ی متخصصان اداره هوانوردی فدرال در خصوص طول عمر مفید هواپیما، یکی از عوامل مهم در این خصوص فرسودگی آهن بدنه هواپیما می باشد. به طول معمول سازندگان هواپیما به گونه این وسیله را طراحی می کنند که برای مدت زمان مشخصی بدون هیچ مشکلی بتواند خدمات پروازی مورد نظر را ارائه دهد. اما به معنای آن نیست که در این مدت بدنه ی هواپیما با مشکلی روبرو نشود و دچار فرسودگی یا زنگ زدگی نشود.
برای جلوگیری به وقوع پیوستن هر گونه سانحه ی هوایی می بایست تمهیداتی در خصوص تعمیر و نگهداری هواپیما در نظر گرفته شود. زمانی که طول عمر مفید هواپیما به حد نصاب خودش می رسد، نیاز دارد که مورد بازرسیهای فنی و بدنی و همچنین جایگزینی برخی از قطعات می شوند.
در حال حاضر سیستم های منوط به بازرسی رباتیک کنترل و بررسی بخش های مختلف هواپیما نظیر بال ها و کامپوزیت های بدنه هواپیما به صورت مرحله به مرحله به منظور بررسی طول عمر مفید هواپیما در نظر گرفته شده است که البته این بررسی میلیون ها دلار هم هزینه در بر داشته است. این سیستم به طور پیشرفته در تمام بخش های هواپیما قبل از پرواز کنترل می شود تا اگر از لحاظ فنی مشکلی در سیستم های داخلی هواپیما یا بدنه آن وجود داشته باشد مشخص شود و برای رفع آن تمهیداتی در نظر گرفته شود. بیشتر تولیدکنندگان ایرلاین و ارائه دهندگان خدمات تعمیر و نگهداری هواپیماهایی از قبیل شرکت های معروف ایرباس و یا بوئینگ به منظور کنترل کیفیت تولید محصولاتشان را با استفاده از سیستم آزمایش غیر مخرب در مقیاس بالا تضمین می کنند.
شاید تصور کنید که پرداخت هزینه های بالا چندهزار میلیون دلاری برای هواپیما و یا تعمیر و نگهداری آن در نگاه اول بسیار سنگین باشد اما در برابر وقوع سانحه های هواپیمایی که خسارات جانی و مالی جبران ناپذیری را به همراه دارند بسیار پایین تر می باشد و تقریبا هیچ به نظر می رسد.
در پاسخ به این سوال باید بگوییم که اتفاقا یکی عوامل موثر در طول عمر مفید هواپیما مسیرهایی است که با آن طی شده است، در برخی موارد ممکن که هواپیما مسیر کوتاهی را رفته باشد، اما فشار وارده بر آن بسیار بیشتر از یک مسیر طولانی باشد. در برخی از هواپیماها به دلیل مسیرهای سخت و پر چالشی که طی می کنند طول عمر مفیدشان بیشتر از 8 سال هم نمی شود.
در عوض هواپیماهایی هم هستند که سنشان دوبرابر این هواپیماها است اما همچنان در حال فعالیت هستند دلیلش هم این است که این هواپیماها به دلیل حرکت در مسیرهای نسبتا کم چالش فشار کمتری را متحمل شده اند. یک نمونه ی بارز از این هواپیماها که در دنیا امروز از آن ها برای سفرهای هوایی استفاده می شود، هواپیماهای «بوئینگ 747» است که اگرچه 25 تا 30 سال سن دارند اما همچنان مورد استفاده قرار می گیرند.
زمانی که هواپیماها به شرکت های هوایی تحویل داده می شوند، یک دفترچه راهنما دارند که به طور معمول اصول کار شرکت های هوایی محسوب می شود و شرکت های سازنده، هواپیماها را به گونه ای طراحی می کنند که در یک دوره زمانی مشخص هیچ گونه مشکل فنی برای این وسیله نقلیه هوایی پیش نیاید.
این دفترچه ها دستورالعمل هایی برای جلوگیری از تمامی خطرهای فاجعه باری که برای وسیله ممکن است پیش بیاید ارائه داده می شود. البته لازم به ذکر است که بگوییم این موضوع مبنی این نیست که در طول مدت این دوره هواپیما دچار هیچ گونه خستگی نمی شود. در این دفترچه ها مدت زمانی که برای تعویض یا تعمیر قطعات هواپیما نیاز است نیز در مشخص شده است.
در هنگام ساخت و همچنین در طول فعالیت هواپیما بر روی سیستم های داخلی و همچنین بدنه هواپیما بررسی هایی صورت می گیرد که به آن “ارزیابی های غیر مخرب” گفته می شود. در این ارزیابی ها کارشناسان فنی به بررسی ترک های بیش از 0٫10 سانتی متر می پردازند و در صورت وجود این ترک ها به شرکت هوایی مورد نظر گزارش می دهند.
در طول این ارزیابی، کارشناسان و مهندسان به بررسی ترک هایی که در نقاطی نظیر محل بال ها و تمام نقاط اتصال بدنه هواپیما می پردازند. لازم به ذکر است که بگوییم هزینه این بارزسی که ارزیابی غیر مخرب نامیده می شود بسیار بالا و بسیار هم زمان بر است. به همین خاطر کارشناسان در حال طراحی و توسعه روش هایی هستند که در هزینه و زمان صرفه جویی شود. در دنیای امروز از روش های جدید برای این موضوع استفاده می کنند که در آن دیگر نیازی به باز کردن بال ها به منظور بازرسی بست ها و ترک ها نیست، بلکه تمام مراحل بازرسی از روی پوسته بدنه قابل انجام است. این موضوع صرفه جویی بسیاری در زمان و هزینه بازرسی ایجاد خواهد کرد.
برای تشخیص دادن خستگی بدنه هواپیما روش های متداولی را در نظر گرفته اند تا تست های مرحله به مرحله با امواج فراصورت صورت گرفته است که در آن ها با القای امواج صوتی بالاتر از محدوده ی شنوایی انسان ها و ارتعاشات حاصل از آن می توان به عیب هایی که در داخل عناصر سازنده مواد پی برد. با استفاده از پرتوهای فراصوت متعدد در فاصل های زمانی غیر متناوب می توان به مشکلات مختلفی که در داخل نقاط و اعماق مختلف بدنه هواپیما وجود دارد نیز پی برد.
به طور معمول هزینه ای که برای بررسی رباتیک هواپیماها به صورت مرحله به مرحله صرف می شود هزینه ای بالغ بر یک میلیارد تومان دارد که این بازرسی ها عموما قبل از پرواز بر روی بال ها و بدنه کامپوزیت هواپیماهای تجاری بزرگ و همچنین نظامی انجام می شود. بیشتر شرکت های تولیدی هواپیما و همچنین شرکت های ارائه دهنده خدمات پرواز از جمله بوئینگ، ایرباس و… با این سیستم های تست غیرمخرب در مقیاس های بزرگتر نیز اقدام به تشخیص کیفیت محصولاتشان می کنند.
گاهی ممکن است که این هزینه ها در نگاه اول کمی زیادتر به نظر برسد اما کمی اگر شرکت ها آینده نگرتر باشند دریافت خواهند کرد که این هزینه در برابر هزینه های غیر قابل جبرانی که در برابر سانحه های هوایی رخ می دهد نیز تقریبا هیچ به نظر می رسد و همچنین حتی اگر سانحه ای هم رخ ندهد از هزینه های مربوط به مونتاژ، اسقاط و تولید مجدد هم جلوگیری می کند و تقریبا به صرفه است.
گاهی در طبیعت باید خود را در مقابل طوفان های شدید و باد محافظت کنید. حتی گاهی برای اینکه خستگی راه و طبیعت گردی را از خود دور کنید نیاز به مکان امنی دارید تا بتوانید با امنیت خاطر کمی دراز کشیده و بخوابید. مکانی که در طبیعت به سختی پیدا می شود و در بیشتر مواقع باید به ساخت پناهگاه در طبیعت اقدام کنید. بقا در طبیعت با داشتن پناهگاه امکان پذیر است.
ساخت پناهگاه در طبیعت باید در اولویت اول شما در اکثر مواقع اضطراری برای زنده ماندن باشد. شرایط آب و هوایی شدید در عرض چند ساعت می تواند شما را به کشتن دهد، اگر شما نوعی پناهگاه برای دفاع و محافظت از خود نداشته باشید. خوشبختانه درون طبیعت عناصر بسیاری پیدا می شود که می توانید با استفاده از آن ها برای خود پناهگاه و سایهبان بسازید.
در میان مردم بومی و افرادی که درون طبیعت زندگی می کنند یا حتی اگر به زندگی گذشتگان خود در همین سرزمین نگاهی بیندازیم می توانیم روش های مختلف ساخت پناهگاه در طبیعت را یاد بگیریم. روش هایی که نحوه ساخت پناهگاه در طبیعت را نشان می دهد بسته به فرهنگ هر منطقه و طبیعت و ابزاری که در اختیار دارید، متنوع و بسیار است. ساخت پناهگاه و کلبه ای گرد را در بسیاری از فرهنگ ها دیده اید.
بخشی از آن شبیه به چادرهای سرخپوستان آمریکایی است و گاهی شبیه به دیگر قبایل آفریقایی و چادرهای آن هاست. در معماری نیز بسیار از این سازه استقبال می شود و استحکام خوبی در مقابل باد، باران، سرما و البته نفوذ نور خورشید دارد. یکی از خوبی های این نوع پناهگاه سرخپوستی این است که به دود آتش درون چادر اجازه می دهد تا از سوراخ بالای پناهگاه به بیرون برود. در نتیجه می توان آن را بزرگ ساخت و درون آن، آتش روشن کرد.
قسمتی را هم برای ورودی و در پناهگاه مشخص نمود. روی این پناهگاه را هم می توان با انواع شاخ و برگ درختان یا خاک و گل پوشاند یا اینکه با پارچه ای روی آن را پوشاند. هر چند که تاریخ ساخت این پناهگاه به دوره های قبل از تاریخ رومی بازمی گردد اما هنوز می توانید آن را در میان بومیان و سرخپوستان آمریکایی ببینید. شاخه های خشک درختان جنگلی را به گونه ای به دور هم چیده و به یکدیگر تکیه دهید که سایهبان و پناهگاهی همچون عکس زیر به وجود آورد.
این نوع چادر هیچ تکیه گاهی در وسط به عنوان ستون ندارد. اگر سایهبان و پناهگاهی برای محافظت در مقابل تابش آفتاب شدید می خواهید، سایهبانی به نام رامادا را به شما پیشنهاد می دهیم. هر چند که این سایهبان در مقابل باران ها و طوفان های شدید کارایی ندارد اما برای آفتاب عالی است. نحوه ساخت پناهگاه در طبیعت در این مدل بسیار شبیه به خانه سازی است. شاخه های محکم و ایستاده ای را انتخاب نموده و برپا کنید.
برای سقف هم به بالای شاخه ها، پارچه ای مانند گونی ببندید. برای اینکه چهار ستون گوشه سایهبان نیفتند، شاخه ای دیگر را به صورت مثلثی به دو ستون سایهبان متصل کنید. در نحوه ساخت پناهگاه رامادا در طبیعت به طناب یا عنصری شبیه به طناب نیاز دارید. می توانید برای این سایهبان دیوارهایی نیز بسازید و باد را درون آن به جریان اندازید تا خنک شوید. اگر در مناطق برفی و بسیار سرد گیر افتادید، باید نحوه ساخت پناهگاه در طبیعت سرد را بدانید تا از خطرات سرمازدگی در امان بمانید.
می توانید پناهگاهی همانند ایگلوهای اسکیموها اما بسیار ساده تر به نام کویئنژی بسازید. نحوه ساخت کوئینژی در واقع بسیار آسان است. برای ساخت این پناهگاه از برف استفاده می کنید و برف را شکل داده و درون کپه ای برف را خالی کرده تا فضایی برای نشستن، دراز کشیدن و استراحت خود بسازید.
طبعا برای ساخت این پناهگاه که شما را بایستی در مقابل سرما و خیس شدن محافظت کند، نیاز به هر عنصری که اطرافتان است دارد و تنها کافیست که تپه برفی که می سازید، به اندازه ای برسد که اگر درونش را خالی کردید بتوانید در آن قرار بگیرید. بعضی از گردشگران و طبیعت گردهای حرفه ای به جای ساختن یه تپه و خالی کردن درون آن، از همان ابتدا برف ها را به گونه ای روی هم می چینند که گنبدی شکل شود.
اگر در مناطقی کوهستانی و پر برف قرار دارید که ارتفاع برف در آن بسیار زیاد است و می توانید تا لایه های زیرین برف را بکنید، غار برفی بسازید. ساخت پناهگاه در طبیعت برفی هر چند که به این شیوه زمان و انرژی بسیاری می برد اما به شما فضایی ایمن، گرم و راحت را برای حتی چند شبانه روز اقامت می دهد. این روش برای کوهنوردانی که درون کوه گیر افتاده و منتظر رسیدن کمک هستند، عالی است.
گوشه ای از کوه را انتخاب کنید که برف فراوان داشته و البته پشت به باد باشد. ابتدا فضای اصلی را از برف خالی کنید و برف های جدا شده را برای ساخت دیواری محافظ در برابر باد در کنار پناهگاه استفاده کنید. ورودی پناهگاه را به سمت پایین گذاشته و راهرویی پایین تر از ورودی بسازید تا از خروج گرما جلوگیری کنید. بالا و اطراف دهانه غار را با پرچم ها و عناصری رنگی نشانه گذاری کنید تا شما را به راحتی پیدا کنند.
مکان کوچکی هم برای قرار دادن اجاق یا حتی شمع درست کنید. اگر غار برفی خود را شبیه به شکل زیر بسازید تنها با یک شمع می توانید محیط درون غار را گرم نگه داشته و در طول شب استراحت کنید. برای ساخت پناهگاه در طبیعت برفی به شیوه غار برفی با خطراتی مانند کمبود اکسیژن یا ریزش برف روی خود مواجه خواهید بود. بنابراین اگر ورودی را با کوله پشتی مسدود می کنید، حتما سوراخی در برف برای ورود هوا و اکسیژن بسازید.
از یک شاخه یا تکیه گاه نیز اگر داشتید برای استحکام سقف غار برفی استفاده کنید. اگر در مناطق پرباران جنگلی یا گرمسیری هستید و می خواهید از باران سیل آسای پیش رو در امان بمانید، تنها کافیست که یک تیکه پارچه ضد آب مانند بعضی از انواع پانچوها داشته باشید. پارچه ها و زیراندازهای عایق رطوبتی که چندین کاربرد دارند، برای ساخت پناهگاه در طبیعت جنگلی و بارانی مناسب هستند. بعضی از چنین زیراندازهایی در گوشه های خود سوراخ دارند و به راحتی می توانید طناب ها را از آن عبور دهید.
میانه زیرانداز را به شاخه ای متصل کرده و بالاتر از باقی نقاط قرار دهید. چهار گوشه انتهایی زیر انداز را هم به زمین محکم کنید. تا سطحی شیب دار بسازید. این روش هم یکی از ساده ترین و آسان ترین روش های ساخت پناهگاه در طبیعت هایی مانند جنگل و اطراف دریاچه هاست. طنابی را از زیر پارچه ای که می خواهید از آن به عنوان سقف پناهگاه استفاده کنید، عبور دهید. سپس چهار طرف پارچه را به زمین محکم کنید تا یک سقف شیب داری به دو جهت همانند سقف خانه های مناطق بارانی بسازید.
سعی کنید تا ارتفاع پارچه زیاد بالا نباشد. چرا که قطرات بارانی که از روی پارچه به زمین می افتند، خود به اطراف و درون زیرانداز پرتاب شده و شما را خیس می کنند. اگر تنها آفتاب بود شما محدودیتی در ارتفاع نخواهید داشت اما برای باران بهتر است در حاشیه زیرین چادر روی زمین را آبراهه ای ایجاد کرده تا آب باران وارد منطقه نشستن و استراحت شما نشود. یکی دیگر از روش های ساخت پناهگاه در طبیعت برای جلوگیری از تابش آفتاب یا بارش باران، استفاده از زیراندازی عایق به عنوان سقفی پارچه ای است.
این روش نیازمند پوشش جنگلی در اطراف است. دو گوشه روبروی زیر انداز را به دو درخت کناری آن ها با طناب متصل کنید و یک گوشه زیرانداز را آزاد، رها کنید تا سطحی شیب دار بسازید. یادتان باشد در این روش نباید چهار گوشه را به تنه درختان متصل کنید. چرا که باعث جمع شدن آب باران روی چادر و سنگین شدن، در نهایت افتادن یا پاره شدن پارچه می شوید. سعی کنید تا سطحی شیب دار و در عین حال، پهن ایجاد نمایید.
همچنین ارتفاع چادر به گونه ای باشد که بتوانید به راحتی زیر آن بایستید. اگر فرصتی نداشته و باران شروع به باریدن نمود و دیگر نمی توانید برای ساخت پناهگاه در طبیعت اقدام کنید، بهترین روش پیچیدن زیرانداز عایقی و نایلونی به دور خود است تا باران قطع شود. به کنار درختی پناه ببرید و زیر انداز را به دور خود بپیچید. اگر هنوز فرصت دارید و هیچ درخت و شاخه ای برای نصب پناهگاه ندارید و باریدن باران هم نزدیک است، با زیرانداز عایق خود کیسه خواب درست کنید.
ساخت چنین محافظی در طبیعت شاید حدود 30 ثانیه طول بکشد اما ایراداتی هم دارد. زیرانداز و پارچه عایق رطوبت را روی زمین پهن کنید. روی آن به قطر دراز کشیده و ابتدا گوشه جهت پاها و سپس گوشه های اطراف را به روی خود بکشید. گوشه ای که سمت سر قرار می گیرد نه تنها برای تنفس لازم است بلکه هوای درون کیسه خواب را جابه جا می کند. یادتان باشد باید زیراندازی بزرگ داشته باشید تا تماما به دور بدن شما پیچیده شود.
این روش هر چند که خود باعث ایجاد رطوبت روی لباس هایتان می شود اما طبعا از محیط بارانی و خیس بیرون خشک تر خواهد بود. گرما در کویر بیداد می کند و تابش آفتاب امانتان را بریده است. زمان آن رسیده تا با ساخت پناهگاه در طبیعت کویری و خشک کمی زیر سایه استراحت کنید.
زیر انداز خود را از وسط تا کرده و چهار تکه چوب هم اندازه پیدا کنید. چهار طرف زیر انداز تا شده خود را به گونه ای به چوب هایی که درون زمین محکم کرده اید، ببندید تا رویه بالایی زیرانداز روی لایه پایینی زیرانداز سایه انداخته و کل این مجموعه روی زمین سایه تولید کند. در این روش دو سایه ایجاد شده و تفاوت دمایی ایجاد می کنید. در نتیجه باد خنکی تولید می کنید که در زیر سایهبان جریان یافته و شما را از آفتاب سوزان و گرما محافظت می کند.
این روزها بهترین سایت برای کسب بیت کوین رایگان فری بیت کوین است که شما میتوانید هر ساعت از آن بیت کوین کسب کنید.
جهت ورود به سایت فری بیت کوین کلیک کنید
برای کسب بیت کوین ابتدا در این سایت ثبت نام کنید.
بعد از ورود به سایت تصویر امنیتی را در جعبه وارد کنید یا captcha را کامل کنید و دکمه roll رو بزنید.
سپس در بالای آن عددی ظاهر میشود که با توجه به جدول جوایز،مبلغی که شما برنده شده اید،مشخص میشود.شما هر یک ساعت میتوانید از این سایت بیت کوین کسب کنید.
توجه داشته باشید این سایت هر هفته یک بار یک جایزه 200 دلاری به یکی از شرکت کننده ها میدهد.
برای دریافت بیت کوین های کسب شده و واریز آن ها به حساب بیت کوین خود،روی قسمت DETAILS کلیک کنید و سپس تیک withdraw disabled کلیک کنید تا به حالت enable در آید.این سایت وقتی موجودی شما به حد کافی که در بالای صفحه ذکر شده رسید،موجودی شما را به حساب شما واریز میکند.همچنین توجه داشته باشید واریز ها هفته ای یک بار انجام میشد( معمولا یکشنبه ها)پس زمانی که موجودی شما به حد کافی رسید اندکی صبر کنید تا زمان واریز برسد.
در دهکده ی محل زندگی شیوانا مردی زندگی می کرد که ثروت زیادی داشت، اما با وجود ثروت زیادش همیشه بر سر کالا با ندگان مشکل داشت و اظهار می کرد که پول کافی ندارد. روزی در بازار به خاطر همراه نداشتن پول کافی به مشکل خورده بود و تا شیوانا را در بازار دید از او درخواست کرد پول مورد نیازش را به او قرض دهد.
شیوانا قبول کرد پول را به او بدهد تنها به شرطی که تا پایان همان روز پول را برگرداند.
مرد ثروتمند از این شرط شیوانا خیلی ناراحت شد و پس از اینکه به منزلش رسید سریع پول را برداشت و با حالتی عصبانی به مدرسه شیوانا رفت و پول را جلوی شیوانا گذاشت. و گفت: همه مردم دهکده از ثروت بی نهایت من خبر دارند، به طوری که می توانم این مدرسه را براحتی بخرم. تو چرا اینقدر در گرفتن پولت عجله داشتی؟
شیوانا نگاهی معنی دار به مرد ثروتمند کرد و گفت: یک اهریمن ولخرج در وجود تو وجود دارد و تو از ترس اینکه این اهریمن تو را برای در بازار وسوسه نکند با خودت هیچ وقت پول کافی نداری. این نشان می دهد تو در برابر این اهریمن ولخرج عاجزی و به همین خاطر با برداشتن پول کم سعی می کنی او را شکست دهی. وقتی تو خودت نمی توانی به این اهریمن اعتماد کنی، چگونه انتظار داری من به تو اعتماد کنم و از هدر رفتن پولم نترسم؟!!
مردی جوان نزد شيوانا آمد و به او گفت كه از همسرش به خاطر شيطنت هايش راضی نيست! و می خواهد از او جدا شود و همسر دیگری اختيار كند! چرا كه او افسر گارد امپراتور است و بايد همسر و فرزندانش وقار خاصی داشته باشند، اما همسر جوانش بی پروا و جسور است و در مقابل خانواده های افسران ديگر، سبك رفتار میکند.
شيوانا تبسمی كرد و گفت:آيا او قبلا هم چنين بوده است!؟
مرد جوان پاسخ داد :نه به اين اندازه، شدت شيطنتش در منزل من بيشتر شده است!
شيوانا گفت: بی فايده است تو با هر زن ديگر هم كه ازدواج کنی مدتی بعد رفتار و حركات و سكنات همين زن اول تو به همسر بعدی ات سرايت میکند! چرا كه اين تو هستی كه رگ شيطنت را در رفتار همسرت تقويت میکنی
مرد جوان با تعجب پرسيد: یعنی می گوئيد نفر بعد هم چنين خواهد شد!؟
شيوانا سری تكان داد و گفت: آری! در وجود همه انسان ها رگه های شیطنت و پاکدامنی و وقار و سبك مغزی وجود دارد، اين همراهان هستند كه تعيين میکنند كدام رگه تحريك و فعال شود.تو هر همسری اختيار کنی همين رگه را در او فعال خواهی كرد، چرا كه تو چنين می پسندی !تو ارزش ها و خواسته های خود را تغيير بده همسرت نيز چنان خواهد شد.
آنگاه شيوانا تبسمی كرد و از افسر جوان پرسيد:و مگر نه اينكه تو همسرت را قبل از ازدواج به خاطر همين جسارت و بی پروایی اش پسندیدی و شيفته اش شدی!؟
افسر جوان با تبسمی كمرنگ سرش را از شرم به زير انداخت و ديگر هيچ نگفت.
پسري جوان از شهری دور به دهكده شيوانا آمد و به محض ورود به دهكده بلافاصله سراغ مدرسه شيوانا را گرفت و نزد او رفت و مقابلش روی زمين مودبانه نشست و گفت: از راهی دور به دنبال يافتن جوابی چندين ماه است كه راه می روم و همه گفته اند كه جواب من نزد شماست! تو كه در اين ديار استاد بزرگی هستی برايم بگو چگونه می توانم تغییری بزرگ در سرنوشتم ايجاد كنم كه فقر و نداری و سرنوشت تلخ والدينم نصيبم نشود؟
شيوانا نگاهی به تن خسته و رنجور جوان انداخت و با تبسم گفت:جوابت را زمانی خواهم داد كه آرام بگیری و گرد و خاك جاده را از تن خود پاك کنی برو استراحت كن و فردا صبح زود نزد من آی.
روز بعد شيوانا پسر جوان را از خواب بيدار كرد و همراه چند تن از شاگردانش به سوی رودخانه اي بزرگ در چند فرسنگی دهكده به راه افتاد.
نزديك رودخانه كه رسيدند شيوانا خطاب به پسر جوان و شاگردانش گفت: تكليف امروز شما اين است! از اين رودخانه عبور كنيد و از آن سوی رودخانه تكه ای كوچك از سنگ های سياه كنار صخره برايم بیاوريد. حركت كنيد!
پسر جوان مات و مبهوت به شاگردان شيوانا خيره ماند و ديد كه هر كدام از آنها برای رفتن به آن سوی رودخانه يك روش را انتخاب كردند. بعضی خود را بی پروا به آب زدند و شنا كنان و به سختی خود را به آن سوی رودخانه رساندند، بعضی با همکاری يكديگر با چوب های درختان اطراف رودخانه كلك کوچکی درست كردند و خود را به جريان آب رودخانه سپردند تا از آن سوی رودخانه سر در آورند، بعضی از گروه جدا شدند تا در بالادست در محلی كه عرض رودخانه كمتر بود از آن عبور كنند.
پسر جوان به سوی شيوانا برگشت و گفت: اين ديگر چه تكليف مسخره ای است؟ اگر واقعا لازم است بچه ها آن سمت رودخانه بروند،خوب براي اين كار پلی بسازيد و به بچه ها بگوييد از آن پل عبور كنند و بروند آن سمت برايتان سنگ بياورند؟
شيوانا تبسمي كرد و گفت: نكته همين جاست! خودت بايد پل خودت را بسازی! روي اين رودخانه دهها پل است .اين جا كه ما ايستاده ايم پلی نيست! اما تكليف امروز برای اين است كه ياد بگیری در زندگی بايد براي عبور از رودخانه های خروشان سر راهت بيشتر مواقع مجبور می شوی خودت پل خودت را بسازی و روی آن قدم بزنی! تو اين همه راه آمدی تا جواب سوالی را پيدا کنی و من اكنون می گويم كه جواب تو همين يك جمله است: اگر می خواهی چون بقيه گرفتار جريان خروشان رودخانه های سر راهت نشوی دچار فقر و فلاكت نشوی و زندگی سعادتمند پيدا کنی، بايد يك بار برای هميشه به خودت بگویی كه از اين به بعد پل های زندگی خودم را خودم خواهم ساخت و بلافاصله از جا برخیزی و به طور دايم و مستمر و در هر لحظه در حال ساختن پلي برای قدم گذاشتن روی آن و عبور از رودخانه باشی، منتظر ديگران ماندن دردی از تو دوا نمي كند. پل من به درد تو نمی خورد! پل خودت را بايد خودت بسازی!
مردي در دهکده ی شیوانا زندگی میکرد که علاقه ی شدیدی به پریدن داشت او هر روز از ارتفاع پنج متری روی زمين مي پريد و هيچ اتفاقی برای او نمی افتاد.
او هرگاه مي خواست از ارتفاع به سمت پايين بپرد نگاهش را به سوی آسمان می كرد و از كائنات مي خواست تا او را سالم به زمين برساند و از هر نوع آسيب و صدمه حفظ كند.
اتفاقا هم هميشه چنين می شد و هيچ بلايي بر سر او نمي آمد، روزی اين مرد به ارتفاع پنج و نيم متری رفت و سرش را به سوي آسمان بالا برد و از كائنات خواست تا مثل هميشه او را سالم به زمين برساند. اما اين بار محكم زمين خورد و پايش شكست.
او آرزده خاطر نزد شيوانا رفت و از او پرسيد: كائنات هيچ وقت جواب رد به خواسته من نمی داد. من سال ها بود كه از ارتفاع پنج متری می پريدم و هيچ اتفاقی برايم نمی افتاد.
چرا اين بار فقط به خاطر نيم متر اضافه ارتفاع پايم شكست؟ چرا كائنات مرا حفظ نكرد؟
شيوانا تبسمي كرد و گفت: اتفاقا اين دفعه هم كائنات به نفع تو عمل كرد، كائنات چون می دانست كه تو بعد از پنج و نيم، عدد شش و هفت را انتخاب می کنی، قبل از اين كه خودت با اين زياده خواهی بی معنا گردنت را بشکنی، پای تو را شكست تا دست از اين بازی برداری و روی زمين قرار گیری.
روزی شیوانا تابلویی بزرگ و سفید روی دیوار کلاس گذاشت و از شاگردان خواست بهترین جمله کوتاهی را که با آن زندگی انسان می تواند همیشه در مسیر درست قرار گیرد، روی آن بنویسند. شاگردان هفته ها فکر کردند و هر کدام جمله زیبایی را گفتند. اما شیوانا هیچ کدام را نپسندید.
روزی مردی ژنده پوش با چهره ای زخمی و خسته وارد دهکده شد، به خاطر سر و وضع به هم ریخته اش هیچکس در دهکده به او غذا و جا نداد. مرد زخمی پرسان پرسان خودش را به مدرسه شیوانا رساند و سراغ معلم مدرسه را گرفت. شاگردان او را نزد شیوانا بردند.
یکی از شاگردان گفت: استاد به گمانم این مرد فراری است. حتماً خطایی انجام داده و به همین خاطر می گریزد و اکنون که نزد ما آمده شاید سربازان امپراتور دنبالش باشند و اگر او را اینجا پیدا کنند حتماً برای ما صورت خوشی نخواهد داشت
شاگرد دیگر گفت: سر و صورت زخمی او نشان می دهد که اهل جنگ و درگیری است، لابد یکی از راهن است که با فریب به دهکده آمده است تا چیزی برای سرقت پیدا کند.
شاگرد بعدی گفت:به گمانم او بیماری خطرناکی دارد که هیچکس جرات نکرده به او کمک کند. شاید دیر یا زود بیماری او به بقیه افراد مدرسه سرایت کند و ما نیز مریض شویم!
اما شیوانا وقتی مرد غریب را درآن وضع دید بی اعتنا به حرف های شاگردانش بلافاصله از آنها خواست تا به تازه وارد آب و غذا و محلی برای اسکان دهند و لباسی مناسب بر تنش بپوشانند و بگذارند خوب استراحت کند. آن مرد چند هفته به راحتی در مدرسه ساکن بود. یک روز مرد تازه وارد که حسابی استراحت کرده بود وارد کلاس شیوانا شد و گوشه ای نشست و به حرف های او گوش داد. شیوانا در پایان کلاس از مرد خواست تا اگر دلش میخواهد برای بقیه چیزی تعریف کند.
مرد گفت تاجری بسیار ثروتمند در شهری بسیار دور است که برای ملاقات با دوست خود چندین هفته سفر کرده و در نزدیکی دهکده شیوانا از اسب به داخل رودخانه افتاده و به زحمت خودش را به ساحل کشانده و زخمی و خسته موفق شده تا خودش را به مدرسه شیوانا برساند. او گفت که خانواده اش را از وضعیت خود مطلع ساخته و به زودی سواران و خدمه اش به دهکده می رسند تا او را به خانه اش بازگرداند. مرد غریب گفت اکنون از لطف و مهربانی اعضای مدرسه بسیار سپاسگزار است و به پاس نجات او از آن وضع قصد دارد تا مبلغ زیادی به مدرسه کمک کند تا وضع مدرسه و دهکده بهتر شود. همه شاگردان یک صدا فریاد شادی کشیدند و از این که فرد سخاوتمندی قبول کرده در کارهای انسان دوستانه مدرسه مشارکت مالی کند بسیار خوشحال شدند.
وقتی کلاس درس تمام شد، مرد تازه وارد به تابلوی سفید روی دیوار اشاره کرد و گفت به نظر من می توانید با نوشتن یک جمله روی این تابلو آن را بسیار زیبا و معنادار کنید. طوری که هر انسانی با اندیشیدن در مورد این جمله بلافاصله در مسیر درست قرار گیرد. شاگردان هاج و واج به سخنان مرد تازه وارد گوش کردند و از او خواستند اگر جمله ای به نظرش می رسد بگوید.
تازه وارد گفت من پیشنهاد میکنم روی تابلو بنویسید: گاهی اوقات نگاهت را نگاه کن. چرا که ما آدم ها معمولا فقط به اتفاقات اطراف خودمان نگاه می کنیم و با قالب های ذهنی خودمان نگاه مان را روی چیزهائی متمرکز می کنیم که ممکن است درست و مناسب نباشد، اما اگر انسان یاد بگیرید که گاهی نیم نگاهی به نگاه خودش بیاندازد و بی پروا چشمانش را به هر چیزی خیره نکند، آنگاه از روی کنترل مسیر نگاه می توان از خیلی قضاوت های عجولانه و نادرست در مورد اشخاص دوری جست و صاحب نگاهی پاک و پسندیده شد.
شیوانا بلافاصله این جمله تازه وارد را پسندید و گفت که روی تابلو بنویسید: گاهی نگاهت را نگاه کن!
روزی یکی از خانه های دهكده شیوانا آتش گرفته بود. زن جواني همراه شوهر و دو فرزندش در آتش گرفتار شده بودند. شيوانا و بقيه اهالی برای كمك و خاموش كردن آتش به سوی خانه شتافتند. وقتی به كلبه در حال سوختن رسيدند و جمعيت برای خاموش كردن آتش به جستجوی آب و خاك برخاستند، شيوانا متوجه جواني شد كه بی تفاوت مقابل كلبه نشسته است و با لبخند به شعله های آتش نگاه می كند.
شيوانا با تعجب به سمت جوان رفت و از او پرسيد: چرا بيكار نشسته ای و به كمك ساكنين كلبه نرفته ای؟
جوان لبخندی زد و گفت: من اولين خواستگار اين زنی هستم كه در آتش گير افتاده است، او و خانواده اش مرا به خاطر اينكه فقير بودم نپذيرفتند و عشق پاك و صادقم را قبول نكردند. در تمام اين سالها آرزو می كردم كه كائنات تقاص آتش دلم را از اين خانواده و از اين زن بگيرد و اكنون آن زمان فرا رسيده است.
شيوانا پوزخندی زد و گفت: عشق تو عشق پاك و صادق نبوده است عشق پاك هميشه پاك می ماند! حتي اگر معشوق چهره عاشق را به لجن بمالد و هزاران بی مهری در حق او روا سازد. عشق واقعی یعنی همين تلاشی كه شاگردان مدرسه من برای خاموش كردن آتش منزل يك غريبه به خرج مي دهند. آنها ساكنين منزل را نمی شناسند اما با وجود اين در اثبات و پایمردی عشق نسبت به تو فرسنگ ها جلوترند.برخيز و يا به آنها كمك كن و يا دست از اين ادعای عشق دروغين ات بردار و از اين منطقه دور شو!
اشك از چشمان جوان سرازير شداز جا برخاست، لباس های خود را خيس كرد و شجاعانه خود را به داخل كلبه سوزان انداخت، به دنبال او بقيه شاگردان شيوانا نيز جرات يافتند و خود را خيس كردند و به داخل آتش پريدند و ساكنين كلبه را نجات دادند. در جريان نجات بخشی از بازوی دست راست جوان سوخت و آسيب ديد اما هيچكس از بين نرفت.
روز بعد جوان به درب مدرسه شيوانا آمد و از شيوانا خواست تا او را به شاگردی بپذيرد و به او بصيرت و معرفت درس دهد.
شيوانا نگاهی به دست آسيب ديده جوان انداخت و تبسمی كرد و خطاب به بقيه شاگردان گفت: نام اين شاگرد جديد معنای دوم عشق است. حرمت او را حفظ كنيد كه از اين به بعد بركت اين مدرسه اوست!
روزی بین شاگردان شیوانا در مورد معنای مثبت نگری و خوش بینی و منفی نگری و بدبینی اختلاف افتاد.
یکی از شاگردان خود را به شدت مثبت اندیش و مثبت نگر می دانست و معتقد بود که هر اتفاقی در عالم به خیر اوست و دیگری معتقد بود که مثبت اندیشی بیش از حد نوعی ساده لوحی است که باعث می شود فرد مثبت نگر جنبه های منفی و خطرناک زندگی را نبیند. و بهتر است انسان همیشه جانب احتیاط را رعایت کند و بنا را بر این بگذارد که در هر اتفاقی که قرار است رخ دهد شاید خطری نهفته باشد.
دو شاگرد به شدت روی نظریه خود پافشاری می کردند و هیچ یک از موضع خود پایین نمی آمدند. ناگهان شیوانا با اشاره به شاگردان به ایشان فهماند که در چند قدمی آنها زیر سنگی بزرگ مار سمی خطرناکی خوابیده است. همه شاگردان بخصوص دو شاگرد مدعی مثبت اندیشی و منفی نگری با سرو صدا از جا پریدند، شاگرد مثبت اندیش از جمع خواست تا از سنگ فاصله بگیرند و در جایی دیگر بنشینند، اما فرد منفی نگر می گفت که بهتر است مار را بکشیم تا به ایشان و افراد دیگر صدمه نرساند.
جمعی از شاگردان به همراه شیوانا و فرد مثبت اندیش از مار فاصله گرفتند و در جایی دیگر نشستند. شاگرد منفی نگر به همراه عده ای دیگر به سراغ مار رفتند و با زحمت زیاد او را کشتند.
وقتی مار کشته شد و شاگرد منفی نگر به جمع پیوست خطاب به شیوانا گفت: استاد آیا حق با من نبود؟ الآن دیگر ماری برای ترسیدن وجود ندارد پس می توانیم آسوده و آرام به سر جای خود برگردیم و آنجا اطراق کنیم اگر خوشبینانه برخورد می کردیم و حضور مار را نشانه مثبت و اتفاق خیر می گرفتیم الآن دیگر آن استراحت گاه راحت را در اختیار نداشتیم!
شیوانا لبخندی زد و هیچ نگفت اما در عین حال به سر جای اول بازنگشت و به همراه شاگرد مثبت اندیش و تعدادی دیگر از شاگردان در محل جدید چادر زد و در آنجا مستقر شد. شب که فرا رسید باران شدیدی گرفت و سیل به راه افتاد، بر حسب اتفاق سیل از همان مسیری عبور کرد که شاگرد منفی نگر مار را کشته بود. چون شب و تاریک بود کسی نتوانست به آنها کمک کند و در نتیجه سیل ایشان را با خود برد،صبح که طوفان و سیل خوابید.
شاگرد مثبت اندیش به شیوانا گفت: آیا مار انتقام خود را از ایشان گرفت؟ یا اینکه شاگرد منفی نگر در دام منفی اندیشی خود افتاد ؟
شیوانا سری تکان داد و گفت: مار اگر زرنگ بود از دست شکارچیان در می رفت و اجازه نمی داد آنها او را بکشند. شاگرد منفی نگر هم اگر زیاد خود را در دام مثبت و منفی نمی انداخت،می توانست بفهمد که در مسیل چادر زده است و امکان خطر وجود دارد. امتیاز ما نسبت به آنها که غرق شدند فقط این بود که ما به طبیعت احترام گذاشتیم و نشانه های سر راه خود را جدی گرفتیم و به محل سالم نقل مکان کردیم. مثبت و منفی وجود ندارند هرچه هست فقط نشانه است و علامت.
روزی شيوانا به همراه مريدانش درجاده ای خارج شهر راه می سپردند. ناگهان شيوانا متوقف شد و از شاگردان عذر خواست و به كنار جاده دوید. سپس شاخه محكم و قطوری را از روی زمين برداشت و آن را پوست كند و با آن عصای محکمی ساخت. سپس به جمع مريدان بازگشت و به راه رفتن خود ادامه داد.
ساعتی بعد آنها به دخترکی معلول رسيدند كه عصایی نداشت و خودش را با زحمت روی زمين می كشيد. شيوانا عصای دست ساخته اش را به دخترک معلول داد و دختر توانست به كمك عصا راحت تر گام بردارد. مريدان وقتي اين صحنه را ديدند با توجه به سابقه ای كه از شيوانا داشتند در مقابل او خودشان را روی زمين انداختند و از اين حركت شيوانا به عنوان كرامت ياد كردند و از او به عنوان يك آينده بين و پيشگو درخواست بركت كردند.
شيوانا با خشم بر سرشان فرياد زد: برخيزيد! ساده انديشان! اگر شما هم چشم سرتان را باز می كرديد و به جای ولگردی در عالم هپروت به سطح جاده خيره می شديد می توانستنيد رد پای لنگ یک معلول را درسطح خاکی جاده ببينيد. تفاوت من با شما اين است كه من فقط حواسم را جمع دنیای طبیعی مي كنم و از آن درس می گيرم . اما شما غافل از عظمت و شكوه و واقعيت طبيعت به ماوراءالطبيعه توجه داريد و از ديدن بدیهی ترين پيام ها در سطح جاده زندگی خود را محروم ساخته ايد.
شیوانا با چند تن از شاگردانش همراه کاروانی راه می سپردند. در این کاروان یک زوج جوان بودند و یک زوج پیر و میانسال. زوج جوان تازه ازدواج کرده بودند و زوج پیر سال ها از ازدواجشان گذشته و گرد سفید پیری بر سر و چهره شان پاشیده شده بود. در یکی از استراحتگاه ها زن جوان به همراه بانوی پیر به همراه ن دیگری از کاروان برای چیدن علف های گیاهی از کاروان فاصله گرفتند و شوهران آنها کنار شیوانا و شاگردانش در سایه نشستند و از دور مواظب آنها بودند. در این هنگام زن جوان و زن پیر روی زمین نشستند و با ناراحتی به پاهای خود چسبیدند.
یکی از شاگردان شیوانا به آن دو اشاره کرد و گفت: آنجایی که آنها ایستاده اند پر از خارهای گزنده است و اگر این خارها در پای انسان فرو روند درد زیادی را به همراه دارند.به گمانم این خارها در پای آنها فرو رفته است.
مرد جوان بیخیال با خنده گفت: بگذار عذاب بکشند تا دیگر هوس علف چینی به سرشان نزند. مرد پیر در حالی که چهره اش بسیار درهم شده بود و انگاری داشت درد می کشید از جا پرید و به سمت همسرش دوید و به کمک او رفت. مرد جوان هم با خنده دنبال او رفت تا به همسرش کمک کند.
شب هنگام موقع استراحت شیوانا با شاگردانش کنار آتش نشسته بودند و راجع به وقایع روزانه صحبت می کردند. شیوانا در حین صحبت گفت: متوجه شدید مرد پیر چقدر همسرش را دوست دارد؟ حتی بیشتر از مرد جوان!
یکی از شاگردان با تعجب گفت: از کجا فهمیدید که عشق مرد پیر بیشتر از جوان بود؟ هر دو برای کمک نزد همسرانشان شتافتند؟
شیوانا تبسمی کرد و گفت: از روی چهره شان! مرد پیر وقتی متوجه شد به پای همسرش خار گزنده فرو رفته همان لحظه درد تمام وجودش را فراگرفت و چهره اش در هم رفت و چنان از جا پرید انگار همزمان او هم به پایش خار فرو رفته است و همپای همسرش داشت زجر می کشید. اما مرد جوان با وجودی که زن جوانش داشت عذاب می کشید با او هم احساس نبود و درد او را درک نمی کرد و می خندید و جملاتی می گفت تا خودش را توجیه کند و همسرش را سزاوار ناراحتی بداند، عشق واقعی یعنی ناراحت شدن از درد محبوب و شاد شدن از شادی او.
جوانی نزد شیوانا آمد و به او گفت: در مدرسه ای که درس می خوانم پسر ثروتمندی است که خود را خیلی زرنگ می داند و به واسطه ثروت پدرش مسولین مدرسه هم از او حمایت می کنند البته انکار نمی کنم که او فردی واقعا باهوش است اما از این هوش خود برای بی آبرو کردن و خراب کردن بقیه بچه ها استفاده می کند. ما هم از او خیلی می ترسیم و مقابل او جرات حرف زدن نداریم،چون می دانیم هر چه بگويیم علیه ما روزی استفاده خواهد شد. او قلدر مدرسه شده است و همه به او باج می دهند تا کاری به کارشان نداشته باشد، درست مثل یک شکارچی شده که بقیه بچه ها طعمه او هستند و او هر روز در کمین است تا نقطه ضعفی در ما مشاهده کند و از آن علیه ما استفاده كند. تحمل این اوضاع برای ما خیلی سخت شده و به همین خاطر نزد شما آمدم تا مرا راهنمایی کنید با او چه کنیم؟
شیوانا با لبخند گفت: نقطه ضعف شکارچی احساس شکارچی بودن اوست، به زبان ساده نقطه ضعف هر انسانی همان نقطه قوت اوست که اگر مواظب نباشد می تواند باعث شکستش شود.
پسر جوان با تعجب گفت: چگونه از نقطه قوت فردی علیه خودش استفاده می شود؟ شیوانا گفت: با تقویت آن نقطه قوت تا حدی که جلوی عقل او را بگیرد. اگر کسی خود را فوق العاده باهوش و نابغه می داند و از این مسیر به دیگران لطمه می زند،هر نوع مقابله ای با او باعث قوی تر شدن او می شود،چون سعی می کند خود را مجهزتر و قویتر کند تا بتواند با رقبای جدید مقابله کند، اما اگر مخاطب او خودش را به ابلهی بزند و به گونه ای رفتار کند که او احساس کند زرنگی اش کفایت می کند، ضمن اینکه دیگر به فکر تقویت نقطه قوت خود نمی افتد ضرورتی به تغییر روش خود نیز نمی بیند و با همان روش و شیوه تکراری و قدیمی عمل می کند و در نتیجه قابل پیش بینی و کنترل می شود.
پسر جوان با لبخند گفت: فکر کنم فهمیدم منظورتان چیست. روزی گنجشک مادری را دیدم که برای دور کردن ماری از لانه اش خود را جلوی مار به مریضی زد و لنگان لنگان مار را آنقدر دنبال خودش کشاند تا به نزدیک مرد مزرعه داری رسید و مزرعه دار مار مهاجم را از بین برد.
شیوانا با لبخند گفت: اما فراموش نکنید که این قاعده در مورد همه آدم ها از جمله خود شما هم صدق می کند، مواظب باشید این نقطه قوت جدیدی که یافتید به نقطه ضعفتان تبدیل نشود.
شیوانا در بازار کنار مغازه دوست سبزی ش نشسته بود و به اطراف نگاه می کرد، صاحب مغازه کناری که جوانی تازه کار بود به شیوانا گفت: به نظر من این دوست شما دارد ضرر می کند. من کارگاه سفالگری دارم و یک کارگر دارم که برایم هر روز کوزه، لیوان و ظرف سفالی درست می کند، ده نفر را هم اجیر کرده ام تا در دهکده های اطراف برای کوزه ها و ظروف سفالی من مشتری جمع کنند خلاصه هر هفته صد سکه به دست می آورم.
اما این دوست سبزی ما فقط هفته ای ده سکه گیرش می آید، به نظر شما تجارت من پرسودتر نیست؟
شیوانا گفت: گمان نکنم وضع زندگی تو با این سبزی تفاوت زیادی داشته باشد، تو از این صد سکه چقدر به عنوان دستمزد و مواد اولیه خرج می کنی و آخرش چقدر برایت می ماند؟
سفال جوان مکثی کرد و گفت: خوب راستش را بخواهید وقتی تمام هزینه ها را کسر کنم هفته ی پنج سکه بیشتر برای خودم باقی نمی ماند.
شیوانا گفت: در تجارت اصل این است که همیشه بنگری آخر کار بعد از کسر همه هزینه ها و مخارج چقدر برایت می ماند و این مقدار درآمد به ازای چه میزان زحمت و کار ودردسر نصیبت شده است. درست است که سبزی مغازه اش اول صبح پر است و آخر شب کاملا خالی اما او با همین مغازه و سبزی هایی که دارد هفته ای ده سکه یعنی دو برابر تو درآمد دارد. البته کار تو زیبا و ستودنی است، اما از لحاظ سودآوری من سبزی را برنده تر می دانم.
یک عده رزمی کار از دیاری دور به دهکده شیوانا آمدند و رییس گروه از شیوانا خواست تا امکان برگزاری یک مسابقه رزمی بین گروه او و شاگردان رزمی کار مدرسه شیوانا را فراهم سازد تا قدرت رزمی کارها با یکدیگر سنجیده شود.
وقتی زمان مبارزه فرا رسید شاگردان متوجه شدند که رزمی کاران غریبه به صورت خود نقاب زده و بدن خود را به رنگ های ترسناکی درآورده اند، از دیدن این چهره ها ترس و دلهره در دل شاگردان مدرسه افتاد و آنها نزد شیوانا آمدند و راه چاره طلبیدند.
شیوانا نگاهی به بدن نقاشی شده و نقاب های ترسناک رزمی کاران غریبه انداخت و با خنده گفت: چقدر ساده اید! آنها اگر چیزی در چنته داشتند و ماهر بودند دیگر نیازی به لباس و پوشش اضافی و نقاب برای پنهان شدن نداشتند، برعکس با افتخار چهره واقعی خود را نشان می دادند و بدون هیچ پوشش اضافی با لباس معمولی ظاهر می شدند تا همه قیافه آنها را به خاطر بسپارند. وقتی می بینید یک شخص نقاب می زند و چهره واقعی خود را زیر آرایش و رنگ پنهان می کند، بدانید که از چیزی می ترسد و می خواهد زیر نقاب آن چیز را مخفی کند تا شما این ترس را نبینید.با شجاعت و اقتدار مبارزه کنید و حریفان را بر اساس حرکات و روش مبارزه و نه قیافه و شکل ظاهر ارزیابی کنید.
مبارزه شروع شد و شاگردان شیوانا در همان دور اول تمام رزمی کاران غریبه را وادار به قبول شکست کردند. مبارزه که به پایان رسید، رییس رزمی کاران غریبه نزد شیوانا آمد و با شرمندگی گفت: این اولین جایی است که مردم اینگونه با ما برخورد می کردند، بد نیست بدانید که در تمام شهرها و روستاهایی که سر راهمان بود رزمی کاران محلی به محض اینکه ما را در قیافه و آرایش ترسناک مان می دیدند ، میدان را واگذار می کردند و تسلیم می شدند، اما اینجا همه خوب جنگیدند و ما را به راحتی شکست دادند. دلیلش چه بود؟ شیوانا تبسمی کرد و گفت: آنها خیلی ساده توانستند چهره واقعی پشت نقاب شما را ببینند، برای همین دیگر ترسناک نبودید! به همین سادگی!
درباره این سایت